به گزارش برنا؛ از روز غدیرخم به عنوان عیدالاکبر یاد کردند؛ بدان جهت که در این روز نه تنها حضرت علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر(ص) تعیین می شود، بلکه حضرت محمد(ص) بنا به امر الهی، اسامی جانشینان پس از خویش که همگی از نسل حضرت زهرا(س) و علی(ع) بودند را معرفی کرده و مژده ظهور حضرت مهدی(عج) را در آخر الزمان می دهد.
بدون شک واقعه غدیر نقش سرنوشت سازی در تعیین مسیر آینده اسلام داشته است. واقعه ای که طی آن پیامبر اسلام(ص) مهمترین ماموریت خود را به انجام رساند. ماموریتی که انجام آن مساوی بود با تبلیغ رسالت، و کوتاهی از آن به منزله از بین رفتن زحمات چندین ساله پیامبر اکرم(ص) وبی نتیجه ماندن فداکاریهای مسلمانان صدر اسلام، بود.
ماموریتی که در آن پیامبر اکرم (ص) به طور رسمی نه تنها جانشین خود که جانشینان پس از خویش را یک به یک به نام از امام علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام و ۹ امام دیگر که از نسل اباعبدالله الحسین(ع) بودند را معرفی کردند. اما جاه طلبی و کینه های جاهلانه عده ای از اطرافیان پیامبر باعث شد که به وصیت ایشان در آنچه که خداوند برای امت اسلام تعیین فرموده بود، گردن ننهند و با شوراگری پس از رحلت پیامبر مسیر انحراف اسلام و مسلمین را پایه گذاری کنند.
در آیه سوم سوره مائده خداوند می فرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»؛ «امروز آیین شما را برای شما به کمال رساندم ونعمت خود را بر شما تمام کردم واسلام را برای شما پسندیدم وبرگزیدم» همچنین در آیه ۶۷ سوره مائده نیز میفرماید«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس »«هان ای پیامبر! آنچه را که از سوی پروردگارت به تونازل شده است، تبلیغ کن واگر چنان نکنی، پیام و رسالت او را انجام نداده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می فرماید »
همه مفسران متفق القول هستند که این آیه درباره فضیلت علی ابن ابیطالب (ع) نازل شده است و چون این آیه نازل شد، پیامبر دست علی (ع) را گرفت و فرمود:«هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست، خدایا! هر که او را دوست می دارد، دوست بدار و هر که او را دشمن می دارد، دشمن شمار». در این هنگام عمر و ابوبکر، علی(ع) را ملاقات کرده و به او می گویند: ای پسر ابوطالب فرخنده و گوارایت باد که مولای من و مولای همه مردان و زنان مومن شدی.
پیامبر(ص) در عین حال نگرانی خود را از انحراف مسلمین از پیام غدیر ابراز کرده و فرمودند: خداوند مرا به انجام و ابلاغ پیامی مامور فرموده که انجام آن بر من بسیار دشوار است، زیرا می دانم در مورد آن، مردم گفته ام را تکذیب می کنند. خداوند مرا بیم داد که یا باید آن را تبلیغ کنم یا آماده عذاب باشم و این آیه را نازل فرمود که: «هان! ای پیامبر! آنچه که از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است، تبلیغ کن.»
وقتی به سیره ائمه و پیامبر اکرم مراجعه م کنیم، در می یابیم که پیامبر و امیرمومنان و سایر ائمه با روز غدیر به عنوان یک عید برخورد کرده اند و مسلمانان را به تبریک و تهنیت گفتن به یکدیگر دعوت نموده اند.
پیامبر(ص) در روز غدیر بعد از خطبه یک ساعته ای که ایراد فرمود، جمله معروف «هر که من مولای او هستم، علی مولای اوست» را سه بار تکرار کرد تا در گوش مسلمانان و تاریخ بماند. پس از آن که علی(ع)را به جانشینی خود تعیین کرد، در همان روز، این عید را اعلام نمود و مراسمش را به پا داشت، در خیمه اش نشست و با خوشحالی از تبریک گویندگان استقبال کرد و به آنها فرمود:«به من تبریک بگویید... به من تبریک بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است.»
