به گزارش برنا؛ روزنامه همشهری نوشت: جهشهای جدید کرونا، تصویر امیدبخش پایان کرونا در آینده نزدیک را مخدوش کرده تا جایی که ویروسشناسان میگویند با وجود واکسیناسیون گسترده در بسیاری از کشورهای جهان، به نظر میرسد تا چند سال دیگر، کرونا پابرجا باشد. واکسنهراسی، بیتوجهی به رعایت پروتکلها، قرنطینههای گاه و بیگاه و سویههای جدید ویروس، دایره شیوع را گستردهتر کرده است.
تاکید بر واکسیناسیون با سرعت بالا در مدت زمان کم است اما این اتفاق به دلیل کمبودهای مقطعی واکسن در ایران، تاکنون صورت نگرفته است. آمارهای روزانه مرگهای کرونا در روزهای اخیر، به طور میانگین بیش از ۵۵۰ نفر ثبت شده و این در حالیست که پس از گذشت بیش از ۶ ماه از آغاز واکسیناسیون، بر اساس اعلام وزارت بهداشت تنها ۹ میلیون و ۶۸۴ هزار و ۶۶۹ نفر هر دو دوز واکسن را دریافت کردهاند.
در این بین با نزدیک شدن به پایان تابستان، نگرانی از شیوع گستردهتر بیماری در پاییز هم بالاتر رفته است و حالا مهدی ویسی، مسئول اجرایی ستاد بحران کرونا در شمال و مرکز لندن و مدیر گروه پزشکی مجموعه بیمارستانهای روانپزشکی شمال و مرکز لندن تاکید میکند که در این وضعیت نباید به نوع واکسن توجه کرد. تمام واکسنها با کارایی بالای ۶۰ درصد در برابر کرونا موثرند. او در عین حال میگوید که انواع مختلف واکسن باید با توجه به فرهنگ هر منطقه، تزریق شود. به گفته ویسی، کرونا، به سمت یک ویروس سرماخوردگی معمولی پیش نمیرود و با وحشیتر شدن، احتمالا تا ۵ سال دیگر هم ماندگار است. او درباره آینده واکسیناسیون در ایران و کشورهای دیگر، توضیحاتی میدهد.
همزمان با افزایش گروههای تحتپوشش واکسیناسیون و بالارفتن میزان مرگهای ناشی از کرونا، اما و اگرهایی درباره تأثیر واکسنها در مرگ افراد، مطرح میشود، بهنظر شما، این موضوع چقدر میتواند درست باشد؟ هر چند که خبرهایی هم درباره مرگ افراد پس از تزریق واکسن شنیده میشود.
در اینباره مطالعات زیادی انجام شده است و این مسئله به هیچ وجه مورد تأیید نیست. یکی از همکاران من هم بعد از تزریق واکسن، جانش را از دست داد، ما با هم واکسن زدیم و فردای همان روز علائم بیماری در او بروز کرد و مشخص شد که هنگام تزریق واکسن به بیماری مبتلا بوده است. همان زمان صحبتهایی در اینباره مطرح شد که او چون واکسن زده، بیماری در او تشدید شده است. این باور نادرست نهتنها در ایران که در انگلستان و سایر کشورها هم وجود دارد. اینجا کسی قبل از تزریق واکسن تست پیسیآر نمیدهد و حتی بعد از تزریق هم تست آنتیبادی گرفته نمیشود. درست است که تشخیص آنتیبادی ناشی از تزریق در برندهای مختلف واکسن متفاوت است اما انجام این قبیل آزمایشها هم دقیقا مصداق دورریختن پول است و به هیچ عنوان توصیه نمیشود. در سایتهای مختلف خواندم که فایزر بهصورت قاچاق در ایران تزریق میشود و حتی آزمایشگاههایی معرفی شده که آنتیبادی ناشی از تزریق این واکسن را میسنجد. این مسئله را به قطعیت درباره واکسنهای فایزر میگویم که امکان انجام چنین آزمایشی با کیتهای موجود در این آزمایشگاهها وجود ندارد.
