به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا؛ به وجود آمدن بدهیهای بالا، ایجاد فرصت خوب برای دلالهایی که حتی یک درصد به فکر پیشرفت فوتبال نیستند، بدنام کردن ایران در دادگاهها و ... همه و همه زیر سایه یک موضوع مهم قرار دارد: استفاده نادرست از مربیان خارجی و هدر رفتن منابع مالی و انسانی.
این اتفاق سال گذشته یک راه درمان پیدا کرد که برخی آن را پاک کردن صورت مساله دانستند. راه حلی چون ممنوعیت که البته درمان به نظر نمیرسید. در نهایت اما به مرور این قانون به بهترین شکل تعدیل شد و حالا فرصت مناسبی است که بررسی کنیم آیا در دوران ممنوعیت فوتبال ایران ضرری دیده یا از ابتدا وضع این قانون اشتباه بوده؟
احتمالا بدترین سکانس برای هواداران استقلال، عکس استراماچونی در فرودگاه بود. چیزی که باعث اعتراض شدید خیابانی آنها شد. کمی بعد، کالدرون هم بار سفر بست و پرسپولیس را ترک کرد و به همین ترتیب همه رفتند. در واکاوی ماجرا به رفتار بد مدیران برخورد میکردیم و وعدههایی که باعث بدنامی مدیران و در نهایت فوتبال ایران میشد. مسالهای که باعث شد فعل درست برای جدایی مربیان را از مصدر «فرار کردن» انتخاب کنیم.
شاید در نگاه اول فرهنگسازی برای مدیران بابت ارتباطات درست و امضای قراردادهای صحیح حقوقی واکنش بهتری به نظر میرسد اما کیست که نداند مدیران ورزش ایران آنقدر در این سالها در دام پوپولیسم و فالوورگیری با چاشنی رویافروشی افتادهاند که باید برخوردی چکشی با آنها میشد تا شاید اوضاع اندکی بهتر شود.
آغاز ماجرا نیم فصل دوم لیگ نوزدهم اتفاق افتاد. به دلیل پروندههای پرتعداد در دادگاههای ورزشی ورود هر گونه مربی و بازیکن خارجی ممنوع اعلام شد. اتفاقی که با واکنش پرتعداد کارشناسان و فوتبالدوستان در نگاه اول مواجه شد. هر کارشناس و مخاطبی در نگاه اول دور شدن از دانش روز فوتبال دنیا را مهمترین عیب این تصمیم میدانست اما به مرور با تحلیل ابعاد بسیار بد ورود مربیان و بازیکنان خاجی عمدتا بیکیفیت همگان به این نظر رسیدند که شاید بهتر باشد ورود چنین افرادی با فیلتر توام شود. فیلتری که حداقل از گستردهتر شدن بدهی باشگاههایی که عمدتا از بودجه دولتی ارتزاق میکنند جلوگیری کند.
نمیتوان به این سوال پاسخ قاطعانه داد. شکوفا شدن مربیانی چون مجیدی و فراهم کردن بستر مناسب برای گلمحمدی منجر به قهرمانی رکوردشکنانه استقلال و موفقیت گلمحمدی در آسیا شد اما یک نگاه نقادانه، عدم رشد فوتبال در دراز مدت را فریاد میزند. هر دو نظر نیاز به تحلیل و بررسی دارد و طبیعتا در یک کلمه نمیتوان آن را جواب داد اما به نظر میرسید کفه ترازو بیشتر به سمت «بله» در جواب این سوال، پایین رفته.
بیاید با چاشنی بدبینی به ماجرا ورود کنیم. وقتی مربیان به سراغ مربیان درجه 2 و 3 میروند و هیچ کار ریشهای در فوتبال انجام نمیشود، چرا نباید ورود آنها ممنوع شود؟ از طرفی، نشناختن فرهنگ ما توسط آنها باعث هزینهبر بودن از لحاظ زمان میشود و یک مربی خارجی برای وفق دادن خود حداقل یک نیمفصل زمان میخواهد. عدم انتخاب صحیح و شیوه ورود هم باعث شده معایب انتخاب مربی خارجی در نگاه اول بسیار بیشتر از مزایای آن باشد.
