به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ هوشنگ ابتهاج 5 شهریور، در رشت تشییع و به خاک سپرده شد.
یلدا ابتهاج، دختر مرحوم هوشنگ ابتهاج در این مراسم با اشاره به اینکه امروز، روزی بزرگ برای همه ایرانیان است عنوان کرد: «پدرم با بازگشت به زادگاهش به آرزویش رسید. پدرم را به شما سپرده‌ام، در غیاب ما به خاکش سر بزنید.»
ناصر وحدتی خواننده گیلانی در مراسم تشییع پیکر مرحوم هوشنگ ابتهاج گفت: «شهر رشت شهر فرهیختگان است که با حضور این شاعر نامی مردم این شهر باید به خود ببالند.»
جلالی نماینده سابق ایران در سازمان ملل هم در این مراسم در سخنانی گفت: «زمانی که امیرهوشنگ ابتهاج در بستر بیماری بود در قالب شعری در لفافه از وی پرسیدیم که آرامگاهش کجا باشد که او هم با عشقی که به زادگاهش می‌ورزید، گفت: می‌خواهم پس از مرگم در شهر خودم رشت آرام بگیرم.»
در حاشیه مراسم «منیژه حکمت» تهیه کننده و کارگردان سینما در سوگ هوشنگ ابتهاج به خبرنگار خبرگزاری برنا گفت: فکر می‌کنم امروز ما آخرین بازمانده‌ی غول ادبیات ایران را بدرقه کردیم. تاریخ غریبی بود. دوست ندارم دیگر برای بدرقه‌ی کسی بیایم. در عرصه‌ی شعر و ادبیات خیلی تنها شدیم. آقای ابتهاج در دهه‌ی چهل و پنجاه اتفاقات بزرگی را رقم زدند.
او ادامه داد: به یاد دارم آخرین باری که به منزل آقای ابتهاج رفتم همسرشان هم زنده بودند. بحث‌های مختلفی کردیم. حقیقتا شاگردی ایشان را کردم.
حکمت در پایان گفت: حضور جوانان در این مراسم و آگاهی و آشنایی آنها با نویسندگان و شاعران خودشان برایم بسیار خوشحال‌کننده بود.
در حاشیه‌ی این مراسم «علی دهباشی» روزنامه‌نگار، ادب‌پژوه و سردبیر مجله بخارا در سوگ هوشنگ ابتهاج به خبرنگار خبرگزاری برنا گفت: امروز به یاد این بیت از شعر نظامی که در سوگ خاقانی سروده بود افتادم.
«همی گفتم که خاقانی دریغا گوی من باشد
دریـغا من شـدم آخـر دریغا گوی خـاقـانی»
او ادامه داد: به هر روی با توجه به شرایط جسمی آقای ابتهاج این اتفاق پیش‌بینی می‌شد امّا تصورش برای ما بسیار سخت است.
دهباشی در پایان گفت: معتقدم زندگی دیگری برای سایه آغاز شده است. او الان کنار فروغ، نادرپور، نیما، پوری، کیوان، کسرایی و اخوان است. جایش خوب است این ما هستیم که غمگینیم.