به گزارش خبرگزاری برنا، احسان عبدیپور کارگردان سینما و تلویزیون در یادداشتی نوشت:
تاکسیدرمى تئاتری که پیچ و خم های روایی زمانی یا اجرایی نداشته باشد، و تنها متکی بر اتمسفر لحظه ی اجراش باشد، و حربه و داراییش جز سادگی و سرراستی نباشد، برای سازنده ی این روزهای یک تئاتر در ایران، چیزِ –در مبدا- ترسناکی باید باشد علی الظاهر. چون خودم به شخصه که متوسط تئاتر دیدنم نسبتا پایین نیست، بعضا شش ماه باید بروم و بیایم تا یک کاری بالاخره هوش و حواسمان را بدزدد و مال خودش کند.
آنچه در تاکسی درمی دلگرم کننده است، دست نینداختنِ اثر به ساحتِ ”اظهار خفن بوده گی” ست. تظاهراتی که سعی دارند من را مرعوب کنند، پیشاپیش من را به دلسوزی وامیدارند اغلب.
یک روایت ساده اما غریب، سرراست اما عمیق، ما را اُمل جلوه می دهد و باعث نمیشود کسانی سر میز شامشان دعوتمان کنند؟
به گمانم از آنجاش که هدف ساخت و به صحنه آوردن خودمان و پرسونال برندمان میشود، همهی فاز و نولها قاطی میشوند و اصلا معلوم نمیکند چه سیمی کجا باید برود و اصلا معلوم نمیکند ما داریم برق میکشیم که چه را روشن کنیم یا پرهی چه را بچرخانیم.
تاکسی درمی، یک چیزیست سرراست و درست. چون مثل هر کار آماتور و عاشقانه دیگری، هدف از ساختش خودش است، نه رسمِ ادامهی نمودارِ زندگی هنری کارگردان یا نویسندهاش و حتی از این هم واویلاتر، بازیگرش.
تاکسی درمی حواسش به خودش است نه به چیزی یا به کسی. این وضعیت ساده است که در نهایت کار میکند و تسخیر میکند.
از یک اجرا مگر جز انرژیِ پرداخت و بداعت ایده چه می ماند؟ تاکسیدرمى مالک این دو اصل است.
انتهای پیام //