در کلام دیگری هم فرمودند:«روز غدیر خم، برترین اعیاد امت من است، روزی که خدای متعال به من فرمان داد تا برادرم علی پسر ابوطالب را به عنوان پرچمی هدایت گر برای امتم تعیین کنم که پس از من به وسیله او راه نمایی و هدایت شوند. غدیر خم روزی است که خداوند در آن دین را کامل ساخت و نعمت را بر امتم تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای مردم پسندید.»
خود امیرالمؤمنین(ع) نیز در ادامه خط پیامبر(ص)، این روز را عید گرفت و در دوره حاکمیت على بنابىطالب(ع) اتفاقا روز عید غدیر با جمعه مصادف شد. مسلمانان حضور چشمگیرى پیدا کردند و آن حضرت براى اقامه نماز جمعه و خواندن خطبه هاى آن در برابر مردم قرار گرفت. حسین بن على(ع) مى گوید: پنج ساعت از روز گذشته بود[قبل از اذان ظهر]، که پدرم خطبه ها را آغاز کرد. او نخست به حمد و ثناى حضرت حق پرداخت، صفات ربوبىاش را برشمرد، حاکمیت مطلق را از آن وى دانست، نعمتهایش را مورد توجه قرار داد و بعد خطاب به مردم فرمود: خداوند تعالى امروز دو عید بسیار بزرگ [جمعه وغدیر] را براى شما در یک زمان قرار داده است؛ دوعیدى که هر یک فلسفه وجودى دیگرى را تکامل مى بخشد و به وسیله هر یک هدایت در دیگرى اثر مى بخشد... سپس فرمود: توحید و ایمان به یگانگى خداوند پذیرفته نمى شود مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش محمد(ص) و دین و شریعت محمد(ص) پذیرفته نمى شود مگر با قبول ولایت امر کسى که خدا فرمان ولایتش را داده است؛ و همه این امور سامان نمى پذیرد مگر بعد از توسل و تمسک به اهل ولایت.
على(ع) سپس فرمود: خداوند در روز غدیر آنچه در باره منتخبین خود اراده کرد بر پیامبرش فرو فرستاد، به او فرمان داد تا ولایت و وصایت را ابلاغ کند و مجال را از کافران و منافقان بگیرد نگران گزند دشمنان نباشد. روز غدیر قدر و منزلت بسیار دارد، در آن روز گشایشهاى الهى فرا رسیده و حجتش بر همه تمام شده است. امروز روز روشنگرى و اظهار عقیده از جایگاه بلند و روشن است، امروز روز تکامل دین و روز وفاى به عهد است. غدیر روز شاهد [رسول الله(ص)] و مشهود [على بنابىطالب(ع)] است، روز در هم ریختن پیمانهاى زیر پرده کفر و نفاق است، روز آشکار شدن حقایق اصیل اسلام است، روز ذلت و خوارى شیطان است، روز استدلال و برهان است، روز جدا شدن صفوف کسانى است که آن را تکذیب مى کردند امروز بزرگترین روزى است که عدهاى از شما از آن اعراض کردید، روز هدایت و امتحان بندگان خداست، روز آشکار شدن کینه هاى نهفته در دلها و سینه هاست، روز عرضه نصوص [سخنان بدون ابهام پیامبر(ص)] بر افراد مؤمن و دلباخته [اهل الخصوص] است، غدیر روز شیث پیامبر(ع) است، روز ادریس و یوشع و شمعون و ...
امیر مؤمنان(ع) در قسمت آخر خطبه فرمود: رحمت خدا بر شما اى مسلمانان، بعد از برگشت از این اجتماع بزرگ امروز [غدیر] را عید بگیرید: [و با انجام امور ذیل آن را بزرگ بشمارید]. نعمت را بر افراد خانواده و خویشاوندانتان گسترش دهید و نیکى و بخشش پیشه کنید. به برادران دینى خویش به قدر توان نیکى و بخشش کنید. خداى را در برابر نعمتهایى که به شما ارزانى داشته، شکرگزار باشید. کنار یکدیگر جمع شوید تا خداوند اجتماع شما را فراگیر و گیراتر سازد. به یکدیگر نیکى کنید تا خداوند به شما الفت و مهربانى بیشتر عنایت کند. نعمتهاى الهى را به یکدیگر تبریک و تهنیت گویید همان طور که خداوند [در این روز] با اعطاى اجر و ثوابى بیش از دیگر اعیاد به شما تهنیت مىگوید. بعد فرمود: کمکهاى مالى به دیگران در امروز (غدیر) به اموالتان برکت مىبخشد و برعمرتان مى افزاید: مهربانى به دیگران سبب رحمت و عنایات حق خواهد شد. با خوشرویى و شادمانى یکدیگر را درآغوش بگیرید. خداوند را برتوفیقات خویش سپاس گویید. از فقرا و ضعیفانى که چشم به کمک شما دارند دیدن کنید، به زیارتشان بروید و با آنان در خوراکشان همراه شوید. بعد حضرت فرمود: یک درهم کمک به فقرا در روز عید غدیر با دویست هزار درهم برابر است، بلکه بیشتر خواهد بود. وقتى یکدیگر را ملاقات کردید مصافحه کنید، به هم تبریک بگویید و سلام کنید، که پیامبر خدا(ص) به من چنین فرمان داد.
