به گزارش برنا، بهرام رادان با انتشار یک ویدئو در صفحه اینستاگرام خود آورده است:
"داستان و سرنوشت شیری به نام مرجان گویای وقایعی ست که سر مردم افغانستان میاید و نمادی ست از جان سختی مردم افغان… چرا که هرچه برای افغانستان اتفاق افتاد، تجلی آن در زندگی مرجان نیز به وقوع پیوست.
ماجرا از اینجا شروع میشود که در سال ۱۳۵۷ یک شیر نر دوساله را باغ وحشی در آلمان به باغ وحش کابل اهدا کرد. مسئولان باغ وحش کابل نام این شیر نر را مرجان گذاشتند و مرجان همراه با تحولات افغانستان در کنار یک شیر ماده به نام چوچا بزرگشد.
مرجان ۱۴ ساله بود که مجاهدین کابل را تصرف کردند.آنها تمام حیوانات حلالگوشت را خوردند. سپس بین دولت ربانی و حزب وحدت اسلامی اختلاف افتاد، باغ وحش کابل تبدیل به خط مقدم نبرد میان آنها شد.
در اولین روزهای فروردین ۱۳۷۴ زمانی که طالبان جنوب کشور را به کنترل خود در آورده بود، یک سرباز به تحریک دوستانش و برای شرطبندی وارد قفس شیرهای باغ وحش میشود. مرجان و چوچا دو شیری بودند که در این قفس بودند. او به شیر ماده دست میزند بی اطلاع از اینکه بزرگترین اشتباه زندگی خود را مرتکب شد چون خبر نداشت که عادت غریزی شیر نر حفاظت از شیرماده است و به این ترتیب آن سرباز توسط مرجان کشته شد. فردای آن روز برادر سرباز کشته شده به قصد انتقامگیری به باغ وحش بازمیگردد و یک نارنجک دستی را به سوی مرجان پرتاب میکند، مرجان به خیال اینکه غذا برایش پرتاب شده به سمت نارنجک رفته و صورت خود را نزدیک نارنجک میکند که در فاصلهای کوتاه از صورتش، نارنجک منفجر میشود و یک چشم و قسمتی از دهان و دندانها و شنوایی اش را از دست میدهد. مرجان جان سخت زنده مانده و به زندگی دردناکش ادامه میدهد.
چند روز پس از یورش طالبان به کابل، گروهی طالب بار دیگر به مرجان حمله نموده و شروع به سنگسار او کرده و میخواستند که او را بکشند که نگهبان باغ وحش با التماس یکی از سران طالبان را مجاب میکند که مرجان را نکشند و برای او چندین روایت از صدر اسلام ردیف میکند که پیامبر اسلام به نگهداری حیوانات علاقه داشت و آنها را نمیکشت. اینگونه مرجان دوباره نجات یافت.
سرانجام مرجان در زمستان ۱۳۸۱ بر اثر ضعف و آثار صدمات و جراحات زیاد تسلیم مرگ شد ولی برای مردم به عنوان نماد از جان سختی و مقاومت ملت افغانستان شناخته شد. به همین خاطر مجسمه مرجان ساخته و در ورودی باغ وحش کابل نصب شد. "