سریال سرجوخه به کارگردانی احمد معظمی با موقعیتی امنیتی این روزها روی آنتن شبکه سه سیماست که با استقبال مخاطب مواجه شده است. شبکه سه برای ایجاد تنوع در تولیدات نمایشی همزمان با این مجموعه تلویزیونی سریال پلاک 13 به کارگردانی آرش معیریان را نیز روی آنتن دارد.
در گزارش مجزا با عوامل این دو مجموعه تلویزیونی گفتوگو کردهایم که بخش اول این گزارش با دو بازیگر سریال سرجوخه در ذیل آمده است.
سامان صفاری: حرفه من بازیگری است و...
بازیگر سریالهای «سقوط آزاد»، «دلدادگان» و...که این روزها با سریال سرجوخه روی آنتن شبکه سه است در گفت و گو با خبرگزاری برنا به چگونگی شکل گیری نقش و بازخورد مخاطب از این مجموعه تلویزیونی پرداخته است که با هم میخوانیم.
در سالهای اخیر سریالهای امنیتی زیادی ساخته شده و مورد توجه قرار گرفتهاند سریال سرجوخه را چقدر با سایر آثار منتشر شده متفاوت می بینید؟
فکر میکنم تا اینجا (زمان انجام مصاحبه) 6 قسمت از این کار پخش شده و اگر این شش قسمت را دیده باشید متوجه میشوید به مسائل روز جوانان این دهه پرداخته است و واقعیتهای این نسل و چالشهای روبروی آنها و اتفاقات روزمره این نسل را مد نظر قرارداده است. دهه جدید با فضای جوانان دهه شصت و هفتاد فرق زیادی دارد و این کار این موضوع را بدون هیچگونه غلو و اغراقی با روراستی نشان میدهد. به همین دلیل فکر میکنم این اتفاق می تواند با سایر آثار امنیتی و اجتماعی متفاوت باشد.
در مورد نقشتان توضیح بدهید چگونه برای اجرا با آن ارتباط گرفتهاید؟
ما شانس خوبی داشتیم و یکی، دو ماه با بازیگردان کار آقای سیامک راشدی دورخوانی داشتیم. در جلساتی از کار آقای معظمی بودند و اتودهایی میزدیم. در این جلسات دور خوانی و در روزهای آخر تمرینات همه تا حدی به نقشمان رسیده بودیم و بالای 60 تا 70 درصد با نقش بودیم ولی در اجرا چیزی که من میبینم 100% کاراکتر کیان است و با کاراکتر خود من و نقشهایی که بازی کردهام تفاوت زیادی دارد. من به نوبه خودم از کیانی که بازی کردهام راضی هستم اما همه این ها به بازخورد بینندگان بستگی دارد و درحال حاضر این شش قسمت را که می بینم در تنها مرجعم که اینستاگرام است، بازخورد ها را می بینم و از این اتفاق خوشحالم.
کارکردن با احمد معظمی را چطور میبینید؟
من و خانم کوخانی قبلا در "خانه امن" با آقای معظمی یک سال کار کرده بودیم و اتفاق خوب این بود که حتی به جزئیترین اکتها دقت میکرد و میتوانم بگویم مهمترین اتفاق ممکن این بود که در صحنههایی که برای اتفاق بعدی کد داشت کیان نباید خیلی پلک میزد و این قدرتش را کمتر میکرد و لحن کیان و بسیاری از جزئیات توسط آقای معظمی برای من بیان میشد و با من صحبت میکردند و ما در لحظه آخر به آن کاراکتر میرسیدیم و آن سکانس را بازی میکردیم. برای من بسیار جذاب بود چون من هر روز با یک دکوپاژ جدید و با اتفاقی جدید و با یک انرژی صددرصدی کارگردان روبرو می شدم و این به من کمک زیادی می کرد.
نقشتان مابه ازای واقعی دارد؟
صددرصد. مگر میشود نداشته باشد؟ اگر نداشت امروز در اینستاگرام این همه مقایسه نمیشد. از این کاراکترها بسیار زیاد هستند و از این رو میبینیم امروز قشر جوان و نسل جدید سریالی را از تلویزیون دنبال میکنند.
شما چقدر سریالهای تلویزیونی را دنبال میکنید؟
حرفه من بازیگری است و تمام آثار کارگردانان عزیزمان را از تئاتر و سینما تا تلویزیون می بینم. البته در مورد تاتر از وقتی کرونا آمده کار سختتر شده ولی قبل از کرونا تا جایی که وقت داشتم همه تاترها را هم میدیدم و توجهی به سلیقه خودم نداشتم و هر کاری را میدیدم. در مورد تلویزیون هم بیشتر کارها را میبینم. قبل از کار ما سریالی در مورد مهاجران افغانی بود که من آن کار را از اول تا آخر دیدم. من هر بار تایم خالی داشته باشم فیلم و سریال میبینم و برایم زیاد مهم نیست در کدام مدیوم باشد؛ نمایش خانگی باشد یا تلویزیون و یا سینما.