آیا توصیههای جهانی برای تعیین و تزریق نوع خاصی از واکسن برای افراد با گروههای سنی یا بیماریهای زمینهای وجود دارد؟
زمانی که اولویتبندیهای واکسن انجام شد مطالعات اولیه در تزریق نوع واکسن وجود نداشت. تقریبا از دسامبر سال گذشته (۹ تا ۱۰ ماه قبل) اولویتبندیهای تزریق واکسن براساس میزان خطر ابتلا به واکسن درنظر گرفته شد و نگاهی به نوع واکسن وجود نداشت. آن زمان بیشترین واکسن در دسترس در بسیاری از کشورها آسترازنیکا، فایزر و مدرنا بود و هیچ تفاوتی هم در تزریق این واکسنها وجود نداشت تا اینکه مشکل لختگی خون و مرگهای نادر درباره واکسن آسترازنیکا مطرح شد. در آن دوره، در ایران هم واکسیناسیون با آسترازنیکا، سینوفارم و اسپوتنیک آغاز شده بود. این مسئله منجر شد تا تزریق نوع خاصی از واکسن برای گروههای سنی اولویتدار، بررسی شود. همان موقع بسیار تعجب کردم که واکسن آسترازنیکا را از سبد واکسیناسیون سالمندان و بیماران خاص خارج کردند؛ چرا که مطالعات زیادی از مؤثر بودن این واکسن در افراد بالای ۵۰ سال وجود داشت و هنوز هم این اثربخشی بالا و طولانی برای تزریق به افراد مسنتر مورد تأیید است. در کشور بحرین برای نخستین بار ۴ واکسن بهصورت جامع موردمطالعه و مقایسه قرار گرفتهاند و این مطالعه نشان داد اثربخشی سینوفارم برای افراد بالای ۵۰ سال، کمتر از اسپوتنیک است. بر اساس این مطالعات آسترازنیکا و فایزر جزو واکسنهای خوب برای سالمندان معرفی شدند. به همین دلیل معتقدم که در ایران باید تغییراتی در نوع واکسنها در تزریق دوز بوستر یا یادآور برای گروههای سنی صورت بگیرد.
با وجود این که اولویتبندی واکسیناسیون برای سالمندان بوده است، اکنون شاهد کاهش سن ابتلا هستیم. چرا با وجود این که گفته میشد کودکان بهدلیل ایمنی بالاتر سیستم دفاعی، کمتر با این بیماری مواجه میشوند در گونه دلتا جمعیت کودکان مبتلا به کرونا در حال افزایش است؟
یکی از دلایل مؤثر در این مسئله واکسینه شدن بخش قابلتوجهی از جمعیت بالای ۱۶ یا ۱۸ سال است. علاوه بر این که در برخی کشورها محدودیت و قرنطینهها هم حذف شده است. جامعه آسیبپذیر کنونی ما کودکاناند و این مسئله بسیار مهم است که افراد واکسینه شده اطراف گروه سنی پایینتر دیگر ماسک نمیزنند و کودکان را بیشتر در معرض عفونت قرار میدهند. دلیل دیگر هم تغییراتی است که در ویروس ایجاد شده بهویژه در دلتا که حدود ۲ برابر احتمال بستری و ۸۰ درصد بیشتر از جهش قبلی، قدرت انتقال دارد. با وجود تغییراتی که در گونه جهشیافته دلتا شاهد هستیم دیگر نمیتوانیم سنین پایینتر و نداشتن بیماری زمینهای را عاملی برای درگیر نشدن با این بیماری بدانیم. در آمریکا آمار کودکان مراجعهکننده به بیمارستان با علائم کرونا در حال افزایش است، هر چند که تعداد بستریها در آیسییو و مرگ بالا نیست. از سوی دیگر نگرانیهایی از گونه جدید یعنی لاندا مطرح میشود، هر چند که معتقدم نباید نسبت بهسویه لاندا نگران بود؛ چرا که همین دلتا تاکنون ۳نوع جهش در دل خود داشته و جهشهای جدیدش در آمریکا در حال تبدیل شدن به نوع غالب هستند.
