تهیه کننده سریال های دردسرهای عظیم ، نرگس و ... در گفت وگو با خبرگزاری برنا به موضوع فیلمنامه نگاهی جدی تر دارد ومعتقد است در ساخت یک سریال تلویزیونی فیلمنامه حرف اول را می زند و می توانم بگویم سناریو است که می تواند بازیگر ، کارگردان و حتی تهیه کننده را نجات دهد.
مهام می گوید؛ اصل طرح و قصه است و فیلمنامه درست زندگی همه را برمی گرداند .من در تجاربم داشتم که کارگردانان بزرگی با فیلمنامه ضعیف کارشان از آب در نیامده است و کارگردانان متوسطی هم بودند که با یک قصه خوب اثری درخشان و ماندگار را رقم زده اند و نمی توان به این راحتی از تاثیر یک قصه خوب ، فیلمنامه قوی و داستانی که بکر و جذاب باشد به راحتی گذشت و من معمولا روی این مسئله وقت میگذارم با وسواس کامل روی قصه نظر دارم و حتی قبل از اینکه کار فیلمنامه به شبکه کشیده شود خودم بارها قصه را سبک و سنگین می کنم و روی آن مشورت دارم و شاید نویسندگانم را دراین خصوص آزار بدهم چون معتقد هستم پروژه ای که با قصه قوی وارد فاز تولید می شود امکان ندارد زمین بخورد.
مهران مهام ادامه می دهد؛ در بحث انتخاب بازیگر باید موارد مختلفی را مد نظر قرار داد .گاهی اوقات نقش خودش بازیگر را پیدامی کند و گاهی اوقات برای پیدا کردن یک بازیگر باید جوانب مختلف را مد نظر قرار داد. خاطره ای تعریف کنم از ساخت سریال متهم گریخت که آنجا برای نقش شازده به دنبال یک بازیگر بودیم. به من گفتند چه کسی را برای این نقش مناسب می بینی؟ گفتم؛ من رشید را می بینم نمی دانم می دانید یا نه، قدرت الله ایزدی اصولا دو تا صدا دارد یک گویش اصفهانی و یک صدای غیرلهجه دارد که بسیارضخیم و زمخت است و من آن را می خواستم برای نقش شازده وقتی با خودش تماس گرفتم و گپ زدیم اول خندید و بعد فیلمنامه را خواست که نتوانستیم بالاخره با هم کار کنیم .بعد گفتم زنگ بزنید محمود بهرامی بیاید. محمود آمد کار پخش شد و رفت اما یک روز دیدم آمد و شروع کرد به گریه کردن ، خدا رحمتش کند . بسیار مرد صادق و ساده ای بود . گفت صاحبخانه شدم! گفتم چگونه؛ گفت در کرج رفتم خانه بخرم از من پرسیدند تو شازده هستی؟! گفتم آره، گفتند ؛ چقدر پول داری گفتم؛ 50 میلیون! گفتند خانه را بهش بدهید! بابت شازده صاحبخانه شدم. به رغم اینکه او در گذشته نقش های متفاوتی بازی کرده بود اما در یک سنی شازده شد و این نقش محل پوست اندازی محمود بهرامی شد.
مهران مهام می گوید؛ یک اشکال بد در سینمای ما هست که نمی گذارند بازیگر تمام توانی هایش را نشان دهد و به سرعت بعد از دیده شدن در یک نقش او را برای همان جنس بازی دعوت می کنند که این جای سوال دارد.
چرا ما باید لقمه آماده دیگر پروژه ها را استفاده کنیم، باید ریسک کرد و به بازیگر توانا نقش های مختلف پیشنهاد داد تا خودش را در موقعیت های مختلف محک زده و توانایی اش را اثبات کند اینکه مدام از یک بازیگر می خواهیم موفقیتش در یک سریال را با نقش های تکراری تجربه کند در واقع عادت اشتباه به آماده خوری است که نباید انجام شود. امیدوار هستم برای بازیگری مثل مسعود شریف که در حوزه بازیگری یک آرتیست محسوب می شود کاراکتری مانند کرامت دوباره تکرار نشود و بتواند خودش را در نقش های مختلف ارزیابی و در پیدا کردن نقش های مختلف به کنکاش و جستجو برسد.
مهران مهام در خصوص جایگاه خانواده در سریال های تلویزیونی و به خصوص مجموعه تلویزیونی بی همگان می گوید؛
تمام مجموعه هایی که من ساختم از خانه پدری تا کمدی هایی مثل کار« زوج و فرد » و ... یک تم مشترک فقر و غنا در آن وجود دارد و نکته اصلی نان حلال و درستی است که پدر سر سفره می برد. من در اینکه لقمه درست سر سفره بیاید بسیار حساس هستم و معتقدم می تواند یک خط و ربط درست در نمایش خانواده باشد. پدری که معتقد است با پول حلال دیر می رسید ولی حتما می رسید. و این یعنی امرار معاش درست و این یعنی اینکه من روی کول مردم سوار نشوم و خون مردم را برای رسیدن به هدف خودم در شیشه نکنم که امروز ببینیم یکی برای یک لقمه نان سرش در سطل آشغال باشد!
مهام می افزاید؛ داستان کارخانه و ماجرای مهندس و سبک رانت خواری و مسیر نادرست کسب درآمد هم در این سریال تمی بود که معتقدم می تواند روی مخاطب تاثیر بگذارد و نتیجه ای که برای شخصیت مهندس داستان ما حاصل می شود قطعا مخاطب را به فکر فرو می برد که ....
