صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بهتر بشناسیم | شهدای گروه انقلابی ابوذر نهاوند شناسنامه و هویت غرب کشور هستند

۱۴۰۰/۱۱/۳۰ - ۰۶:۲۱:۴۹
کد خبر: ۱۲۸۹۷۶۳
سحرگاه سی‌ام بهمن‌ماه ۱۳۵۲ در زندان‌های ستم‌شاهی، ۶ جوان مومن و انقلابی از تبار نهاوند ردای سرخ شهادت پوشیدند و برای همیشه نام خود و نهاوند را در تاریخ انقلاب اسلامی ایران جاودانه کردند.

به گزارش خبرنگار برنا از همدان؛ وجود گروه انقلابی ابوذر در این شهرستان و همچنین پایین آوردن مجسمه شاه در این شهر جزو وقایع مهم و به‌یادماندنی در تاریخ انقلاب اسلامی به شمار می‌رود.

چگونگی شکل‌گیری گروه ابوذر

در سال ۱۳۵۱، در نهاوند که تاریخش پر از سند ایستادگی و مقاومت‌های جانانه است گروهی با مشی اسلامی و با انتخاب نامی شورشگرانه و فریادگر یعنی "ابوذر" قدم در راه جهاد مسلحانه پنهانی گذاشتند و با تدوین ایدئولوژی و برنامه عملی به خودسازی و خودشناسی و آگاه‌سازی توده‌ها مشغول شدند.

گروه انقلابی ابوذر نهاوند در آبان سال ۱۳۵۱ به پیشنهاد بهمن منشط و با استقبال سایر اعضا همچون ولی‌الله سیف، عباد الله خدا رحمی، روح‌الله سیف، حجت‌الله عبدلی، ماشاءالله سیف تشکیل شد. اعضای این گروه جوان و دانش‌آموزان دبیرستانی بودند و تحت‌تأثیر تعالیم دینی و مذهبی مراجع و معلم خود حاج محمد طالبیان تشکیل شدند.

ازآنجایی‌که تشکیل این گروه سری و مخفی بود لذا افراد کمی از تشکیل و نحوه فعالیت آن تا قبل از دستگیری اطلاع داشتند اما زمان شکل‌گیری این گروه هم‌زمان بود با زمانی که بهائیان در دوران حکومت پهلوی، آزادانه به تبلیغ آیین خود می‌پرداختند و در این راستا مبلغانی را به تمام نقاط کشور می‌فرستادند.

اهداف تشکیل گروه ابوذر

آن‌طور که در وصیت‌نامه این شهدا وجود دارد و آن‌طور که هم‌زمان و نزدیکان و وابستگان این شهدا می‌گویند اینان هدف از این حرکت انقلابی خود را امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، مبارزه با بیداد و ظلم و ستم، مبارزه با فقر و بدبختی و جلوگیری از نفوذ بهائیت در کشور و گسترش دین اسلام عنوان کرده‌اند.

شهید طالبیان رهبر معنوی این گروه در کتاب خاطراتش می‌نویسد: این گروه ضوابط و مقرراتی را برای خود تدوین کردند که به‌عنوان اصول عملی و یا اساسنامه گروه ابوذر شناخته شد و هم‌زمان با برنامه‌های خودسازی و تلاش برای اصلاح فضای اجتماعی و فرهنگی شهر نهاوند، مبارزات انقلابی علیه رژیم پهلوی را طراحی و اجرا می‌کردند.

بازتاب فعالیت گروه ابوذر

شهید معلم طالبیان در خاطرات خود آورده است: البته اقدامات گروه ابوذر محدود و محلی بود و صرفاً در حد انجام برخی عملیات‌های ضد تبعیض و فساد در شهرستان نهاوند محدود می‌شد، اما دستگیری و اعدام رهبران گروه، به یک موضوع ملی و یک خبر جهانی تبدیل شد به‌گونه‌ای که اخبار مربوط به آن، حتی در سطح رادیوها و خبرگزاری‌های معتبر خارجی انعکاس یافت.

درحقیقت گروه ابوذر پس از تجربه فعالیت‌ها و جلسات مذهبی - اعتقادی در راستای توسعه و تبلیغ دینی‌، به این نتیجه رسیدند که تا زمانی که وارد مرحله مبارزه مسلحانه با رژیم نشوند، نخواهند توانست اقدام بنیادی و مؤثری در راستای اضمحلال حاکمیت وقت و زمینه‌سازی برای حکومت آرمانی اسلامی انجام دهند و ازاین‌رو به‌تدریج از نظارت و کنترل محرکان و مبلغان اولیه مذهبی - سیاسی خارج شدند و گام در مسیر عملیات مسلحانه گذاشتند.

انگیزه اصلی عملیات خلع سلاح، تهیه سلاح برای گروه بود و آنها راه‌های مختلفی را برای به‌دست‌آوردن اسلحه پیمودند اما هیچ‌کدام از آنها نتیجه‌ای به بار نیاورد. آنها سرانجام بدین منظور به خلع سلاح پاسبان شهربانی قم در تیرماه سال ۱۳۵۲ اقدام کردند اما این عملیات به کشف و دستگیری اعضای آن منجر شد.

