به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، در یادداشتی در عصر ایران نوشته مهرداد خدیر، روزنامهنگار، آمده است: «مهمترین صدایی که از نخستین گفتوگوی تلویزیونی حسین امیرعبداللهیان، وزیر جدید امور خارجۀ ایران و رییس دستگاه دیپلماسی در دولت سیدابراهیم رییسی، شنیده شد این بود که «ما عملگرا هستیم» و بدینترتیب هم با دولت قبل مرزبندی میکرد و هم با آرمانگرایی چهرههایی چون سعید جلیلی؛ هر چند که دولت روحانی و تیم ظریف هم بر عملگرایی تأکید داشتند و کمتر سابقه داشته نیروهای ارزشی، عملگرایی را به مثابۀ یک ارزش مطرح کنند.
این که هر بار از صادرات برق به عراق میگفت بلافاصله یادآور میشد البته پول آن را هم میگیریم، یا از تسریع در واردات واکسن کرونا به عنوان دستاورد دستگاه دیپلماسی یاد میکرد و کاری نداشت به این که وعدۀ تولید گستردۀ داخلی به کجا رسید یا طبیعی است که با اتمام واکسیناسیون در کشورهای تولیدکننده به فکر صادرات مازاد باشند، نشانههای دیگر بود.
عنوان «وزیر امور خارجه ایران» در هشت سال گذشته البته همواره نام محمدجواد ظریف را به ذهن متبادر میکرد و از این رو برای بیننده مقایسه یا خاطره اجتنابناپذیر بود. آقای امیرعبداللهیان نیز از این امر آگاه است؛ کمااینکه خود در سه سال اول وزارت ظریف، معاون او بوده و سالها در وزارت خارجه کار کرده است. بنا بر این ابایی از نامبردن از ظریف نداشت و گاه از او نام میبرد تا نشان دهد سخنان او مستند است.
مهمترین پیام وزیر خارجه جدید در برنامۀ تلویزیونی «نگاه یک» در شامگاه دهم مهر ۱۴۰۰ خورشیدی را البته میتوان آمادگی برای بازگشت به میز مذاکره در عین «شتابنداشتن» و «گرهنزدن» دانست و این که منتظر دریافت نشانههای عملیاند و در حال مطالعه و هنوز اعضای تیم جدید چیده و نهایی نشده است.
۱۰ برداشت این نویسنده به عنوان ناظر و نه الزاماً نظر وزیر خارجه یا نقل مستقیم را میتوان چنین فهرست کرد:
۱. کلیدواژۀ ۹۰ دقیقه گفتوگو قید زمانی «بهزودی» بود که دربارۀ موعد بازگشت به میز مذاکرات «برجام» به کار میبرد و اعلام شد به طرفهای خارجی هم منتقل شده است. آقای امیرعبداللهیان بر پیشرفتهای هستهای در دو - سه سال اخیر تأکید کرد و شاید میخواست بگوید: «معطل شما نمیمانیم و کار خودمان را میکنیم» یا اشتباه نکنید و زمان به زیان ما نیست و دنبال «پلان بی» نباشید.
۲. از آزادسازی ۱۰ میلیارد دلار پول بلوکهشده از جانب آمریکا یا بدهی انگلیس از قرارداد نظامی پیش از انقلاب به عنوان نشانههای ملموس مورد انتظار یاد شد که به منزلۀ اعلام عملگرایی به جای آرمانگرایی است؛ چرا که در نگاه آرمانگرا، دشمنی ما با آمریکا ذاتی است و با ۱۰ میلیارد دلار حل و کم نمیشود و ما تا بینی استکبار جهانی را به خاک نمالیم آرام نمینشینیم. در نگاه عملگرا اما ۱۰ میلیارد دلار یک علامت خوب است نه یک فریبکاری.
احتمالا با این فرض که از دو حال خارج نیست: یا آمریکا این پول را میپردازد یا نه. اگر پرداخت دولت به زخمی میزند و از فشار شدید به مردم کم می شود و در وضعیت تحریمی و با انتظارات ایجادشده قابل توجه است و اگر نپردازد توجیهی است برای تأخیر در بازگشت به مذاکرات یا این که اگر به مذاکره برگشتیم، اعلام کنیم بر سر دریافت آن گفتوگو میکنیم.
۳. هر چند آقای امیرعبداللهیان میکوشید یا به صورت طبیعی چنین به نظر میرسید که ادامۀ جواد ظریف نیست ولی لحن او با افرادی چون سعید جلیلی هم کاملا متفاوت بود. دشوارترین کار او همین است که هم آرمانگرایان داخلی را راضی کند و هم در مذاکرات خارجی واقعبینی و عملگرایی را به نمایش گذارد.
