سریال «بیگناه» به کارگردانی مهران احمدی این روزها در شبکه نمایش خانگی توزیع می شودو از آن جا که سریال به لحاظ ویترین بازیگر و البته بازتاب ذهنی از پخش سریال هم گناه در ذهن مخاطب ماندگار شده است با استقبال مخاطب نیز مواجه است.
«بیگناه» ساخته مهران احمدی که اصولا او را به عنوان یک بازیگر در آثار مختلف سینما و تلویزیون و حتی صحنه تئاتر میشناسید چه در سینما و چه در شبکه نمایش خانگی این روزها با امضایی در کارگردانی نیز میدرخشد.
شاید نقطه قوت سریال «بیگناه» در قدم اول انتخاب تیم بازیگری پر و پیمان و گرانی باشد که برای مصطفی کیایی در تجربه تهیهکنندگی یک اتفاق مطلوب محسوب میشود چرا که سینمای او و نگاه آرتیستی این کارگردان به تولید آثار نمایشی آن قدر دارای نجابت است که در هر ژانری بازیگران میتوانند با اعتماد برای او کار کنند.
حالا فرمان به دست مهران احمدی است که اتفاقا این بار خانوادگی برای ساخت یک سریال آستین بالا زده است و دخترش نیز با نقشی جذاب(سارینا) فرصت دیده شدن در کار پدر را به دست آورده است.
احمدی در تمام این سالها نشان داده است که بازیگری باهوش و با ذکاوت است به خصوص در سریال «پایتخت» و در کنار محسن تنابنده، احمد مهرانفر و... با ترفندهای لازم برای یک بازیگر نشان داد که میتواند از کوتاهترین فرصتها برای ستاره شدن در دل سریالی که ستارههایش را در طول زمان ساخته بود سود ببرد.
اما واقعا در ساخت سریال «بیگناه»، گناهکار کیست؟
مردی که در مقطعی تصمیمی عجیب برای دخترش و بهمن گرفته است؟
آدمهایی که آدمهای اطرافشان را خوب نمیشناسند؟
آدمهایی که اشتباه انتخاب میکنند؟
آدمهایی که مسیر را غلط میروند؟
آدمهایی که مقصد ندارند؟
و یا گروهی از افراد که در کنار هم زندگی میکنند بیآنکه نسبت به هم دغدغهای داشته باشند و در نزدیکترین میزانسن عاطفی دورترین فاصله حسی را تجربه میکنند.
شاید رنگآمیزی کاراکترها در سریال «بیگناه» به سرعت بتواند گناهکاران را از دیگران تمیز دهد اما آن چه سریال کند «بیگناه» را قابل تامل و البته تحمل میکند خاکستریهایی است که در کنار هم برای گناه هم توجیهاتی به ظاهر منطقی دارند.
شاید نقطه عطف سریال «بیگناه» بتواند دو خطی قصهای باشد که در هر قسمت کم اطلاعات میدهد، کم پیش میرود، کم تعریف میکند و سعی میکند تماشاگرش را با دورچینهایی که اتفاقا سیر کننده نیست سرگرم سازد.
سریال «بیگناه» در کارنامه مهران احمدی به لحاظ کارگردانی به خصوص در ایجاد روابط افراد برگرفته از واقعیتهای اجتماعی در نمایش برشی از زندگی هنجار و ناهنجار گروه سنی مختلف که هر کدام میتوانند درگیریهای مربوط به خودشان را داشته باشند و در کنار هم در حالی عکس مشترک یادگاری بگیرند که در حقیقت هیچ کدام در این عکس واقعیت ندارند موفق عمل کرده است.
احمدی با شناخت کامل از واقعیت سریالش به روابط افراد دست پیدا کرده است اما نمیتوان فراموش کرد که سریال؛
_با این همه تعدد شخصیت موثر کارش به جای سخت میکشد
_داستان در اطلاعرسانی یکنواختی لازم را ندارد و گاه پر و پیمان هست و گاه تعلل دارد.
_شخصیتها قصههای ناتمام فراوانی را باز میکنند که اگر به موقع ترتیبی برای آن اتخاذ نشود در جایی به نادرستی حیف و میل میشود
و باید ادعا کرد که یکی از عوامل موثر در گرم ماندن سریال چیدمانهایی است که تمرکز تماشاگر را به خود جلب میکند و البته مهران احمدی در تعلیقهای سریال انصافا پخته و مطلع عمل کرده است.
باید دید سریال «بیگناه» تا انتها میتواند این کشش را حفظ کند و مخاطب را سرگرم بچه داستانهای فرعی نماید و ماجرای اصلی قصه را قطرهچکان خرج کند یا کمکم حوصله مخاطب سر میرود و کار از دست خارج میشود.
باید تا انتها نشست و منتظر ماند که مهران احمدی چه کسی یا کسانی را گناهکار اعلام میکند.
انتهای پیام/