به گزارش برنا؛ زندگی کسی که همدم خود را از دست میدهد برای همیشه تغییر میکند. این تغییر میتواند بیاندازه سخت باشد. فوت همسر فقط بهمعنای محرومماندن از حضور یک همراه در زندگی نیست، بلکه تغییراتی نیز در زندگی فرد یا افراد بازمانده ایجاد میکند، تغییراتی مانند:
برای پشتسرگذاشتن مرحله سوگ و حلوفصل این چالشها، راهکارهای مختلفی وجود دارد. این راهکارها میتوانند به شما کمک کنند تا از شرایط بحران زودتر خارج شوید و به زندگی عادی بازگردید.
پیش از هر چیز باید بدانید که احساس درستی درباره این موضوع وجود ندارد که بخواهید به آن متوسل شوید. عوامل زیادی باعث واکنشهای مختلف افراد در برابر مرگ همسرشان میشود. عواملی مانند:
بسته به این عوامل، شما احساسات مختلفی پیدا خواهید کرد: از بیحسی تا شوک، دلشکستگی و اضطراب. شاید احساس گناه کنید که او فوت کرده و شما باقی ماندهاید. شاید هم از اینکه او دیگر زجر نمیکشد (اگر مبتلا به بیماری بوده) احساس آرامش کنید. حتی احتمال دارد از اینکه شما را ترک کرده و تنها گذاشته، احساس خشم کنید. به هر حال، شیوه غصهخوردن هرکس منحصربهفرد است.
آماده رویارویی با خویشان و آشنایانی که نمیدانند چه واکنشی به مرگ همسرتان نشان بدهند، باشید. آنها ممکن است از شما دوری کنند یا بکوشند با کلیشههای مختلف، شما را آرام کنند. اینکه اغلب افراد درباره مرگ بهراحتی صحبت نمیکنند به این معنا نیست که برای مرگ افراد اهمیتی قائل نیستند. در صورت امکان به نزدیکان خود بگویید که به چه نیاز دارید و به چه نیاز ندارید. اگر دیگران از آوردن اسم همسرتان پرهیز میکنند و شما میخواهید تا درباره او صحبت کنید، به آنها خواستهتان را بگویید.
گفتنش از انجام دادنش آسانتر است، بهویژه در شرایطی که غمی بزرگ را تجربه میکنید؛ اما سعی کنید مراقب سلامت جسمتان باشید. اغلب افراد در چنین شرایطی با کمبود خواب مواجه میشوند، خوب غذا نمیخورند و به سلامتی خود رسیدگی نمیکنند.
پس مراقبت از سلامت جسمیتان در ماههای پس از فوت همسر، بسیار مهم است. شاید تنها غذا خوردن در خانه احساس ناخوشایندی به شما بدهد. خوردن غذا با دیگران میتواند کمکتان بکند. حتما تغییراتی مانند کمخوابی، کم غذا خوردن و حتی بیمیلی به تهیه غذا را با پزشکتان در میان بگذارید.
خیلی از زوجها کارهای خانه و زندگی مشترک را تقسیم میکنند. برای مثال یک نفر قبضها را پرداخت میکند و به تعمیرات خانه رسیدگی میکند و دیگری آشپزی و شستن لباسها را بر عهده میگیرد. این تقسیم کار تا وقتی که یکی از اعضا فوت کند، پابرجاست. بعد از این اتفاق، یک نفر است که باید خودش بهتنهایی وظایف همسرش را نیز بر عهده بگیرد.
بهتر است در روزهای اولیه سوگواری، از دوستان و آشنایان کمک بخواهید و بهتدریج و با بهترشدن وضع عاطفیتان، خودتان آنها را بر عهده بگیرید. اگر بابت امنیت خود نگرانید، تدابیر امنیتی خانهتان را بیشتر کنید و از عزیزانتان کمک بخواهید.
تنها زندگی کردن برای خیلیها ترسناک است. برخی از افراد هرگز در زندگی تنها نماندهاند. این تنهایی علاوه بر اینکه چالشهایی در زندگی روزمره ایجاد میکند، روی نگرش فرد هم تأثیر دارد و خطر ابتلا به بیماریهای روحی را افزایش میدهد.
کنار آمدن با مرگ همسر چیزی نیست که بتوانید بهتنهایی از پس آن بربیایید. در این دوران، افسردگی و احساس بیپناهی رایج است. بر اساس پژوهشها فوت همسر خطر ابتلا به تعدادی از اختلالات روانشناختی را افزایش میدهد. همین مطالعات نشان میدهند که مرگ ناگهانی همسر در کنار نبود حمایت عاطفی، یکی از عوامل اصلی ابتلا به افسردگی است.
