صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

در برنامه «شب‌نشینی»؛

از گفت و گو با چهارمین نسل کتابفروشان اسلامیه تا کودکی که در دهه ۶۰ هم بازی اکبر عبدی بود

۱۴۰۰/۰۶/۱۲ - ۱۳:۳۰:۱۲
کد خبر: ۱۲۲۸۴۸۵
بابک بادکوبه و فرید کتابچی مهمان های یازدهم شهریور برنامه شب نشینی بودند.

به گزارش برنا، برنامه گفت و گو محور شب نشینی به مناسب روز صنعت چاپ با حضور فرید کتابچی یکی از کتابفروشان قدیمی تهران که در صنعت چاپ نیز فعال است بر روی آنتن رفت. کتابچی درباره پسوند فامیلی‌اش گفت: "چی" یک پسوند شغلی است که از زبان ترکی در زمان قاجاریه وارد ایران شده است.

وی پیشینه کاری پدرانش را بیان کرد و افزود: تا جایی که سن من می رسد اجداد من عاشق مذهب و ائمه (ع) بوده اند به همین دلیل عمده کار ما هم چاپ کتاب های دینی، حدیثی و اشعار اهل بیت (ع) است. در چاپخانه‌مان تقویم های افق شرعی را به تفکیک شهرها چاپ کرده ایم که به خاطر تفاوت زمان اوقات شرعی از شرق تا غرب کشور و کاربرد این تقویم، بسیار مورد استقبال قرار گرفت. نسل چهارم اسلامیه هستم یعنی پدرم، پدر بزرگم و پدر پدر بزرگم در این حرفه مشغول به کار بوده اند.

کتابفروش قدیمی تهران درباره فعالیت های خودش تصریح کرد: من در دانشگاه صنعتی شریف رشته مهندسی صنایع خوانده ام. زمان جنگ بود که فارغ التحصیل شدم و در صنایع موشکی سپاه خدمت کردم، پس از آن بعد وارد بخش صنعت شدم و سعی کردم در قطع وابستگی صنعت آلومینیوم تلاش کنم چون قبلا وابسته به واردات مواد اولیه بودیم چون در آن زمان برای واردات مشکل داشتیم؛ طرحی را پیش بردیم که معدن خراسان را کشف کردیم و کارخانه ای را راه اندازی کردیم که بهره برداری از آن وابستگی به واردات را کاهش داد و فکر می کنم با آن کار دین خود را به کشور در حوزه صنعت ادا کرده ام و بعد به خاطر کهولت پدر و عمویم زندگی فرهنگی خود را شروع کردم و به چاپخانه پدری ام رفتم و حالا 20 سال است کتاب های قرآن، احادیث، تقویم، کتاب های مذهبی و برخی از کتب درسی را چاپ می کنیم.

کتابچی ماجرای مهاجرت اجدادش از شیراز به تهران را تعریف کرد و ادامه داد: وقتی جدمان در شیراز بوده است به واسطه ارتباطش با فارسی زبان های هند کتاب های فارسی را از طریق بمبئی وارد می کردند و از طریق بندر عباس به شیراز می آوردند و توزیع می کردند به خاطر اینکه وضعیت صنعت چاپ در هند بهتر بود. بعد تصمیم می گیرند به تهران مهاجرت کنند و در راسته کتاب فروش های بازار مستقر شدند. در تیمچه به خاطر نور کم برای مطالعه کارشان را ادامه ندادند و خیابانی را در ناصر خسرو آماده کردند تا کتابفروش ها در آن خیابان مستقر شوند اما بعد از چند سال مورد غضب رضاشاه قرار گرفتند و به محل فعلی در خیابان 15 خرداد محله آهنگران منتقل شدند.

وی افزود: در بازار اعتبار مهم تر از ثروت و دارایی و وجه پولی است، باعث ایجاد آبرو می شود و گستره ارتباطات انسان را افزایش می دهد اما وضعیت کنونی باعث شده برخی از افراد به خاطر مسائلی مثل کلاهبرداری اعتبارشان زیر سوال برود. مثلا وقتی کسی اعتبار داشته باشد بازاری حاضر است بدون گرفتن ضمانت یا پشتوانه جنسش را در اختیار او قرار بدهد. اگر بخواهیم زیاد از حد برای اعتماد کردن به اعتبار افراد سخت گیری کنیم کارمان نمی چرخد.