على(ع) در یکى از روزها در جمع سپاه خود، که گروهى از مهاجرین و انصار نیز در آن به چشم مىخوردند از زبان پیامبر خدا(ص) فضایل خویش را برشمرد. آیات شریف «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة...» و «لم یتخذوا من دون الله ولا رسوله ولا المؤمنین ولیجه » را تلاوت کرد و فرمود: مردم پرسیدند یا رسول الله، آیا ولایت اختصاص به بعضى از مؤمنان دارد یا براى عموم است؟ در آن هنگام خداوند فرمان داد تا پیامبرش ولایت را همانند نماز، روزه، زکات و حج توضیح دهد و تبیین کند. در آن وقت پیامبر خدا(ص) در غدیرخم مرا ولى امر مردم قرار داد و چنین خطبه خواند: ان الله ارسلنى برسالة... من کنت مولاه فعلى مولاه...
از حضرت زهرا پرسیدند:«آیا پیامبر(ص) پیش از رحلتش درباره امامت امیرمؤمنان چیزی فرمود؟»آن حضرت جواب داد: «شگفتا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردید؟!» در جای دیگری نیز می فرماید: «خداوند پس از غدیر خم برای کسی حجت و عذری باقی نگذاشت.»
حضرت زهر(س) روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مىکرد. محمود بن لبید فرصت را غنیمت شمرده، پس ازعزادارى پرسید: اى دختر پیامبر خدا(ص)، آیا براى امامت و زعامت على بن ابىطالب(ع) از سخنان پیامبرخدا(ص) دلیلى به یاد دارى؟ فاطمه فرمود: شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش کرده اید؟... خدا را گواه مى گیرم که خود شنیدم آن بزرگوار مى فرمود: على بهترین کسى است که او را در میان شما جانشین خود قرار مىدهم، على امام و خلیفه بعد از من است. دو فرزندم حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین پیشوایان و امامانى پاک و نیکاند. اگر ازآنان اطاعت کنید، شما را هدایت خواهند کرد و اگر با آنها مخالفت ورزید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میانتان حاکم خواهد بود.
امام حسن(ع) و امام حسین(ع)در روز عید غدیر در کوفه مهمانی می دادند و این مجالس که در زمان حیات امام علی(ع) هم برقرار بود باعث شد مردم کوفه به عید غدیر عادت کنند. هم چنین امام حسن(ع) در ماجرای مصالحه با معاویه برای این که به او یاد آوری کند که حق با اوست، ماجرای غدیر خم را شاهد گرفت. امام حسین(ع)نیز در مراسم حج، بنی هاشم و دیگران را جمع می کرد و ماجرای غدیر را یادآوری می کرد.
