بی شک حسن فتحی یکی از صاحب سبک ترین و صاحب نام ترین سریال سازان دو دهه اخیر این مرزم و بوم شناخته می شود که بی تردید آثارش به نوبه خود از آثار شبیه یک سر و گردن بالاتر است.
فتحی نه تنها درام را می شناسد که در کارگردانی یک اثر کلاسیک به امضایی معتبر رسیده است چراکه با اشراف کامل بر موقعیت داستانش از آن میان شخصیت هایی استخراج می کند که عاملی موثر در انعکاس آن گوشه از تاریخ است جدا از فیلمنامه های قوی و قابل دفاع که محصول تحقیق گروه نگارش و مشارکت فتحی است یک جریان رخ داده یا حتی تخیلی در ساخته های فتحی موقعیتی قابل باور برای تماشاگر دارد.
نگاه ریزبین او به مقوله مهم بازیگری این قدرت را به کارگردان داده است که جنس لازم بازی بازیگر را متناسب با موقعیت داستان و جغرافیا و زمان قصه از کار بازیگر استخراج کند و بدون هرگونه درشت نمایی و اغراق های مرسوم در آثار شبیه ما در آثار فتحی بازیگری را دوست داشتنی و گرم می بینیم و هرگز در مقابل شخصیت ها موضعی برای عدم باور نداریم.
با مقدمه نسبتا طولانی بالا به سراغ سریال «جیران» می رویم که این روز ها در شبکه نمایش خانگی درحال توزیع است و طبیعی است که ناخداگاه «جیران» با «شهرزاد» در مقام مقایسه درآید!
سوالی که پیش می آید این است که چرا سریال «جیران» به رغم جذابیت های بصری، به رغم داستان خاص تاریخی و به رغم رنگ و لعاب متمول کار نتوانسته است تماشاگرش را مانند سریال «شهرزاد» گرفتار کند.
سریال «جیران» از سوی مخاطب دنبال می شود، مخاطب برای دیدن این سریال مدت ها صبر کرده است بازی ها برای برخی از مخاطبان به قاعده مطلوب است اما «جیران» هنوز «شهرزاد» نشده است! آیا سریال «جیران» به لحاظ بازیگری دارای نقصان است؟
آیا سریال «جیران» به لحاظ دراماتیک هنوز گرم نشده است؟
آیا داستان قابل حدس سریال «جیران» اجازه نمی دهد این مجموعه در جذب مخاطب به سامان برسد؟
آیا «جیران» با کمبود داستان های موازی مواجه است؟ طوری که مخاطب از خط محوری داستان در هر قسمت سیراب نمی شود؟
سریال به رغم هزینه های بالا هنوز به نقطه اوج نرسیده است و اقبال چندانی از آنچه در انتظارش بودیم عایدمان نشده است؟!
اگر از بازی مریلا زارعی ، امیر جعفری و تا حدودی پریناز ایزدیار و در برخی از لحظات رضا نیکخواه و ... فاکتور بگیریم و هومن برق نورد و ستاره پسیانی را هم فعلا قضاوت نکنیم تا بازی شان درآید و کم کم وجوه مختلف نقش بیرون بزند هنوز در مورد بازی ها کلاس کار با سریال شهرزاد در فاصله است. بهرام رادان بعد از گذشت دو قسمت کم کم نقش قبله عالم به جانش نشسته است و به خصوص در قسمت سوم می شود او را در این قامت هم دوست داشت. درحالی که در قسمت اول رادان به نظر برای نقشی با این فرمت خیلی مناسب نشان نمی داد به همین دلیل است که فعلا باید به دستپخت فتحی اعتماد کرد تا حداقل کار به نیمه های راه برسد.
اما از آن باب که تماشاگر در این فقره از سریال سازی فتحی هنوز دست و بالش نمی لرزد حکما به این چالش جدی بر می گردد که سریال در چاشنی های لابیرنتی قصه دارای بالا و پایینی های آنچنانی نیست و بچه داستان ها نتوانستند بار لحظات خالی قصه را به دوش بکشند. اتفاقی که در سریال «شهرزاد» پر و پیمان رخ می داد و اکثر شخصیت ها به موازات داستان اصلی دارای قصه های جذاب و گرم بودند.
انتهای پیام//