پس لازم است که پس از چنین رویدادی، حتما از دیگران کمک بخواهید. شاید در ابتدا تمایل داشته باشید از دیگران کنارهگیری کنید اما با دریافت حمایت عاطفی از طرف دوستان و آشنایان، بار غم ازدستدادن را بهتر تحمل خواهید کرد.
همچنین شرکت در جلسات مشاوره ویژه افراد داغدیده میتواند مفید باشد. صحبتکردن با مشاوران یا افرادی که تجربه مشابهی دارند، به شما در گذر از این شرایط سخت یاری میرساند.
پیگیری روابط اجتماعی، حالا که مجرد شدهاید میتواند پیچیده باشد. اگر شما و همسر درگذشتهتان با زوجهای دیگر روابط اجتماعی داشتید، حالا که تنها شدهاید شاید ندانید چگونه به این روابط ادامه دهید. شاید حس ناخوشایندی از حضور در جمع متأهلها پیدا کنید.
برای حل این مسائل به دوستانتان توضیح دهید که فعلا بهتر است بهتنهایی با شما دیدار کنند.
مجرد بودن بهمعنای فرصتی دوباره برای حضور فعالتر در اجتماع و پیدا کردن دوستان جدید است. شرکت در کارهای داوطلبانه و حضور در کلاسهای مختلف، راهی برای دنبالکردن اهداف جدید در زندگی است.
چه شاغل باشید و چه بازنشسته، برنامه هفتگی خود را بنویسید. میتوانید در برنامه خود این موارد را در نظر بگیرید:
بدانید که فرزندانتان هم در غم ازدستدادن شریک زندگیتان همراه شما هستند. برای کل خانواده طول میکشد تا با مرگ یکی از اعضایش کنار بیاید. شاید روابط شما با فرزندانتان مانند روابط با دیگران، دچار تغییراتی شود. صحبتکردن شفاف و صادقانه جلوی بروز مشکل در رابطه میان شما با فرزندان را میگیرد.
هنگام مرگ همسر، شما دچار احساسات شدید و حتی متناقض زیادی میشوید. در چنین شرایطی تصمیمات مهم را به تأخیر بیندازید. تصمیماتی مانند تغییر شغل یا فروختن خانه را نباید در ایام سوگواری بگیرید.
پس از گذراندن روزهای اولیه سوگواری و بهترشدن وضع عاطفیتان، وقت آن میرسد که به مسائل حقوقی و صورتحسابهای مالی شریک زندگیتان رسیدگی کنید، مواردی مثل:
برای رسیدگی به این موارد شاید لازم باشد از دیگر عزیزانتان کمک بگیرید یا با وکیل مشورت کنید.
اموال شخصی همسرتان مانند لباسها و جواهرات و … را هم میتوانید به سه دسته تقسیم کنید: آنهایی که میخواهید نگه دارید، آنهایی که میتوانید به دیگران ببخشید یا بفروشید و آنهایی که هنوز تصمیمی برایشان نگرفتهاید. اگر فرزند دارید، نظر آنها را هم بپرسید.
مرگ همسر غمی بزرگ است و غم فراوان حاصل از آن نیز تا مدتی طبیعی است. اما گاهی اوقات، این اندوه چنان بر جان شما چنگ میاندازد که توانایی شما برای عبور از آن و بازگشت به زندگی را دشوار میکند. این غم حدود ۷ درصد از داغدیدگان را گرفتار میکند.
نشانههای اندوه عمیق عبارتاند از:
اگر این نشانهها را در خود میبینید، با پزشک یا مشاور خود مشورت کنید تا روشهای درمانی لازم را به شما پیشنهاد بدهد.
علاوه بر بازماندگان، کارهایی هم هست که شما بهعنوان دوست، آشنا و همکار همسر فوتشده میتوانید انجام دهید تا اوضاع را برای بازماندگان بهتر کنید:
ازدستدادن عزیزان بسیار دشوار است. مدتی طول میکشد تا فرد بتواند با این واقعیت روبهرو شود؛ اما زندگی ادامه دارد و میتوان با هدفگذاری و یافتن معنای جدید به زندگی ادامه داد، درحالیکه یاد عزیز درگذشته نیز همواره در قلبمان همراه ماست.