حسن بن على(ع) در برابر طاغوت شام و مردم کوفه خطبه اى خوانده، مردم را به بالاترین نعمت از دست رفته، که حاکمیت اهل بیت(ع) بود، توجه داد. شایستگى و لیاقت خویش و مشروعیت خلافتش را متذکر شد و داستان روز بیاد ماندنى غدیر را چنین بازگو کرد: مردم سخن جدم پیامبر(ص) را به یاد دارند که مىفرمود: هر گاه مردم کسى را به رهبرى خویش برگزینند در حالى که لایقتر و آگاهتر از آن فرد وجود داشته باشد، براى خویش تیره بختى خریده اند مگر این که دوباره بدانچه رها کردند و به فراموشى سپردند بازگردند و آنچه را که از پیامبرشان درباره پدرم شنیده اند دنبال کنند، رسول خدا مى فرمود: اى على تو بعد از من مانند هارون پس از موسى هستى، او جانشین برادرش موسى بوده تو نیز جانشین و خلیفه منى؛ تنها تفاوت [میان آنها و ما] این است که بعد از من پیامبرى و نبوت نخواهد بود. امام مجتبى(ع) سپس فرمود: این مردم پیامبر خود را دیدند و سخنانش را در«غدیر خم» شنیدند. در آن روز جدم رسول خدا(ص) دست پدرم(ع) را گرفت و در برابر آنان گفت: هر کس من مولا و سرپرست او هستم على مولاى او خواهد بود؛ خدایا، دوست بدار هر کس او را دوست دارد و دشمن بدار هر کس او را دشمن دارد... سپس جدم پیامبر(ص) دستور اکید داد که، حاضران مطالب غدیر را به غایبان برسانند.
یک سال قبل از مرگ معاویه، امام حسین(ع) به زیارت بیت الله الحرام در مراسم پر شکوه، حج مشرف شد. عبدالله بنعباس و عبدالله بن جعفر او را همراهى نمودند. آن سال عده زیادى از زنان و مردان بنى هاشم حضور داشتند. امام حسین(ع) درایام تشریق آنان را در سرزمین منا جمع نمود در آن اجتماع عظیم بیش از هفتصد نفراز مردان تابعین و دویست نفر از صحابه پیامبر خدا(ص) گرداگرد وجودش زیر خیمه حلقه زدند و منتظر سخنان امام خویش بودند، حضرت بپا خاست و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: شما شاهد و ناظر تجاوزات معاویه جنایتکار نسبت به ما و شیعیان هستید و ازآنها اطلاع دارید، سخنان مرا گوش کنید و بنویسید [تا براى آیندگان بماند] و به دیگر شهرها و قبائل و افراد مؤمن و مورد اعتماد خود برسانید و آنان را دعوت به اداء حق ما (اهل بیت) کنید ترس آن دارم که وقتش بگذرد و حقوق ما مغلوب ستمگر گردد، گرچه خداوند بالاترین پشتیبان است. سپس فرمود: شما را به خدا سوگند: بیاد نمى آورید که پیامبر خدا(ص) روزغدیرخم پدرم على(ع) را وصى و امام بعد از خود قرار داد و حدیث ولایت را بر شما خواند و فرمود همگى باید این پیام را به دیگران برسانید پاسخ دادند: چرا ما بیاد داریم.
فضیل بن یسار، بکیر بناعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویة و ابوالجارود همگى در محضر امام باقر(ع) بودند حضرت در باره ولایت على بن ابىطالب(ع) و روز غدیر فرمودند: خداوند پیامبرش را مامور به ولایت على [علیه السلام] کرد و این آیه شریفه را نازل کرد: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة». با نزول آیه فوق ولایت اولى الامر واجب گردید ولکن عدهاى نفهمیدند اولى الامر چه کسانى هستند؟ خداوند به محمد - صلى الله علیه و آله - دستور داد تا آن را توضیح دهد و همانند نماز و زکات و روزه و حج مصادیق خارجى آن را روشن سازد. در آن هنگام اضطراب او را فرا گرفت و ترسید عده اى به واسطه آن از آیین اسلام برگردند و او را تکذیب کنند او به خدا پناه برد درآن هنگام آیه تبلیغ (یا ایها الرسول بلغ...) نازل گشت پیامبر خدا(ص) امر حق را اجرا نمود و در غدیر خم ایستاد و فرمان اجتماع مردم و زوار بیت الله الحرام را داد و درآنجا على بن ابىطالب(ع) را ولى بعد از خود معرفى کرد و دستور داد آنانى که درآنجا (غدیر خم) بودند پیام خداوند (ولایت على(ع)) را به دیگر افراد برسانند.
