صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یکی از کسبه قدیمی بازار کرمان: رونق بازار کم شده است/ برخی کوچه‌های منتهی به بازار روشنایی مناسبی ندارند

۱۴۰۱/۰۸/۰۸ - ۰۷:۴۷:۴۲
کد خبر: ۱۳۹۲۳۴۳
کسبه قدیمی بازار کرمان همیشه حرف برای گفتن دارند، افرادی سخاوتمند و صبور که گنجینه‌ای از خاطرات هستند. با یکی از این افراد در راسته بازار کرمان برحسب تصادف گفت‌وگو کرده‌ام که ۶۲ سال است در کرمان سکونت دارد و بیش از نیم‌قرن در بازار این شهر مشغول به کسب‌وکار است. این گفت‌وگوی خواندنی در قالب روایتی پرکشِش تنظیم شده که در ادامه می‌آید.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ کرمان مهد جاذبه‌هایی است که هر بیننده‌ای را به وجد می‌آورد و مجذوب خود می‌کند. در بازار قدیمی کرمان که طولانی‌ترین راسته بازار ایران است به هر طرف که بنگری، چیزی توجهت را جلب خواهد کرد و همین موضوع سبب شده تا این مکان اقتصادی و اجتماعی به یک پاتوق خاص و پرجاذبه تبدیل شود.

روز گذشته که برای شرکت در آیین افتتاح هتل کاروانسرای وکیل در دل بازار قدیم کرمان به آن جا رفته بودم، پس از اتمام مراسم به اتفاق یکی از همکاران مطبوعاتی تصمیم گرفتیم که از مسیر بازار از مجموعه هتل کاروانسرا خارج شویم.

پس از آنکه از هتل کاروانسرای زیبای وکیل بیرون آمدیم و از راسته بازار وکیل گذشتیم در کوچه مشهور به کوچه سردار، دکانی قدیمی توجهم را جلب کرد که ابزارآلات، وسایل و عتیقه‌های فراوانی بر در و دیوارش نصب شده بود.

وارد دکان شدم و پس از مشاهده دقیق محتویاتِ زیبا و کُهنِ موجود در آن، با صاحب مغازه و فروشنده اجناس به گفت‌وگو نشستم.

پس از گپ‌وگفتی کوتاه به آقای فروشنده که مرد مسن و خوش‌برخوردی بود گفتم که مایلم با شما گفت‌وگویی رسمی داشته باشم و آن را در خبرگزاری منتشر کنم که آقای فروشنده با گشاده‌رویی پذیرفت.

قبل از هرچیز از او خواستم که خود را معرفی کند که گفت: بنده اصغر خلیفه‌سلطانی هستم. در سال ۱۳۳۸ در اصفهان به دنیا آمدم و در دو سالگی من را از اصفهان به کرمان آوردند.

او ادامه می‌دهد: مدرک تحصیلی‌ام فوق دیپلم برق است که پس از اتمام تحصیلاتم وارد بازار شدم.

خلیفه‌سلطانی که حالا ۶۲ سال است در کرمان زندگی می‌کند در مورد دلیل مهاجرت و سکونتش به این شهر می‌گوید: به واسطه شغل پدرم به کرمان آمدیم. ایشان در یک کارخانه پارچه‌بافی در اصفهان کار می‌کرد و یکی از متخصصین این حوزه در عصر خودش بود. زمانی که اصل ۴ پا گرفت و قرار بر احداث ۴ کارخانه پارچه‌بافی در کشور شد کرمان هم به عنوان یکی از شهرهای محل احداث انتخاب شد که متاسفانه دست‌اندرکاران نتوانستند کارخانه را در کرمان راه بیاندازند و از پدرم دعوت کردند تا کارخانه را روبه‌راه و آماده افتتاح کند که پدرم هم این کار را انجام داد و در این شهر ماندگار شد.

این کاسب قدیمی بازار کرمان با بیان این که در کرمان ازدواج کرده و ۴ فرزند دارد و هر ۴ فرزندش هم کارمند هستند، ابراز می‌کند: قبلا من پارچه‌فروشی داشتم و دکانی در راسته اصلی بازار داشتم و این مغازه فعلی که می‌بینید انبارِ پارچه‌فروشی‌ام بود.

خلیفه‌سلطانی که حدودا ۱۰ سالی است از کار پارچه خارج شده، ادامه می‌دهد: پس از مدتی تغییر شغل دادم و وارد کار فعلی شدم که در حال حاضر کارم تعمیر دیگ بخار است و دیگ‌هایی که خراب شده را درست می‌کنم و لوازم جانبی دیگ‌ها را هم در دکانم موجود دارم و می‌فروشم.

این کاسب قدیمی بازار که گنجینه‌ای از اجناس، کالاها و وسایل قدیمی در مغازه‌اش گرد آورده، گفت: علاقه‌ای وافر به اجناس قدیمی دارم و برای دل خودم این وسایل را جمع می‌کنم.

این دکان‌دارِ بازار وکیل می‌افزاید: هیچ‌کدام از این وسایل، فروشی نیستند چرا که الان در بازار موجود نیستند. این اجناس از هند و ترکیه وارد یا در داخل کشور تولید می‌شدند که دیگر تولید نمی‌شوند.

او در ادامه در مورد اسامی و بخش‌های مختلف بازار کرمان می‌گوید: از میدان ارگ که وارد بازار کرمان می‌شوی ابتدایش بازار زیرِ نقاره‌خانه است و کمی جلوتر که می‌روی به بازار گنجعلی‌خان می‌رسی و اندکی جلوتر به بازار اختیاری می‌رسی و سپس به این قسمت که ما هستیم می‌رسی که به بازار وکیل معروف است و بعد از اتمام بازار وکیل به بازار مظفری می‌رسی که میوه‌فروشان مستقر هستند.

به گفته خلیفه‌سلطانی؛ قدمت بازار کرمان به عهد صفویه می‌رسد و عمری دراز را تاکنون سپری کرده و حُکام و افراد گوناگونی را به خود دیده است.

این کاسب قدیمی بازار با تشکر از کسانی که برای مرمت و بازسازی بازار در دور جدید که چند سال پیش انجام شد، زحمت کشیدند، می‌گوید: متاسفانه کوچه سردار روشنایی ندارد و تاریک است و اگر فکری به حال روشنایی‌اش شود خوب است کمااینکه بسیاری از کوچه‌های منتهی به بازار چنین وضعیتی دارند.

خلیفه‌سلطانی به نکته دیگری که جالب هم است، اشاره و عنوان می‌کند: کرمانی‌های قدیم و اصیل در بازار کم شده‌اند و بازار اصالت خودش را متاسفانه از دست داده است و رونقی هم به آن صورت ندارد.

این کاسب قدیمی در مورد جان گرفتن بازار هم چنین پاسخ می‌دهد: کمی تلاش و کوشش بیشتر مجددا بازار را سرزنده می‌کند و اگر کرمانی‌ها همت کنند این بازار رونق می‌گیرد.

انتهای پیام

 

نویسنده: عرفان امیرخسروی

نظر شما