اعضای گروه ابوذر در زندان

در زندان به‌رغم شکنجه‌های بسیار توسط ساواک، بعضی از اعضای گروه مقاومت سرسختانه‌ای از خود نشان دادند چنان‌که بهمن منشط، از اعضای اصلی گروه، تا آخرین لحظه حیات خود به رژیم پهلوی می‌تاخت و کوچک‌ترین مماشاتی از خود نشان نمی‌داد. به هر صورت سرانجام در آبان‌ماه ۱۳۵۲، پس از بازجویی‌های مکرر و تکمیل پرونده‌ها، نخستین دادگاه اعضای گروه تشکیل شد و سرانجام در روز سی‌ام بهمن ۱۳۵۲ حکم اعدام شش نفر از آنها (عبدالله خدا رحمی، بهمن منشط، حجت‌الله عبدلی، ماشاءالله سیف، روح‌الله سیف و ولی‌الله سیف) به اجرا در‌آمد و آنها رأس ساعت پنج ونیم صبح روز مذکور به پادگان جمشیدیه برده شدند.

رژیم شاه تا جایی که توانست سعی نمود، جریان دستگیری، محاکمه و شهادت گروه ابوذر را بی‌سروصدا و پنهانی صورت دهد؛ زیرا از اقرار به گسترش مبارزات ضد رژیمی در میان توده‌های مردم بیم داشت به همین خاطر، از جریان دادگاه‌ها و محاکمات آنها هیچ خبری در رسانه‌ها منعکس نشد و تنها برخی روزنامه‌های دولتی از «اعدام شش خرابکار» خبر دادند. در نهایت باید نوشت با شهادت شش تن از چهره‌های بارز گروه ابوذر اقدام مسلحانه گروه پایان یافت اما مشعلی که آنها برافروخته بودند، تا بهمن ۱۳۵۷، توسط دوستداران و طرف‌داران آنان همچنان برافروخته باقی ماند.

شهادت اعضای گروه ابوذر

هرچند گروه ابوذر زود کشف شد و ظاهراً نتوانست به بسیاری از برنامه‌های خود جامه عمل بپوشاند، اما پیامدها و تأثیراتی که پس از دستگیری و شهادت اعضای آن در نهاوند و جامعه ایران پدید آمد، تا حد زیادی آمال و اهداف گروه را محقق ساخت. روز شهادت این گروه انقلابی در تقویم رسمی کشور، ثبت شده و گامی برای زنده نگه‌داشتن یاد این شهیدان است. آنچه در ادامه می‌خوانید مروری مختصر به زندگی‌نامه و مرامنامه این عزیزان است: ایشان در آخرین دقایق عمر خود به زبانی ساده و فارغ از هرگونه دل‌بستگی و وابستگی در چندین جمله خواسته‌های خود را این‌گونه بیان داشته‌اند. شهید ماشاءالله سیف؛ مؤمن باشید که مؤمن کم‌حرف است و پرکار. پدر، مادر، خواهر و برادرانم شما را توصیه می‌کنم به نماز اول وقت، روزه و همچنین یاد خدا در دل شما باشد. اگر اعدامم کردند گریه و زاری نکنید زیرا که خون من از خون علی‌اکبر حسین (ع) بالاتر نیست، شیرینی تقسیم کنید و اگر امکان داشت پیکر مرا در نهاوند به خاک بسپارید.

گروه ابوذر در وصیت‌نامه چه گفتند

شهید روح‌الله سیف؛ اکنون‌که این نامه را می‌نویسم از شما تقاضای بخشش می‌نمایم، دنیا محل مُردن است و همه ما می‌میریم ولی این مرگ باید شرافتمندانه باشد و مرگی باشد که آدم با روی سپید در پیشگاه عدل الهی قرار گیرد. همیشه منظورتان به‌سوی خدا باشد. شهید عباد الله خدا رحمی؛ اگر جسد مرا گرفتید در نهاوند به خاک بسپارید و از مقدار پولی که ارثیه من باشد مبلغ ۱۰۰۰ هزار تومان به ... و بقیه را به مستمندان و برای همسایه‌ها زغال و لباس برای عیدشان بخرید. شهید بهمن منشط؛ پدر بزرگوارم از وقتی‌که خود را شناخته‌ام سایه پرمحبت شما بر سرم بود، مرگ حق است همه را به تقوا سفارش می‌کنم امیدوارم چون کوهی مرگ را تحمل‌کنید.

شهید ولی‌الله سیف؛ پدر و مادرعزیز و مهربانم چندساعتی دیگر باقی نمانده که عهدی را که باخدا بسته‌ام به آن وفا کنم همانند‌ اولین روزی که این کار را کردم و جان خودم را در رضایت او قراردادم و در این راه از تمام مسائل زندگی چشم پوشیده و به رضایت او چشم دوختم. شهید حجت‌الله عبدلی؛ اکنون‌که آخرین ساعت‌های عمر من سپری می‌شود با خاطری آسوده و عشقی سرشار از ایمان وصیت خود را اعلام می‌دارم تا می‌توانید از ذکر خدا غافل نباشید، شما را به خواندن نماز به صبر و پایداری در مقابل گناه و مشکلات توصیه می‌نمایم.

هرگز نمیرد آن که دلش زنده است به عشق

ثبت است بر جــریده عـــالم دوام مــا

رضا سیف؛ شهرستان نهاوند بهمن‌ماه ۱۴۰۰

نظر شما