عبدالرضا نصاری: پیچیدگی روابط انسانهای امروزی، رفاقتهای فضای مجازی و... موضوعات قابل بررسی سریال سرجوخه است
عبدالرضا نصاری، بازیگر سینما و تلویزیون که در کارنامه هنریاش حضور در فیلمهایی چون "به وقت شام"، "تک تیر انداز"و.. و سریال "نجلا" را دارد در خصوص این سریال با خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر برنا گفت و گویی کرده که در زیر از نظر می گذرانید.
در سالهای اخیر سریالهای امنیتی زیادی ساخته شده و مورد توجه قرار گرفتهاند سریال سرجوخه را چقدر با سایر آثار منتشر شده متفاوت می بینید؟
یکی از عمده تفاوتهای این کار با آثار قبلی در شکل کارگردانی, پرداخت داستان و روایت چهار قصه موازی و امروزی کنار هم بود.
این قصه ها در کنار هم روایت میشود و هر کدام از این اپیزودها داستان های خودش را دارد که پل ارتباطی آنها را خود مخاطبان سریال در قسمت های بعدی خواهند دید. مجموعه سرجوخه امروزی و گویای اتفاقاتی است که در جامعه ما میافتد، شاید هم بعضی از این اتفاقات را در زندگی خودمان روزانه میبینیم یا میشنویم و حتی شاید همین الان در حال اتفاق افتادن باشند. پیچیدگی روابط انسانهای امروزی، رفاقتهای فضای مجازی، پیدا کردن منافع شخصی و ره صد ساله را یک شب رفتن، حالا از چه راهی و به چه وسیلهای؟! بماند ….تقریبا مساله ای است که هر کسی در هر طبقه سنی، اجتماعی، اقتصادی و... با آن درگیر است. این یکی از عناصر قوی ارتباط سریال با بیننده و تفاوت های آن با مجموعه های قبلی است. من فکر میکنم سرجوخه چه در فرم و چه محتوا در همین چند قسمتی که پخش شده تفاوت خود را نشان داده است.
در مورد نقشتان توضیح بدهید چگونه برای اجرا با آن ارتباط گرفته اید؟
وقتی که با من از طرف گروه کارگردانی تماس گرفته شد و خدمت آقای معظمی و گروه کارگردانی شان رسیدم با یک تیم پیش تولید خیلی خوب رو به رو شدم که فکر میکنم برای سینما و تلویزیون این اتفاق خیلی خوب است ما نزدیک به دو ماه پیش تولید داشتیم. کلنجار رفتن برای به نقش رسیدن و تمرینها با کارگردان و راهنمایی بازیگردان کار آقای سیامک راشدی راه را برای رسیدن به نقش هموارتر میکرد. شخصیت های اصلی اپیزودی که من بازی کردم یعنی شهروز، ساسان، آوین، رزی و کیان نزدیک به دو ماه کنار هم نفس کشیدند تمرین داشتند تا جلوی دوربین زندهتر باشند. و اما شهروز از هوش سرشاری برخوردار است و قدرت حل مساله دارد. او میداند در هر زمانی چطور رفتار کند و البته خصوصیات دیگری هم دارد که تماشاگر آنها را به مرور کشف میکند. همه سعی من این بود که شهروز قابل باور باشد و افکارش را راحت و ساده به بیننده منتقل کند.
کار کردن با احمد معظمی را چطور می بینید؟
هر کارگردان روش خاص خودش را برای بازی گرفتن دارد. من از نوع هدایت و از نکته سنجی و دقت بسیار بالای آقای معظمی در همان روزهای اول کار خوشم آمد. او از قبل میداند چه میخواهد، و هر چیزی که از بازیگرش می خواهد را به خوبی به او انتقال میدهد و نکته ای که قابل توجه است این است که از چیزی که می خواهد نمیگذرد شاید بعضی وقتها سختگیری هم میشد ولی این سختگیری فایدهاش هم برای بازیگر و هم برای خروجی کار بود و حاصل این سخت گیری ها در نهایت اتفاق خوبی را رقم زد.
نقشتان مابه ازای واقعی دارد؟
بله خیلی زیاد. شهروزها در جامعه وجود دارند و دیده شدند و مطمئن باشید در اطراف ما نفس میکشند. اطراف ما افراد زیادی هستند که تلاش میکنند از سختی بگذرند سری در سرها در بیاورند و به هر بهانه و اتفاقی خودشان را بالا بکشند. شهروزهای زیادی کنار ما زندگی میکنند. با ما دوست هستند و ما با آنها معاشرت میکنیم بدون اینکه از رفتار و هدف آنها در دوستی و رفاقت با خبر باشیم. شهروزهایی که هم نان هوششان را خوردند و هم چوب هوششان را.
و سوال آخر؛ شما چقدر سریالهای تلویزیونی را می بینید؟
چند سالی است که تلویزیون زیاد تماشا میکنم. هم به اقتضای کارم و هم نیاز میبینم تغییرات را در کار دوستان و همکاران خودم ببینم.