حسین گیتی منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: ساخت آثار تصویری دنبالهدار از همان زمان که داستان به سینما آمد شروع شد و سینماگران یک فیلم سینمایی طولانی را تکهتکه پخش میکردند و تماشاگران دنبال کننده یک قصه بودند اما بعدها با عدم استقبال مخاطبان تصمیم بر این شد که قصهای را در یک فیلم سینمایی 90 دقیقهای یا کمی بیشتر از آن تعریف کنیم که از دهه 1920 به بعد با این رویکرد فیلمهای سینمایی ساخته شدند اما بعدها در دهه 1950 پدیده سریال به وجود آمد و سازندگان سریالها هر قسمت را با بزنگاههایی به اتمام میرساندند که مخاطبان برای دیدن این آثار رقبت داشتند و سریالسازی به نوعی از آمریکا و هالیوود شروع شد.
گیتی خاطرنشان کرد: پیش از انقلاب سینماگران مهمی در کشور ما دست به سریالسازی زدند و پس از انقلاب با خانهنشین شدن و یا فاصله گرفتن این افراد از سینما و تلویزیون، سریالسازی در تلویزیون به دست افرادی افتاد که توانایی و استعداد چندانی نداشتند و سعی آنها بر این بود که از قهرمانپروری فاصله بگیرند و سعی کردند قصه و داستان تعریف کنند. این روند ادامه داشت و در دهه 1370 و 1380 اوج سریالسازی در کشورمان را شاهد بودیم و کارگردانهای باتجربه و مهمی آمدند و دست به ساخت اثر زدند و در آن زمان ساخت سریال تاریخی رونق بسیاری گرفت و آثار خوبی مثل «سربداران» ساخته شد اما به مرور با کم شدن بودجه تولید سریالهای آپارتمانی رونق گرفت و در مناسبتهای مختلف این سریالها که بعضاً تنها لوکیشنشان به یک ساختمان محدود میشد ساخته شدند که البته برخی از آن آثار مثل «زیر آسمان شهر» مورد استقبال قرار گرفت که ایده تولید سریال در فصلهای بعدی مطرح شد اما فصلهای بعدی «زیر آسمان شهر» به هیچوجه نتوانست اقبال فصل اول را تکرار کند.
او افزود: رونق گرفتن سریالهای چند فصلی با دیالوگهای بیمنطق، فضاسازی ضعیف و قصههای بی محتوا خود دلیلی بر ضعف فیلمنامهنویسها بود و علت اصلی شکست تلویزیون در این عرصه به عدم وجود فیلمنامهنویس یا نویسنده سریال مربوط میشود. در سریالهای ما معمولاً قسمتهای اول با قصهای جذاب و پر کشش آغاز میشود و بعد برای طولانی کردن سریال قصه را به نوعی آب میبندند و اثر ضعیف میشود و نکته عجیب اینجاست که اقبال مخاطب را با وجود اینکه به دلیل همان قسمتهای اول بوده به حساب کل سریال میگذارند و فصل بعدیاش را هم بدون هیچ ایده و قصهای میسازند و این بار مخاطب از دیدن آن سریال سرخورده میشود. به نظر من اصلیترین نیاز تلویزیون برای داشتن سریالهای با کیفیت وجود فیلمنامهنویسهای تخصصی برای سریال است تا شاهد فجایعی چون «زیر آسمان شهر 2 و 3» و سریالهای بسیار دیگری که این سالها در فصلهای بعدی ساخته شدهاند، نباشیم.
گیتی در پایان تصریح کرد: خلاقیتی در سریالهای ما دیده نمیشود و اکثراً یا ایده منطقی ندارند یا نویسندهها نمیتوانند ایده منطقی را در کلیت سریال در قطعههایی کوچک پخش کنند. سریالهای ما علاوه بر قصههای تکراری به شخصیتها و حتی دیالوگهای تکراری رسیدهاند. بنابراین ما شدیداً به نویسندههای سریال نیاز داریم و باید بدانیم که سریال نوشتن با فیلم نوشتن فرق دارد.