یکی از مهمترین مشکلات واکسیناسیون علیه کرونا، واکسنهراسی است که در ایران و برخی از کشورهای شاهدیم. چرا با وجود این که واکسن مهمترین عامل کنترل پاندمی مطرح میشود، در کشوری مثل آمریکا با آمار واکسیناسیون قابلتوجه، باز هم شاهد افزایش موارد ابتلا هستیم؟
آمریکاییها هنوز نتوانستهاند ۵۰ درصد جمعیت کشورشان را متقاعد به تزریق واکسن کنند و عملا شکست واکسیناسیون در آن جامعه رقم خواهد خورد. اگر قرار است در هر کشوری قرنطینه به حداقل برسد، باید ۷۰ درصد جامعه واکسینه شده باشند اما بیمیلی مردم این کشور به تزریق واکسن بهدلیل اطلاعات اشتباه، منجر شده تا جامعه نسبت به تزریق واکسن تمایل چندانی نداشته باشد؛ به همین دلیل هماکنون، موارد ابتلا در این کشور افزایش یافته است. من و همکارانم از زمان آغاز طرح واکسیناسیون در انگلیس حتی در سطح مدارس هم نسبت به اطلاعرسانی برای واکسن اقدام کردیم. تصور این که واکسن کف خیابان در دسترس مردم باشد به هیچوجه درست نیست و در کنار آن باید فرهنگ واکسیناسیون هم وجود داشته باشد. در اینباره یک مثال بزنم؛ ما رنگینپوستانی در لندن داشتیم که تمایلی به تزریق واکسن نداشتند. با بررسیهایی که انجام دادیم متوجه شدیم که آنها تجربه بدی از کمپانی فایزر در کشور خودشان داشتند و به همین دلیل نمیخواستند واکسن بزنند.
ما برای آنها به جای فایزر، آسترازنیکا درنظر گرفتیم. پس از آن شاهد افزایش استقبال آنها از واکسیناسیون شدیم. گروه سالمندان انگلیس به هیچوجه واکسن آلمانی (بهدلیل تجربیات جنگ جهانی دوم) تزریق نمیکردند و در اینباره هم توصیه به نوع دیگر واکسن بود. درباره کسب موفقیت در طرحهای واکسیناسیون باید به این مسائل دقت کرد و فرهنگ جامعه را رصد کرد. در کشوری مثل آمریکا اما چنین دقتی اعمال نشد و واکسن در میان مراکز توزیع شد اما استراتژی برای رساندن جمعیت واکسینه شده به ۷۰ درصد وجود نداشت. در ایران هم این مسئله تا حدودی دیده میشود، بنابراین همسو با تامین واکسن، باید ذهن مردم را برای استقبال از واکسنها آماده کرد اما اینطور بهنظر میرسد که یک سیستم جامع اطلاعرسانی درباره این واکسنها وجود ندارد و مردم مدام در پی کسب اطلاعات درباره انواع واکسنها هستند.
آیا تاکنون ارزیابی کلی از واکسنهای تولید شده در دنیا و میزان کارایی آنها در برابر جهشها صورت گرفته است؟
در زمینه اثربخشی واکسنها، مطالعهای در بحرین انجام شد که نشان داد واکسن اسپوتنیکوی، برابر یا حتی بالاتر از فایزر در پیشگیری از ابتلا و کاهش آمار بستری و مرگها تأثیر داشته است؛ اتفاقی که در کارآزماییهای بالینی واکسنها با جمعیت چندهزار نفره دیده نمیشود اما در سطح جامعه ارزیابی تأثیر این واکسنها در جمعیت چندمیلیونی بسیار موردتوجه و ارزشمند است. در این بررسیها میتوان گفت که چه واکسنی برای ایمنیزایی بیشتر در یک جامعه مؤثرتر است. ضمن این که کارایی واکسنها باید در تزریق کشورها و نژادهای مختلف هم مورد بررسی قرار بگیرد.
یعنی با این توضیحات باید در ایران تمرکز بر سرعت در واکسیناسیون باشد؟
عمدتا واکسیناسیون در شیب نزولی پیکها صورت میگیرد. بیشتر کشورها هم واکسیناسیون گسترده خود را در این بازه زمانی انجام دادند؛ چرا که در جلوگیری از پیکهای بعدی مؤثر است، به شرطی که به تعداد زیاد تزریق شود. با این حال واکسیناسیون در پیک کرونا هم میتواند مؤثر باشد، به ۲ دلیل: یکی ایجاد آرامش روانی میان مردم و دوم کاهش گردش بیماری در ۲ تا ۳ هفته حتی با وجود ایمنی مختصر ناشی از تزریق دوز اول و دوم. روند پایین ابتلا در انگلستان، اصلا بهدلیل اعمال قرنطینه نبود، چرا که آنجا هم مانند ایران، قرنطینه سختگیرانه نبود، آنها با واکسیناسیون توانستند میزان مرگ و ابتلا را کم کنند. در یکماهونیم اول ۱۵ میلیون دوز واکسن تزریق شد و تأثیر آن هم در آمارها واضح بود.