همچنین بازتر شدن فضا برای دلالها هم یکی دیگر از انتقادات صحیح در این زمینه است. هنوز از خاطرمان نرفته حتی گابریل پین به عنوان موفقترین نمونه ورود یک دستیار به ایران، با حواشی گستردهای همراه شد و هواداران استقلال هر روز پیگیر استوریهای یک دلال بودند که از وارد کردن هیچ اتهامی به سرمربی آبیها دریغ نکرد.
حالا قسمت مثبت ماجرا. در دورانی که هیچ مربی خارجی در ایران حضور نداشت، هیچ کنفرانس خبری نبود که با تنش برگزار نشود و قسمت زشت ماجرا این بود درگیریها حول و حوش مسائل غیر فنی و بعضا خالهزنگی میگذشت. بنابراین میتوان امیدوار بود با حضور مربیان جهان دیده و با تجربه، این بخش حل شود. همچنین استفاده از دانش آنها (حتی مربیان کوچک) به دست به مربیان جوانی که در آغاز راه قرار دارند کمک میکند.
فراموش نکنید که تا امروز به تعداد انگشتان یک دست هم مربی درجه یک وارد ایران نشده اما عمدتا همانهایی که در جای درست قرار گرفتهاند توانستهاند بدرخشند. پرسپولیس با یک مربی خارجی پس از 9 سال قهرمان شد و آن قهرمانی به دلیل پایههای کاملا محکم تا 5 سال ماندگار شد. پس از آن استقلال هم با حضور یک مربی خارجی کنار مجیدی متحول شد و همه دوران موفق سپاهان با لوناچیچ و جام تونی اولیورا با تراکتور را به خاطر دارند.
تقریبا از ابتدای لیگ بیست و یکم بود که زمزمه آزاد شدن ورود مربیان و بازیکنان شنیده شد. با شرایطی چون تضمین بانکی و فراهم کردن کل مبلغ قرارداد. شرط و شروطی که قطعا مورد تایید همه است زیرا دیگر نه مدیران راه فرار دارند و نه شکایتی به پروندههای قطور ایران در دادگاهها اضافه میشود. این ماجرا آنقدر قاطعانه در فوتبال ایران اجرا شد که در بازی مقابل گلگهر به بازیکنان خارجی استقلال اجازه بازی داده نشد و گلگهری که از یک مورد غیرمجاز در بازیها استفاده کرده بود با کسر 7 امتیاز مواجه شد.
حالا هم سپاهان، استقلال و تراکتور عنان کار را به سرمربیان خارجی سپردهاند. نفراتی که شاید در سطح اول فوتبال اروپا در حد گواردیولا و کلوپ نباشند اما با توجه به بودجه و منابع جذب شدهاند و مدیرانی که آنها را انتخاب کردهاند منتظر رو سفیدشدن توسط آنها هستند.
بعید است کسی مخالف این گزاره باشد: «باید از مربیان با کیفیت خارجی برای آموزش مربیان داخلی و پیشرفت فوتبال استفاده کرد.» تمام مسائل گفته شده در این راستا بود که شیوه قرارداد بستن و نحوه استفاده باید باعث بیشتر بودن مزایا از معایب باشد. تا این لحظه که نزدیک به یک سال از برچیده شدن آن قانون (بخوانید اصلاح) گذشته، به نظر نمیرسد پروندهای به شکایات اضافه شده باشد. پس بهتر است مدیران طبق همین قانون پیش بروند و از روز اول جذب مربی خارجی به انتهای ماجرا فکر کنند. نه این که بروند و یک بدهی جدید به کوه بدهیها اضافه شود!
خبرنگار: علی رضایی
انتهای پیام//