کتاب فروش قدیمی تهران اظهار داشت: حفظ اعتبار از به دست آوردن آن سخت تر است و اگر بخواهی کاری ارائه دهی باید چشمت را به روی بسیاری از امور ببندی و برخی از خطاهای مشتریان را نادیده بگیری چون گاهی اعتمادهای بی جا اتفاقات جبران ناپذیری را برای اعتبار بازاریان به همراه دارد. به عبارتی باید بدانیم که کی و کجا و به چه کسی باید اعتماد کرد تا پشیمانی به همراه نداشته باشد.

در بخش دوم برنامه بابک بادکوبه بازیگر قدیمی تلویزیون که به سبب شباهتش با اکبر عبدی در کودکی به شهرت رسید به عنوان مهمان معرفی شد.

بادکوبه گفت: پدرم تهیه کننده هادی و هدی بودند و من هم در کودکی به خاطر شغل پدرم به مهدکودک صدا و سیما می رفتم. در 6 سالگی برنامه «بچه ها اینو شنیدید؟» را بازی کردم و بعد به من گفتند شبیه اکبر عبدی هستی و باید با او بازی کنی برای همین همکاری با پروژه «در خانه» را آغاز کردم. با اینکه کارهای زیاد دیگری در کنار اکبر عبدی بازی کردم اما با «در خانه» مشهور شدم، مورد توجه مخاطبان قرار گرفتم و از آن استقبال شد.

وی بیان کرد: 9 ساله بودم که سلبریتی شدم و یکی از معدود افرادی بودم که در آن زمان سوپراستار شدن را از کودکی تجربه می کنند به طوری که روزی برای دیدن اقواممان به شیراز رفته بودیم و جمعیت زیادی برای دیدن من جلوی خانه ای که در آن بودم جمع شده بودند و به من محبت داشتند.

بازیگر سابق تلویزیون تصریح کرد: خیلی مواقع مدرسه نمی رفتم چون سر فیلم برداری بودم و آنطور که باید کودکی نکردم. اکبر عبدی همان روزهای اول به من میگفت "تو روزی نقش پدر من را بازی می کنی" در فیلم سینمایی «همسایه» من دایی عروس بودم و او دایی داماد یعنی نقشمان به هم نزدیک شد و عبدی از همان ابتدا چشم انداز آدم قوی و مهم در سینما شدن را در ذهنم نهادینه کرده بود.

بادکوبه درباره پیشینه تحصیلی‌اش افزود: همیشه بین مدیریت و هنر گیج بودم برای همین وقتی کنکور دادم هم مدیریت صنعتی قبول شدم و هم هنر که یکی را در دانشگاه آزاد خواندم و دیگری را در دانشگاه دولتی. چون عاشق کارآفرینی، برند سازی و ایجاد اشتغال هستم و از کودکی این کار را دوست داشتم یکی دو بار کار مشاوره به برند ها را انجام دادم و به خاطر علاقه ام نمی توانستم زیاد زمان برای سینما بگذارم.

وی ادامه داد: هنوز بچه های دهه 50 و 60 و 70 مرا خیلی دوست دارند ولی این محبت اگر بیشتر از این باشد آزار دهنده است. همین که مرا دوست دارند و به من احترام می گذارند برایم جذاب و دوست داشتنی است. وقتی در خیابان مرا می بینند می خندند و من خدا را شکر می کنم که از دیدن من می خندند.

بازیگر قدیمی تلویزیون بیان کرد: مرا جایی دعوت کردند که پادکست هایی با نام «سوخت جت» تولید می کردند، به من هم گفتند بیا برای پادکست با تو مصاحبه کنیم. نزدیک دو ساعت با من مصاحبه کردند و دو دقیقه را استخراج کردند که بین کاربران فضای مجازی به شدت مورد توجه قرار گرفت.