تاکنون مطالعهای انجام شده که میزان اثربخشی واکسنها در مقابله با ویروس را بسنجد؟ یعنی مثلا نشان دهد کشوری که فایزر تزریق کرده میزان مرگهایش نسبت به کشوری که سینوفارم تزریق کرده، چه تفاوتی دارد؟
مطالعات به این شکل و بهصورت مجزا را من تاکنون در جایی نخواندهام اما شاید یکی از کاملترین مطالعات مربوط به کشور بحرین است که ۴ واکسن آسترازنیکا، فایزر، سینوفارم و اسپوتنیکوی را در جمعیت بیش از یکمیلیون نفر موردبررسی قرار داده که هر دو دوز واکسن را دریافت کرده بودند. نتیجه این بود که هر ۴ واکسن، در جلوگیری از بیماری مؤثر بودند و تنها نقصان مورد مشاهده تأثیربخشی سینوفارم در قشر بالای ۵۰ سال بود که میزان مرگومیر بیشتری نسبت به دیگر واکسنها داشتند و در پایان هم به دولت بحرین تزریق دوز بوستر و یادآور برای کسانی که سینوفارم را دریافت کرده بودند، توصیه شد؛ مطالعهای که به اعتقاد من میتوان به نتایج آن استناد کرد. بهطور کلی، تمرکز بر نوع یک واکسن در دنیا تأیید شده نیست. هر واکسنی که بالای ۶۰ درصد کارایی داشته باشد حتی در مقابل گونه دلتا مؤثر است.
بنابراین با توجه به وضعیت موجود در ایران و کندی واکسیناسیون آیا بهنظر شما تکمیل واکسیناسیون عمومی ضروری است یا باید تمرکز بر دوز یادآور سالمندان و کادر درمان هم وجود داشته باشد؟
اگر ایران در شرایطی بود که جمعیت قابلتوجهی از جامعه واکسینه شده بودند میتوانستیم در اینباره اظهارنظر بهتری داشته باشیم. حتی در انگلستان که بیش از ۷۸ درصد از جامعه واکسینه شدهاند هنوز تأییدیه کامل به دوز سوم یا بوستر را ندادهایم. هماکنون تنها افراد بالای ۵۰ سال با بیماری خاص دوز سوم را دریافت میکنند. این مسئله هیچ ربطی به کمبود واکسن یا تکمیل نشدن چرخه واکسیناسیون ندارد بلکه دلیل آن این است که مطالعات در اینباره هنوز تکمیل نشده است. در مرحله اول باید میزان مراجعه به بیمارستانها کم شود تا فشار کادر درمان پایین بیاید. بنابراین سالمندان بهعنوان گروه در معرض خطر و کادر درمان باید در اولویت دوز بوستر قرار گیرند. آنچه مشخص است، این که کرونا، به هیچوجه به سمت یک ویروس ساده سرماخوردگی پیش نمیرود و با وحشی شدن بیشتر، احتمالا تا ۵ سال دیگر درگیر کرونا خواهیم بود.
وضعیت تولید واکسن در ایران چگونه است؟
با این که ما فرصت حضور در کارآزماییهای بالینی واکسنهای تولید شده در دنیا را از دست دادیم اما اتفاق خوبی رخ داد و تولید مشترک برخی واکسنها ازجمله ایران- استرالیا در ایران آغاز شده که گام به گام اطلاعات کارآزماییهای بالینی آن در حال انتشار است. تولید واکسن داخلی در کشور اتفاق خوبی بود اما باید همزمان با آن، واردات گسترده واکسنهای خارجی صورت میگرفت تا جمعیت قابلتوجهی از کشور واکسینه میشدند. من اعتقاد زیادی به تولید داخلی دارم و این مسئله در کشور رقم خورده اما بهعنوان یکی از اعضای کادر درمان که درباره واکسنها مطالعات زیادی دارم، تاکنون نتوانستم اطلاعات زیادی از واکسنهای ایرانی بهدست بیاورم. ممکن است برکت یکی از بهترین واکسنهای تولید شده علیه کرونا در دنیا باشد، اما بهترین اتفاق درباره آن میتواند شفافسازی در اعلام نتایج و مطالعات باشد. من چندی پیش با یکی از مسئولان برکت در کلابهاوس مناظرهای داشتم و از آنها این درخواست را داشتم که نتایج مطالعات بالینی واکسن را منتشر کنند.