حسان جمال مى گوید: همراه امام صادق(ع) از مدینه به مکه مسافرت کردم. در نزدیکى میقات جحفه، چون به «مسجد غدیر» رسیدیم امام - علیه السلام - به جانب چپ مسجد نگریست و فرمود: این مکانى است که پیامبر خدا(ص)، در روزغدیر، على را جانشین خود معرفى کرد و فرمود: من کنت مولاه فعلى، مولاه. آنگاه امام(ع) به جانب دیگر نگاه کرد، جایگاه خیمه هاى دیگران را نشان داد و فرمود: سالم غلام ابوخذیفه و ابوعبیده جراح نیزدرآنجا بود؛ گروهى از مردم چون على(ع) را بر روى دست پیامبر دیدند با حسادت به وى نگریستند و به یکدیگر مى گفتند: به دو چشم او [پیامبر] نگاه کنید، چگونه همانند دیوانه به اطراف خویش مى نگرد و قرار ندارد. دراین هنگام جبرئیل نازل شد و این آیات را بر پیامبر خدا(ص) قرائت کرد: «و ان یکادالذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین». آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند؛ آنها مى گفتند: او واقعا دیوانه است، در حالى که قرآن جز بیدارى و آگاهى براى جهانیان نیست.
حسن بن راشد از امام صادق(ع) روایت می کند که: به آن حضرت عرض کردم: جانم فدایت! آیا مسلمانان را جز عید فطر و قربان، عیدی است؟ فرمود: آری ای حسن! بزرگتر و شریفتر از آن دو. پرسیدم: چه روزی است؟ فرمود: روزی که امیرالمؤمنین علیهالسلام به عنوان نشانه راهنما برای مردم منصوب شد. گفتم: فدای شما! در آن روز چه کاری سزاوار است که انجام دهیم؟ فرمود: روزه می گیری و بر پیامبر و دودمانش درود می فرستی و از آنان که در حقّشان ستم کردند، به درگاه خدا تبرّی می جویی. همانا پیامبران الهی به اوصیاء خویش دستور می دادند روزی را که جانشین تعیین شده، «عید» بگیرند. پرسیدم: پاداش کسی که آن روز را روزه بگیرد چیست؟ فرمود: برابر با روزه ۶۰ ماه است.
عبدالرحمان بن حجاج گفت: خدمت موسى بن جعفر(ع) رسیدم. در حالى که قصد سفر داشتم، از آن حضرت در باره مسجد غدیر خم پرسیدم.امام فرمود: درآن مسجد نماز بخوانید که فضیلت و ثواب بسیار دارد، پدرم [به هر که عازم آن دیار بود] فرمان مى داد تا در مسجد غدیر نماز بگزارد.
امام رضا(ع) شنید که بعضی از مردم روز غدیر را انکار می کنند، فرمود:«پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین... به درستی که در این روز خداوند گناه شصت سال از مردان و زنان مؤمن را می آمرزد و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ می رهاند؛ در این روز آزاد می کند...اگر مردم ارزش این روز را می دانستند، بی تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه می کردند.»
فیّاض بن محمدبن عمر طوسی در سال ۲۵۹ (در حالی که خودش ۹۰ سال داشت.) گفته است که امام رضا (ع) را در روز غدیر ملاقات کردم، درحالی که در محضر او جمعی از یاران خاصّ وی بودند و امام (ع) آنان را برای افطار نگاه داشته بود و به خانههای آنان نیز طعام و خلعت و هدایا، حتی کفش و انگشتر فرستاده بود و وضع آنان و اطرافیان خود را دگرگون ساخته بود و پیوسته فضیلت و سابقه این روز بزرگ را یاد می فرمود.
یکی از شیعیان از امام عسکری(ع) پرسید:«این سخن پیامبر که فرمود:"من کنت مولاه فهذا علی مولاه" یعنی چه؟» حضرت جواب داد:«خداوند اراده فرمود که این جمله، نشان و پرچمی باشد تا حزب خدا هنگام اختلاف ها با آن شناخته شود.»
در دعای ندبه که منسوب به آن حضرت است چنین آمده: «...فلما انقضت ایامه اقام ولیه علی بن ابی طالب صلواتک علیهما و آلهما هادیا اذ کان هم المنذر و لکل قوم هاد فقال و الملاء امامه من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه...» هنگامی که دوران عمر پیامبر سپری شد، جانشین خود را علی پسر ابوطالب که صلوات خدا بر آن ها و خاندان شان باد، را به هدایت امت برگزید، چون او منذر و هدایت گر همه بود. پس پیامبر به مردمی که در مقابلش بودند گفت: هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست، خدایا هر که علی را دوست دارد دوستش بدار و هر که با او دشمن است دشمنش بدار...