برنامه «جوکر» یکی از اتفاقات برنامه سازی در سال گذشته و امسال بود که نمی توان از کنار آن به راحتی گذشت . برنامه ای با فرمول مشخص که قاعدتا در طیف برنامه سازی های مرسوم در رسانه های مختلف سبک و سیاق خودش را دارد و به دلایلی که در ذیل به آن خواهیم پرداخت نمونه ای منحصر به فرد است.
شاید در نگاه اول برگ برنده این برنامه در انتخاب مهمانانی ببینیم که هر یک برای خود وزنه ای قوی در حوزه آثار نمایشی هستند و به خصوص کمدین هایی که هر کدام برای موفقیت یک سریال هم می توانند کافی باشند.
تجربه نشان داده است که ستاره ها همیشه ناجی آثار نمایشی و حتی برنامه های ترکیبی و گاهی مسابقات رسانه ای هستند اما بسیار دیده شده است که آثار مختلف چه در مدیوم نمایش و چه در مسابقات و چه در آثار ترکیبی با حضور ستاره ها هم شکست خوردند و نتوانستند نظر مخاطب را جلب کنند.
اگر از موضوع سناریو و کمبود ژانر در سریال سازی عبور کنیم و در ژانر طنز و کمدی هم محدودیت ها و ممیزی ها را بهانه سازندگان قلمداد نکنیم باید اذعان داشته باشیم که حلقه مفقوده بسیاری از آثار نمایشی قصه گوئی است که در واقع قلاب موثر در جذب تماشاگردر هر جای دنیا و البته مخاطب ایرانی که در دنبال کردن یک اثر نمایشی بیش از فرم و ساختار برای داستان دل دل می کند ، می باشد.
اما مگر برنامه «جوکر» قصه می گوید ؟
اگر نه پس چرا مخاطب آن را در هفته های متمادی دنبال می کند و هر هفته درگیر دیدن این برنامه می شود؟
طبیعی است که قصه مخاطب را به هفته های آتی می برد و تجربه نشان داده است که سریال های موفق بر اساس داستان های پر تعلیق و پرکشش و گره تماشاگرشان را با خود همراه می کنند و تا مدتها شخصیت های قصه ها با مخاطب رابطه تنگاتنگ دارند.
«جوکر» یک سریال قصه گو نیست اما ماجرایی را برای کشاندن مخاطب به هفته های بعد دستمایه قرار داده و در واقع پیگیری رخدادی که در بن مایه طرح جانمایی شده است تماشاگر را درگیر کرده تا در پی ماجرا برود.
خندیدن فرمول جذابی است تا بتوانیم مخاطب خسته و کم حوصله امروز را که شاید علاقمند نباشد در هفته های بعدی یک برنامه رادنبال کند درگیر خود سازد اما برنامه «جوکر» بسیار هوشمندانه با کارگردانی فکورانه به دنبال این بوده است که از آزمون و خطائی که شاید در روزهای اول می توانست کار را زمین بزند سود برده و امروز به یکی از اتفاقات جذاب در پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی تبدیل شود.
«جوکر» قبل از اینکه یک برنامه تلویزیونی باشد یک لیگ یا رقابت هنری محسوب می شود که مخاطب پیگیر نتیجه این رقابت است در حالیکه با کلی اتفاق نمایشی و سرگرم کننده به دور از هر گونه تنش قصه همراه می شود و در این شرایط تماشاگر جدا از اینکه خودش را در دل ماجرا مدام تست می کند به دنبال حدس وگمان های خودش برای رسیدن به فرد پیروز ماجراست که در حقیقت این بخش را می توان تعلیق و گمانه زنی مخاطب دانست.
برنامه «جوکر» برای موفقیت همه متریال گران لازم را دارد اما بسیار کم خرج با کمترین هزینه زمانی و البته بیشترین هزینه تولید در زمان ضبط با پخش 5 تا 6 قسمت یک اثر تولیدی به صرفه با حجم وسیع مخاطب محسوب می شود که شاید به مراتب کمتر از ساخت یک سریال 5 تا 6 قسمتی هزینه بر باشد اما بیش از یک مینی سریال می تواند مخاطبش را نه تنها همراه که درگیر ماجرا سازد.
در اصل برنامه سازی به خصوص برای پلتفرم پر واضح است که این استاندارد نه تنها به صرفه است که می توان گفت یک اتفاق دو سر برد محسوب می شود.
انتهای پیام //