مهام در خصوص جابجایی بازیگران به دلیل فوت مرحوم زهره فکور صبور و تغییر کارگردان از میان راه نیز گفت؛
ما در این سریال به لحاظ تعداد بازیگر می توانستیم دو تیم فوتبال تشکیل دهیم ، اما در بحث شرایط تولید و اتفاقاتی که در این سریال رخ داد باید بگویم امیدوارم سازمان صدا و سیما این شجاعت رابه تهیه کنندگانش بدهد که نگران ضرر کردن نباشند. برای اولین بار اینجا عرض می کنم که این کار یک بار کلید خورد و ضبط شد و بعد تعطیل شد و همه مرخص شدند. می دانستید؟
حتما نمی دانستید !
این کار سه ماه و نیم پیش تولید می رود و 16 روز ضبط می شود با تیم و کارگردان دیگری و من در سکوت خبری این کار را جلو می برم اما در ادامه می ببینم اتفاقی که رخ داده است قابل دفاع نیست اما به بیراهه می رویم چرا که سریال و فضای داستان حرف دیگری می زند و کار در تولید حرف دیگری!
همان موقع با شبکه تصمیم گرفتم من نمی توانم تهیه کننده این کار باشم چون اتفاقی که در حال رخ دادن است از سمت من قابل دفاع نیست و اجازه بدهید که من نباشم و دوست عزیزمان که اتفاقا مرد بسیار محترمی است کار را ادامه دهد.
ساخت سریال را تعطیل کردم اما شبکه این فرصت را داد تا با تغییر کارگردان سریال ادامه پیدا کند از آنجا که به دلیلی سریال شبکه یک ساخته نشد و تولید آن به تاخیر افتاد فرصتی بود تا بهرنگ توفیقی بیاد و با تعامل بسیار خوبی که با ما ایجاد کرد روی صندلی کارگردانی سریال بی همگان بنشیند
همین جا باید بگویم که سریال بی همگان مدیون بهرنگ است چرا که در شرایط خاص با اعتماد به نفس کامل کنار پروژه حاضر شد و تلاش کرد تا در مدت زمانی که در کنار سریال است و البته با شرط قرارداد بعدی اش در این سریال سنگ تمام بگذارد و ما توانستیم با حضور او که انصافا بازیگر و عوامل برایش می میرند و برایش سنگ تمام می گذارند در مدت زمان کوتاه پیش تولید به یک کست مناسب برسیم و پروژه را راه بیندازیم.
مهران مهام می افزاد متاسفانه اتفاق ناگواری برای خانم فکور صبور رخ داد و ما در شرایط خاصی باید تصمیم گیری می کردیم تا هم سکانس های خانم فکور صبور استفاده شود و هم نقش از بین نرود که انصافا در این مسیر کمند امیرسلیمانی که از خانواده ای هنرمند و کاملا حرفه ای است قبول زحمت کرد و آمد ادامه این نقش را بازی کرد کاری که شاید خیلی از بازیگران انجام نمی دهند. کمند بزرگوار آلمان بود پیش بچه اش تا به اوتلفن کردیم سریع آمد و زحمت ایفای این نقش را پذیرفت. دنبال کسی بودیم که پلان های خانم فکور صبور را تا آخر نگاه داریم وادامه اش را برویم.
و زمانی که بازی خانم امیرسلیمانی آغاز شد من در دفتر دوربین گذاشتم و از او خواستم درباره این تغییر توضیح دهد تا هم به مخاطب احترام گذاشته باشیم و هم باور تماشاگر را بر هم نزنیم .
مهران مهام در پایان می گوید؛
تشکر من از اعضای این سریال به اندازه تیتراژ مجموعه است و من از بچه هایی که در سرما و گرما همراه ما بودند کمال تشکر را دارم . از گروه خدمات و تولید گرفته تا بازیگران و گروه فنی و هنرمندان پشت دوربین که انصافا برای این سریال سنگ تمام گذاشتند. تشکر ویژه من از مدیران محترم شبکه سه به خصوص مدیر گروه فیلم و سریال است که برای این طرح و قصه خاص حمایت ویژه داشت از بهرنگ توفیقی تشکر می کنم که شاید اگر او دعوت مرا نمی پذیرفت این سریال تعطیل می شد. شک نکنید اگر قرار است که یک سریال به نتیجه برسد و بتواند نظر مخاطبش را جلب کند جدا از هنرمندان شما به یک حمایت جدی از سوی مدیران احتیاج دارید که اینجا این اتفاق رخ داد.
از اصغر هاشمی تشکر می کنم که مسافران این قطار را در ادامه همراهی کرد تا قطار سریال بی همگان متوقف نشود و بتواند به مقصد برسد ما در روزهایی سریال بی همگان را ساختیم و روی آنتن بردیم که شاید رقبای تا دندان مسلح ما به لحاظ امکانات و اجرا در پلتفرم ها سریال های خوبی را در حال پخش داشتند اما ما هم توانستیم با حمایت ویژه مدیران تلویزیون سریالی را در خور شان مخاطب ایرانی و رسانه ملی تولید کنیم و روی آنتن ببریم و شک نکنید که اگر مدیران تلویزیون دست سازندگان را در ساخت سریال های مختلف و پرداختن به سوژه های جذاب و بکر باز بگذارند رسانه ملی می تواند بهترین ها را به مخاطبش ارائه دهد و کماکان تلویزیون به عنوان پر مخاطب ترین رسانه در دسترس همه مردم کشور می تواند با بهترین تولیداتش مخاطبش را راضی نگاه دارد . باید از نویسندگان سریال سعید جلالی و علیرضا کاظمی پور که خیلی آنها را در این مجموعه اذیت کردم تا فیلمنامه ای قوی و جذاب را به تولید برسانیم نیز تقدیر ویژه داشته باشم.
انتهای پیام//