مصطفی اقلیما، جامعه شناس و رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در گفتوگو با خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری برنا در خصوص علت اتفاقاتی که در تبریز افتاد، اظهار داشت: این مساله را اینگونه بررسی کنید که یک هوادار زمانی که وارد ورزشگاه میشود چقدر هیجان و چقدر مشکلات در زندگی دارد. در نهایت هم یک اتفاق باعث میشود آن فرد به نوعی منفجر شود. مساله سنگپرانی را نباید به آن سادگی و در سطح اولیه ببینیم. خود شما شخصا وقتی آرامش دارید اگر با پرخاش مواجه شوید قطعا با سعه صدر برخورد میکنید اما وقتی مشکلات زیادی در پس ذهن شما باشد حتی با جمله حال شما چطور است هم پرخاش میکنید.
وی در ادامه با واکاوی بیشتر موضوع و افرادی که وارد ورزشگاه میشوند، گفت: انسانهایی که وارد ورزشگاه میشوند کارهای مختلفی انجام میدهند. بعضا بیکار هستند و امنیت شغلی ندارند. درآمدشان هم کم است. ببینید در خیابان ممکن است با یک برخورد بین دو ماشین دعوا و درگیری صورت گیرد اما پس از چند دقیقه ذهن یک طرف مساله را حلاجی کند و با متوجه شدن تقصیر، از طرف مقابل عذرخواهی کند. در ورزشگاه هم همینگونه است. هواداران ممکن است با توجه به معضلاتی که حس میکنند در آستانه انفجار قرار گیرند و با پرتاب سنگ خودشان را خالی کنند. چند سال پیش شخصی را نزد من آورده بودند که سر بچه شیرخوارهاش را به دیوار زده بود. به من میگفت کسی درد من را نمیفهمد. بچهام شیر خشک نداشت. گوشه خیابان ایستادم برای کارگری اما حتی یک ماشین هم سوارم نکرد و من برای آرام کردن بچهام تصمیم او را تکان دهم. نمیدانم چه شد سر بچه به دیوار خورد و باعث شد بگویند من بچه را کشتهام در صورتی که اصلا چیزی نفهمیدم. نکته کلی ماجرا اینجا است که خیلی وقتها متوجه نیستیم چه کاری انجام میدهیم. هر کسی یک مدلی هیجان را تخلیه میکنند و متاسفانه در ورزشگاه اینگونه خالی میشود.
آیا فقط تماشاگران تبریزی بیاخلاقاند؟ اقلیما اینگونه توضیح داد: ربطی به تهران و تبریز ندارد. چرا طلاق زیاد شده؟ مشکلات فوران میکند و مرد خانواده فرار میکند. فشار همان شیر خریدن، فشار مالی و خیلی چیزهای دیگر باعث این مساله میشود. شما همین انسانها را در ورزشگاه میبینید. با همین مشکلات. کسی درد در وحرفهای این فرد را نشنیده. مغز انسان اینگونه است که شما در خودتان آن قدر مشکلات را نگ میدارید تا کاسه صبر لبریز میشود و باعث درد در دیگر قسمتها میشود. آن وقت پزشک شما را معاینه میکند و میگوید که درد شما عصبی است. فشار مشکلات است که انسان را به این گونه مسائل سوق میدهد. انسان در حال انفجار قرار میگیرد و بقیه هم دنبالش را میگیرد.
وی درباره راهکار برای حل ماجرا افزود: محرومیت و برخورد چکشی سادهترین مساله است که ما به آن میگوییم پاک کردن صورت مساله. باید علت را فهمید و آن را برطرف کرد اما این کار انجام نمیشود و صورت مساله را پاک میکنیم. هیچکس نمیخواهد علت اصلی را برطرف کنید. وقتی این کار انجام نمیشود به زندان میفرستیم و میگوییم کار انجام شد در صورتی که هیچ کاری نکردهایم. شما بچههای کار را دیدهاید؟ باید به خانه آنها رفت و فهمید چرا یک بچه بیرون باید کار کند؟ این است نکته ماجرا که اصلا اصل قضیه واکاوی نمیشود. چند ماه پیش رئیس پلیس تهران گفت نیمی از دزدهای که اخیرا گرفتهایم بار اولشان بوده و اصلا دزد نبودهاند. وقتی فشار زیاد شود این عکسالعمل هم مشاهده میشود. مساله تخلیه کردن آن فشار هیجان است. اگر این هیجانات کنترل شود و افراد بتوانند صدایشان را برسانند دیگر کار به سنگ نمیرسد.
آیا بیاخلاقیها بیشتر شده؟ پدر مددکاری اجتماعی ایران میگوید: این معضل البته پشتوانه دارد و یک شبه نیست اما موافقم که بیشتر شده. در خلال اخبار دوران کرونا میشنیدم که فلان سازمان نیروهایش را تعدیل کرده.آن فرد بیکار چه کند؟ آن استاد دانشگاه که مشکلات دارد لج میکند و نمره شاگردش میشود 12. شما آنها را نمیبینید که شاگرد نابود میشود. یک پلیس مگر چقدر درآمد دارد؟ فشار بر او مستولی و باعث درگیری و دعوا میشود. این است که وقتی میخواهیم بررسی کنیم چرا افراد درگیر میشوند باید بگوییم اتفاق طبیعی است. مسوولین خیلی راحت میگویند دستگیر کنید اما آن بررسی وجود ندارد که چرا اوضاع به اینجا رسیده. یک بچه که به دنیا میآید مانند یک کاغذ سفید است. او در خانواده رشد میکند و پای به جامعه میگذارد. این بچه را ما میسازیم. اگر آن بچه آدمک شود من با شرایط اجتماعی اینگونهاش کردم. اگر یک نفر در ورزشگاه داد میزند شرایط جامعه مقصر است. آن پرتاب سنگ به بازیکن نیست. به آدمی است که این آسیب را به او زده. به کارفرما. به رئیس. به هر کس که با او بدرفتاری کرده است.
انتهای پیام//