۴. تعبیر «قهوهخوردن» اما از اصطلاحات خاص محمدباقر قالیباف است و یادآور مناظرههای سال ۹۲ که با واکنش تند دکتر ولایتی روبهرو شد. در این نگاه انگار دیپلماتها در مذاکرات کاری جز حرفزدن و قهوهخوردن ندارند و دیگران در میدان میجنگند. به یاد آوریم که رییس کنونی مجلس در آن مناظرهها به طعنه گفت وقتی شما با میتران (رییسجمهوری وقت فرانسه) قهوه میخوردید ما در جنگ چه میکردیم که وزیر خارجۀ سالهای جنگ به طعنه و با خشم پاسخ داد: آن دیدار که دو سال بعد از اتمام جنگ بود!
آقای امیرعبدللهیان در هشت سال گذشته هم با محمدجواد ظریف کار کرده هم دستیار دو رییس مجلس بوده: علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف ولی به نظر میرسد از رییس خود در دو سال اخیر بیشتر تأثیر پذیرفته تا دو رییس قبلی؛ کمااینکه اصطلاح «قهوهخوردن» در توصیف «مذاکرات بینتیجه» را به کار میبرد. همین تعبیر «مذاکرات بینتیجه» هم البته طعنه به حسن روحانی و محمدجواد ظریف است که نتیجۀ مذاکرات را خروج ایران از ذیل بند هفتم منشور سازمان ملل به مثابه تهدید امنیتی میدانند و به دستاوردهای اقتصادی قبل از خروج ترامپ از برجام اشاره میکنند.
۵. تعبیری چون «اقتصادمان را به برجام گره نمیزنیم» را پیش از این آقای رییسی هم به کار برده بود اما مشکل این است که بحث گرهزدن نیست. بحث گرهگشودن است و خود آقای امیرعبداللهیان هم دریافته هر پالس منفی در قبال برجام تا چه اندازه بر قیمت ارز و به دنبال آن اقتصاد ایران تأثیر میگذارد وگرنه صریح و روشن میگفتند از برجام خارج میشویم و مذاکره بیمذاکره؛ نه آن که از قید «بهزودی» استفاده شود.
۶. یکی از دلایل معطل نگاهداشتن طرفهای غربی میتواند سیاست نگاه به شرق در دولت جدید باشد و این که ببینند از شانگهای و روسیه و چین آبی گرم میشود یا نه. در دولت روحانی شرقیها را معطل نگاه میداشتند چون ترجیحشان اروپاییها بود و حالا ترجیح، روسیه و چین است؛ هر چند گفته شد اقتصادمان را به آنها هم گره نمیزنیم.
۷. این احتمال که بخواهند تجربۀ رژیم حقوقی دریای خزر را در قبال برجام هم تکرار کنند نیز در حد یک احتمال ضعیف وجود دارد. به این معنی که دولت جدید نه میتواند از برجام خارج شود و نه مایل است مانند دولت روحانی برای احیای آن امتیاز بدهد یا مایل هم باشد، اختیار آن را ندارد. بنابراین به وقتی دیگر موکول میکند یا بلاتکلیفبودن را بهتر از تکلیف قطعی میداند.
۸. از سخنان وزیر خارجه جدید برنمیآمد که قرار باشد پروندۀ هستهای به شورای عالی امنیت ملی بازگرد و پیدا بود که خود او هم دوست دارد نزد وزارت خارجه باقی بماند؛ اگرچه بر تبعیت از نهادهای بالادستی تأکید کرد تا با سخنان ظریف درباره «دخالتهای میدان» هم مرزبندی کرده باشد اما بعید نیست که کار را به دبیر شورای عالی امنیت ملی بسپارند و منتظر ابقای دبیر کنونی یا انتصاب فرد جدیدند.
۹. ساعاتی قبل از این برنامۀ تلویزیونی، عباس عراقچی، مرد شمارۀ دو مذاکرات هستهای در دولت روحانی، به عنوان دبیر شورای عالی راهبردی سیاست خارجی منصوب شد و این یعنی سیاستهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران در قبال برجام ادامه دارد. بافت شورای راهبردی با حضور چهرههایی چون خرازی، ولایتی و عراقچی کاملا برجامی است و تنها جای محمدجواد ظریف خالی است. از این رو میتوان دریافت که چرا امیرعبداللهیان که تا قبل از این کمتر دربارۀ فرجام برجام سخن میگفت بخش قابل توجهی از سخنان خود را به آن اختصاص داد که البته به خاطر تحرکات و تحریکات مرزها هم هست که با انگارۀ انزوای ایران شکل گرفته و اعلام بازگشت به مذاکرات برای ابطال این تصور هم میتواند باشد.
۱۰. حاصل ۹۰ دقیقه گفتوگوی مهدی مهدیقلی، مجری نگاه یک، با حسین امیرعبداللهیان را میتوان در یک جمله توصیف کرد که اگر چه با این واژگان و صراحت نگفت و نخواهد گفت اما قابل برداشت بود: نه ظریفام، نه جلیلی! نه دیپلماسی بما هو دیپلماسی و نگاه به دیگران به چشم رقیب نه دشمن؛ چنان که ظریف این گونه شناخته میشد و نه آرمان گرایی ایدئولوژیک و به تعبیر دکتر ولایتی، اشتباهگرفتن میز مذاکره با کلاس فلسفه.»