بادکوبه که این روزها به انتشار محتواهای انگیزشی نیز می پردازد اظهار داشت: خیلی روی مسائل درون شناختی و در وجود خودم کار می کنم. در دوران دانشجویی یک رنو داشتم، آن را 2 میلیون خریده بودم و وضعیت خوبی هم نداشت اما با آن خوش می گذشت و عشق می کردم.همسرم را با رنو اینطرف و آن طرف می بردم و حالمان کنار هم خوب بود. یک روز در لکسوز آخرین مدل با همسرم نشسته بودیم و گریه می کردیم به او گفتم دل خوش مهم است به رنو و لسکوز نیست. نان و پنیر و خنده شرط است نه مرغ و پلو و گریه؛ لباس عروسی را در تشت حلبی شستن بهتر از لباس عزا را در تشت طلا شستن است. بستگی دارد چقدر احساس خوشبختی کنیم.

وی در وصف پدرش گفت: پدرم آدم بی نظیری است؛ روانشناسی خوانده و هنوز هم در شرکت ما رئیس است. او از بچگی می دانست با ما چطور برخورد کند و کاملا بلد بود با چه فاصله ای از ما حرکت کند تا هم پیشرفت کنیم و هم از ما حمایت کرده باشد. پدرم به شدت خود ساخته است. هیچ وقت سر فیلم برداری با من نمی آمد و مرا سر خیابان پیاده می کرد و می گفت "برو موفق باشی" خیلی مرد مهربانی است.

برندساز موفق با بیان اینکه برند یک پدیده جدید است تصریح کرد: قدیم تر ها که استعمار بود سربازان یک کشور به کشور دیگر می رفتند و در اصطلاح می گفتند فلان کشور مستعمره است؛ حالا که دیگر استعمار به آن شکل و شیوه وجود ندارد هم جنگ اتفاق می افتد ولی بین برندها به این صورت که یک کشور از شرقی ترین نقطه دنیا در ازای فروش محصول پول مردم در غربی ترین کشور دنیا را می گیرد و به کشور خود می برد.

بادکوبه افزود: کشور مثل یک بدن است و برندهای کوچک مثل ستون فقرات آن هستند که قوام این بدن را تامین می کنند. برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور باید برند سازی کرد. در ایران ظرفیت های زیادی وجود دارد که می توان از آن ها برندسازی مکان انجام داد و درآمدهای بسیار زیادی برای کشور ایجاد کرد. برند موجود جدی و حیاتی است ولی در ایران به آن کم توجهی می شود.

وی بیان کرد: اگر بگویند یک ماشین را انتخاب کنید و تا آخر عمر نمی توانید آن ماشین را تغییر دهید هم در انتخاب آن دقت می کنیم و هم به نگهداری از آن اهمیت می دهیم. حالا بدن هم ماشینی است که به ما داده شده که تا آخر عمر از آن استفاده کنیم پس باید برایمان بسیار مهم باشد. همه ما مهمترین نقطه هستی هستیم اگر می خواهیم دنیا را نجات دهیم باید اول خودمان را نجات بدهیم. غریب و گمنام ترین جا هم خودمان هستیم و کمترین اطلاعات را از خودمان داریم.

برندساز برجسته تهران اظهار داشت: برندسازی شخصیت این است که دروغ نباید بگوییم؛ از بهترین برندهای شخصیت ایران عباس کیارستمی و مولانا هستند چون صادقانه کار می کنند. برند باید هویت بصری، کلامی و استراتژی داشته باشد و بعد بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. در برندسازی هیچ گاه نباید دروغ گفت چون کل دنیا به یک دروغ نمی ارزد و همواره در طول تاریخ کاری من در این زمینه برندهایی که سعی در ارائه اطلاعات دروغ داشته اند هیچ گاه موفق نشده اند.

گفتنی است؛ برنامه «شب نشینی» از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت 23:30 به وقت تهران و 21 به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می رود. محمد سلوکی و عبدالرضا امیراحمدی مجریانی هستند که هر کدام در شب‌های مختلف برای مخاطبان فارسی زبان سراسر دنیا «شب نشینی» را اجرا می کنند و تهیه کنندگان این برنامه نیز کاوه امیری جاوید و یوسف بچاری هستند. اطلاعات بیشتر درباره «شب نشینی» و مهمان های برنامه هر روز در صفحه اینستاگرامی @shabneshini.irani بارگذاری می شود.

نظر شما