به گزارش برنا، در این بیانیه آمده است:
در چند هفتهٔ اخیر بروز مشکلات در تامین آب شرب و کشاورزی بخشی از مناطق خوزستان و نیز کاهش یا قطع ورودی آب به تالابهای منطقه منجر به تشکیل اجتماعات اعتراضی در سطح وسیعی در خوزستان شد و در جریان این اعتراضات سوگمندانه چند نفر از هموطنانمان جان باختند و وجدان عمومی ایرانیان که از دوستداران خوزستان و مردم خونگرم و عربهای شریف آن دیارند به حق جریحهدار شد.
خوزستان قلب ایران و سرزمین پیوند خون شهیدانش با شهدای سایر مناطق کشور است. خاطرهٔ فداکاریها، مصائب و ایثارگریهای خوزستانیها در دوران دفاع مقدس در این خطه از ایران فراموش نمیشود. عادلانه نیست بعد از گذشت چند دهه از پایان جنگ هنوز بخشی از شهروندان خوزستان از هوای سالم، آب سالم، زیرساختهای شهری و فاضلاب و پسماند، خدمات پایهٔ همگانی، شغل کافی و حق تشکل محروم باشند.
جبههٔ اصلاحات ایران نیز همچون سایر ایرانیان از قصهٔ پرغصهای که در خوزستان شاهدیم متاثر شده و کوشیده است با دعوت از صاحبنظران به ارائهٔ راهکارها هم بپردازد.
ما ضمن تسلیت به خانوادههای جانباختگان، دفاع راسخ از حق اعتراض خشونتپرهیز شهروندان و دعوت حکمرانان برای به رسمیتشناختن این حق، به معترضان و مسئولان محلی و ملی توصیه میکنیم به دور از التهابهایی که مقتضای چنین شرایطیاست با فوریت به راه حلهای ریشهای و کارساز بیاندیشند. حل مساله و آیندهٔ بهتر برای خوزستان و نیز ایران مستلزم همافزایی حاکمیت و ملت و به تعبیر دیگر نهادهای حکمرانی و مدنیِ تواناتر خواهد بود.
جبههٔ اصلاحات ایران در بررسیهای خود به نتایجی رسیده است که خلاصهٔ آنها تقدیم میشود و امیدواریم مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
ریشهٔ مشکلات خوزستان بهطور عام و مسائل آب در استانی که یک سوم آبهای سطحی کشور در آن جاری شده و سرانهٔ آب در آن سه برابر سرانهٔ کشور است در دو سطح ملی و منطقهای قابل شناسایی است:
در مورد مشکلات ملی، خوزستان هم مانند سایر مناطق کشور از فضای حاکم بر حکمرانی و مدل توسعهٔ غالب در ایران و آسیبهایش تاثیر میپذیرد. در این بخش به سه معضل و یک راه حل میپردازیم:
اول- قرار داشتن کشور در حالت اضطرار در یک دورهٔ طولانی هفده ساله نه به مصلحت کشور بوده و نه با توان ملت و دولت ایران تناسبی داشته است. ما ضمن تاکید بر دفاع ایران از حقوق هستهای خود، توجه مسئولان کشور را به میزان تابآوری مردم و حاکمیت جلب و اعلام میکنیم تحریمهای طولانیمدت موجب خسارات جبرانناپذیر و ایجاد عدم تعادلهای فراوان در اقتصاد ملی، از جمله درآمدها و هزینههای دولت، درآمد و هزینه خانوارها و در نتیجه بروز نارضایتیهای گسترده شده است.
دوم- افزایش تدریجی و مداوم ناکارآمدی تحت تاثیر مشکلات ساختاری و سیاستهای نظام و نیز حذف تجربههای مدیریتی کشور باعث ناامیدی مردم و بیاعتمادی بیسابقهٔ آنان شده است. تجربههای اخیر و معضلات ناشی از قطع برق در مناطق مسکونی و نیز بحران آب در خوزستان نشان داد که تداوم ناکارآمدی و افزایش نابرابری میتواند به سطح نگرانکنندهای از نارضایتیها و معضلات همافزا برسد.
سوم- شکاف دولت-ملت فاصلهٔ زیادی بین مردم و مسئولان ایجاد کرده است. متاسفیم که جمهوری اسلامی بر خلاف انتظار از فرصت انتخابات برای پر کردن این شکاف و بازسازی روابط ملت-دولت بهرهگیری نکرد. اینکه با گذشت فاصلهٔ کمی از انتخابات و در آستانهٔ استقرار دولت جدید در منطقهای که رئیس جمهور منتخب رای قابل توجهی داشته اینگونه اعتراضات بروز میکند قابل تامل است.
راه حل: مدل توسعهٔ ایران در دهههای گذشته در عمل عمدتا ناپایدار، نامتوازن، غیرمشارکتی، منابعمحور و غیرفراگیر بوده است و یکی از نتایج این مدل توسعه تخریب گستردهٔ طبیعت و محیط زیست بوده است. توجه به حجم فزایندهٔ بحرانهای آب، هوا، خاک و محیط زیست نشان میدهد که باید برای تشکیل وزارتخانهٔ «محیط زیست، آب و خاک» و افزایش اقتدار آن در صیانت از محیط زیست مطالعات لازم صورت گیرد. ایران برای احیا و نجات طبیعت، محیط زیست و منابع طبیعیاش زمان محدودی در اختیار دارد.