صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بازی خطرناک آذربایجان با آتش

۱۴۰۰/۰۷/۱۰ - ۲۲:۰۴:۴۹
کد خبر: ۱۲۴۱۴۹۹
آذربایجان و ارمنستان مدت‌های طولانی است که بر سر مالکیت منطقه ناگورنو قره‌باغ مناقشه داشته‌اند. این مناقشه طولانی مدت در طول سی سال گذشته دو بار این دو کشور را در قالب جنگ تمام عیار در مقابل هم قرار داده است. آخرین بار دو کشور در سال ۲۰۲۰ با یکدیگر جنگیدند و بعد از اینکه آذربایجان در این جنگ به پیروزی رسید، باکو حتی ادعاهای سرزمینی خود را به بخش‌هایی از جمهوری ارمنستان نیز گسترش داد.

به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، در ادامه تحلیل اندیشکده‌ Newlines Institute که روزنامه «اعتماد» آن را منتشر کرده، آمده است: این اقدام خطرناک آذربایجان درحالی علیه ارمنستان صورت گرفت که نیروهای آذربایجانی از سه جهت وارد خاک ارمنستان شدند. درنهایت جنگ ۴۴ روزه سال ۲۰۲۰ بین دو کشور در تاریخ دهم نوامبر با پیروزی قاطع آذربایجان خاتمه یافت. پس از این جنگ باکو تسلط سه چهارم زمین‌هایی که تا پیش از آن دراختیار ارمنستان بود را در دست گرفت. به این ترتیب ارمنستان عقب نشسته و پیروزی سال ۱۹۹۴ این کشور در آرتساخ و دستاوردهایش به کلی فراموش شد. اما در ماه‌های اخیر این درگیری‌های چنددهه‌ای میان دو کشور وارد فاز جدید و خطرناکی شده است. آذربایجان همچنان با توسل به نیروی نظامی به ادعاهای سرزمینی خود ادامه می‌دهد و استراتژی‌اش این است که ارمنستان را وادار کند به یک توافق جامعه سیاسی براساس منافع آذربایجان تن در دهد. 

درحال حاضر همه نشانه‌ها حاکی از آن است که آذربایجان به اقدامات نظامی خود در خاک ارمنستان ادامه خواهد داد. همان‌طور که لورنس بروئر، کارشناس مسائل قفقاز تشریح کرده، به احتمال زیاد هدف الهام علی‌اف این است که سرنخ ماجرای قره‌باغ را دست گرفته و این داستان را ادامه دهد. آذربایجان در ادامه پیشنهاد خواهد کرد که ادعای مالکیت خود را بر خاک ارمنستان -خصوصا زنگه‌زور غربی- پس خواهد گرفت و در عوض ایروان باید تمامیت ارضی آذربایجان را به رسمیت شناخته و به کلی دست از قره‌باغ بشوید. باکو به موازات اقدام نظامی علیه ارمنستان، امید دارد که این فشار بتواند ارمنستان را وادار کند بدون هیچ شرط و شروطی تسلیم شود. در غیر این صورت همان‌طور که علی‌اف اعلام کرده، اقدامات آذربایجان ادامه خواهد یافت. در حالی که آذربایجان تلاش می‌کند با اقدامات نظامی ارمنستان را وادار کند به کلی دست از قره‌باغ بشوید، اما چنین اقدامات فیزیکی در خاک ارمنستان یک نتیجه دلخواه دیگر را برای علی‌اف به دنبال خواهد داشت و آن هم این است که اهرم فشاری در اختیار آذربایجان قرار خواهد داد و ارمنستان را درست زمانی که روسیه، مهم‌ترین متحد ایروان، در مسیر افول و زوال قرار دارد، تحقیر خواهد کرد.

این استراتژی هم خطرناک است و هم اشتباه. مطرح شدن چنین درخواست‌هایی از سوی آذربایجان نه برای دولت ارمنستان قابل قبول است و نه برای مردم این کشور. علاوه بر این، این درخواست‌ها از سوی هر سه کشور گروه مینسک، رد شده است و روسیه، فرانسه و امریکا بارها به علی‌اف یادآوری کرده‌اند که موضوع قره‌باغ همچنان حل نشده است و تصمیم نهایی درباره سرنوشت این منطقه باید تحت نظارت سازمان امنیت و همکاری‌های اروپا اتخاذ شود. روسیه که با توجه به قدرت و کنترل زمینی‌اش از نقش بسیار مهمی برخوردار است نیز اعلام کرده هنوز تا تعیین سرنوشت قره‌باغ، سال‌ها زمان باقی مانده است. نکته جالب در این میان این است که به استثنای همکاری در برگزاری رزمایش نظامی در لاچین در اوایل ماه جاری، ترکیه تقریبا در تمامی تحولات اخیر غایب بوده و هیچ کمک دیپلماتیکی در حمایت از اقدامات آذربایجان صورت نداده بلکه در پشت صحنه مشغول بهبود روابط خود با ارمنستان نیز بوده است. این واقعیت نشان می‌دهد که آنکارا و باکو نیز ممکن است در آینده درخصوص موضوع قره‌باغ به اختلافاتی بربخورند.

