توافق یکشنبه (۲۱شهریور۱۴۰۰)تهران و آژانس بین المللی انرژی هستهای، موقت بوده و دامنه محدود دارد. با اینحال این توافق، گشایش تازهای است که میتوان آن را در چارچوب تلاش برای احیای برجام و دور کردن خطر بازگشت پرونده هستهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد تفسیر کرد.
فارغ از هرگونه گرایش سیاسی رقیب در داخل، از توافق فنی میان «محمد اسلامی» رئیس جدید سازمان انرژی هستهای با «رافایل گروسی» دبیرکل آژانس بین المللی انرژی هستهای باید استقبال کرد. اهمیت این توافق به اندازهای است که میتواند بر جمعبندی و بیانیه پایانی نشست چهار روزه شورای حکام این آژانس (که از دوشنبه(۲۲ تا ۲۶ شهریور کار خود را آغاز کرده) سایه اندازد. به عبارت دیگر توافق موقت انجام شده که با استقبال اعضای تروئیکای اروپایی، روسیه و به تبع آن امریکا در گفتوگوهای برجامی در وین همراه است، از سنگینی فشاری میکاهد که هریک از طرفهای گفتوگو کننده در ماههای اخیر با آن روبرو بودهاند. رافایل گروسی که برای حضور در نشست فصلی شورای حکام دو گزارش محرمانه را در باره کاهش تعهدات هستهای ایران آماده کرده، ساعاتی پیش از شروع نشست حکام به تهران آمد و در گفتگویی دوساعته به توافقی دست یافت که بن بست در ایجاد آن، از خرداد ماه گذشته، گفتوگوهای وین را در انجماد قرار داده است. در واقع سفر ضربالاجلی گروسی به تهران و دستیابی به توافق سریع با مقامهای ایرانی، اراده طرفهای گفتوگو کننده برای به دست گرفتن کنترل اوضاع پیش از رسیدن به نقطه جوش تنشها میان تهران و جامعه جهانی و کمرنگ شدن نقش دیپلماسی بود. تهران با استقبال گرم و صمیمی از دبیر آژانس، براساس آنچه رافایل گروسی اظهار داشته، بستر لازم برای فعال سازی دوباره دیپلماسی که پیش ازاین سبب شش دور گفتوگو در وین شد را فراهم کرد.
گزارشهای آماده شده گروسی برای ارائه به نشست شورای حکام اعلام کرده است؛ ایران دسترسی بازرسان آژانس بین المللی انزژی هستهای به سایتهای مرتبط هستهای را مسدود کرده و به توسعه فعالیتهای هستهای خود ادامه میدهد. او در گزارشهای فصلی خود ابراز نگرانی شدید کرده؛ حتی پس از دوسال، موضوعات پادمانی در ارتباط با چهار سایت در ایران که از سوی تهران به آژانس اعلام نشده، همچنان حل نشده باقی مانده است. در صورت نبود توافق، اخیر گزارشهای گروسی که در اوج اختلافها و تنش میان تهران و آژانس تهیه شده، میتوانست نه تنها تهران، بلکه دیگر اعضای شورای حکام را در برزخ تصمیم برای صدور قطعنامه تنبیهی و نیز آمادهسازی زمینه انتقال دوباره پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دهد؛ وضعی که تهران به هیچ روی نمیباید نه موجب آن شده و نه اجازه دهد عوامل لابیگر مانند اسرائیل، برخی دولتهای عرب منطقه و کاسبان تحریم در داخل، مشوق توانمند آن شوند.
به نظر میرسد تهران با وجود دولت و مجلس یکدست اصولگرا، به رویکرد عملگرایانه در سیاست خارجی بازگشته است. این مهم میتواند به احیای برجام به عنوان راهحل گریزناپذیر در برون رفت کشور از مشکلات ناشی از تحریمها بینجامد؛ راهحلی که پیش از این مخالفان برجام آن را بنا به مصالح جناحی خود، برنمیتابیدند.
مهم این است که تهران و آژانس بینالمللی انرژی هستهای در آخرین لحظات نزدیک به برگزاری نشست فصلی شورای حکام به توافق هرچند موقت دست یافتهاند. این توافق و دامنهدار شدن آن بستگی مستقیم به بیانیه پایانی شورای حکام در نشست پایانی خود در ۲۶ شهریور خواهد داشت. آیا شورای حکام و به تبع آن مذاکرهکنندگان با تهران در وین، همچنان بر خواستهای یکسویه خود پافشاری میکنند؟ آیا تصور آنان از توافق، بازگشت تهران به سطح توانمندی هستهای خود در سال ۲۰۱۵ میلادی است؟ آیا طرفهای مذاکره کننده با تهران به پرونده هستهای ایران همچنان از دریچه صرف سیاسی و نه فنی خواهند نگریست؟ در این صورت آیا گفتوگو کنندگان وین دیگر بار میخواهند در چارچوبی رفتار کنند که تنها منافع یکسویه غرب، اسرائیل و دوستان منطقهای آن را تأمین کند؟ جایگاه منافع اقتصادی و امنیتی ایران در هرگونه گفتوگو و توافق احتمالی نزد گفتوگو کنندگان چگونه لحاظ خواهد شد؟
بدیهی است نادیده گرفتن حقوق طبیعی، قانونی و اخلاقی ایران در گفتوگوهای احتمالی آینده، نمیتواند و نباید پذیرفته شود.
بیانیه پایانی نشست فصلی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هستهای در باره ایران، محک روشنی برای هرگونه گمانه در آینده خواهد بود.