با توجه به این شرایط، محتمل‌ترین نتیجه رویکرد حداکثری کنونی باکو این است که منطقه را به سمت جنگ مجدد در مقیاس کامل سوق دهد. در حال حاضر هم سربازان ارمنی و هم آذربایجانی در نتیجه این اصرار علی‌اف مدام درگیر بوده و کشته می‌دهند. در عین حال خطرات دیگری وجود دارد که در صورت تداوم یافتن اقدامات آذربایجان ممکن است رخ دهند. اگرچه ممکن است برخی با ساده‌انگاری از کنار رفتارهای دور از احتیاط علی‌اف بگذرند اما طولی نخواهد نکشید که این رفتار موجب واقعیت یافتن ادعاهای سرزمینی علی‌اف شود. در حال حاضر هم درگیری‌های روزانه میان طرفین در جریان است و شدت یافتن تنش‌ها می‌تواند به راحتی اوضاع را از کنترل خارج کند. استقرار نیروهای حافظ صلح روسیه در سراسر قره‌باغ و مناطقی در جنوب ارمنستان همچنان انجام نشده است و پس از چهار ماه گفت‌وگو و برنامه‌ریزی این امر هنوز محقق نشده است. در نتیجه هر گونه حرکت بیشتر آذربایجان در این مسیر و تصرف یک یا دو منطقه از خاک ارمنستان ممکن است تبعات فاجعه‌باری به همراه داشته و کل منطقه را بی‌ثبات کند.

واشنگتن سال گذشته در جریان جنگ دوم قره‌باغ، که در هفته‌های سرنوشت‌ساز مبارزات انتخاباتی امریکا رخ داد، غایب بود و در نتیجه بسیاری از نفوذ باقی مانده خود بر مساله قره‌باغ را به مسکو واگذار کرد. اکنون، در شرایطی که دولت بایدن به دنبال آن است در این مساله نقش‌آفرینی مجددی داشته باشد، زمان تجاوز باکو علیه ارمنستان به سختی می‌تواند فرصتی مناسب برای این کار فراهم کند.

البته واکنش شفاهی ایالات متحده به برخی از این تحولات کاملا صریح بوده است. سخنگوی وزارت خارجه ۱۵ مه اعلام کرد که جمهوری آذربایجان باید فورا قلمرو ارمنستان را ترک کند. در آن سو، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی در تاریخ ۱۸ مه با علی‌اف تماس گرفت تا بر غیرقانونی بودن اقدامات باکو تاکید کند. در همین حال، لین تریسی، سفیر امریکا در ارمنستان در این کشور فعال بوده و مرتبا برای مشاهده وضعیت مناطق تحت اشغال آذربایجان به سینیک و گغارکونیک سفر می‌کند. هر چند دولت بایدن باید برای موثر واقع شدن این تاکیدات، تبعات مالی نیز وضع کند. چه اینکه الهام علی‌اف در اواخر جولای اعلام کرد که هیچ قصدی برای ترک سرزمین‌هایی که اشغال کرده، ندارد. علاوه بر این دولت بایدن در تاریخ ۲۱ ماه مه، کمک‌های مالی نظامی بیشتری به آذربایجان تصویب کرد و این اقدام این پیام را به آذربایجان ارسال کرد که واشنگتن مخالفت جدی با پیشروی نظامی فعالانه آذربایجان در خاک ارمنستان ندارد. البته این کمک‌ها پس از ملغی شدن بند ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی صورت گرفته است و اگر امریکا بخواهد می‌تواند دوباره این قانون را برگرداند. این اقدام امریکا می‌تواند این پیام را به باکو ارسال کند که واشنگتن در مقابل اقدام این کشور برای آغاز یک درگیری جدید، خواهد ایستاد. علاوه بر این مجلس نمایندگان امریکا در تاریخ ۲۸ جولای قانون ممنوعیت کمک نظامی به آذربایجان را تصویب کرده اما این قانون برای اجرا شدن نیاز به تایید سنا را نیز دارد. بنابراین واشنگتن از یک اهرم فشار دیگر علیه آذربایجان برخوردار است. هر چند در این میان ارمنستان در میانه زوال قدرت روسیه، تقریبا تنها مانده است اما این کشور از روابط خوبی با امریکا و اتحادیه اروپا برخوردار است. بنابراین اروپا نیز از انگیزه‌های لازم برای کمک به ارمنستان برخوردار است.

برای مدت‌های مدید، یکی از نخستین اهداف امریکا در منطقه قفقاز پیشبرد دموکراسی بوده است. این هدفی بوده که می‌تواند بهانه خوبی برای کمک به ارمنستان باشد. براساس همین هدف بوده که امریکا بیش از دو دهه روابط نزدیکی با ارمنستان و گرجستان برقرار کرده است اما به نظر می‌رسد که حالا زمان تجدیدنظر محاسباتی در این روابط فرا رسیده است. براساس شاخص‌های دموکراتیک، ارمنستان در دو سال گذشته از گرجستان پیشی گرفته است. انتخابات ملی عادلانه و دموکراتیک ارمنستان در ماه ژوئن، گواه دیگری بر توسعه سریع این کشور و فاصله گرفتن از گذشته خودکامه خود بوده است. همین روند باعث شد اتحادیه اروپا با تامین یک میلیارد یورو کمک مالی به ارمنستان در سال‌های آینده موافقت کند. در حالی که آذربایجان کاملا در جهت عکس حرکت می‌کند. نظامی خودکامه و موروثی که یکی از بسته‌ترین نظام‌های سیاسی در جهان است در این کشور بر سر کار است. جایگاه ارمنستان به عنوان یکی از متحدان اصلی روسیه کمک‌های امریکا و اروپا به این کشور را کمی پیچیده می‌کند، اما موضوع آن‌قدرها هم دشوار نیست. امریکا طی بیست سال گذشته با کشورهایی نظیر قزاقستان و قرقیزستان که آنها هم از متحدان نزدیک روسیه هستند، همکاری داشته است. در هر صورت اگر کسی در مقابل پیشروی‌های نظامی آذربایجان در منطقه نایستد و آذربایجان همچنان به فشار بر ارمنستان برای وادار کردن این کشور برای قبول یک توافقنامه صلح یک‌طرفه ادامه دهد، زود است که کل منطقه در آتش جنگی خونین بسوزد.

نظر شما