به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، علی کریمی، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال، شماره 8 تاریخ ساز تیم ملی؛ کسی که در مستطیل سبز، هوادارانش او را جادوگر خطاب می‌کردند و برخی هم او را مارادونای آسیا نامیده بودند. فوتبالیست دیروز و بازیکن فراری و جادوگر دروغ ساز این روزهای فضای مجازی.
علی کریمی که در دوران فوتبالی خود با دریبل هایش ردای جادوگری را بر تن کرده بود، این بار از سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی خارج از کشور دریبل خورده و برای آنکه بتواند اندک جایگاهی در رسانه‌های بیگانه برای خود دست وپا کند، خود را به یک دستگاه انتشار دروغ تبدیل کرده؛ بی آنکه به گذشته پرافتخار خود رحمی بکند. او این روزها طبق اعلام برخی منابع خبری در کانادا به سر می برد.
۳۰ خرداد ۱۴۰۱ بود که برخی رسانه ها خبر از مهاجرت علی کریمی به امارات را دادند و نوشتند: علی کریمی و خانواده اش به تازگی ویزای دائمی اقامت در کشور امارات را دریافت کرده اند. این خبر یک شب پس از استوری علی کریمی منتشر شد؛ استوری با این مضمون که «اگر نبودم مرا در چیز‌هایی پیدا کنید که دوست شان داشتم...» علی کریمی این یادداشت کوتاه و مبهم را در اینستاگرام خود منتشر می‌کند، یادداشتی که باعث شد تا گمانه زنی‌ها، درباره مهاجرت او شکل بگیرد.
علی کریمی در سال ۱۳۸۰ در دورانی که پا به توپ بود به الاهلی امارات منتقل می شود و در آن زمان به عنوان "بهترین بازیکن خارجی لیگ برتر فوتبال امارات" انتخاب شد و لقب آقای گل لیگ برتر فوتبال امارات را هم از آن خود کرد. اما این آقای گل لیگ برتر امارات پس از آنکه بازیچه دست رسانه های آل سعود و غربی ها شد، دیگر مورد قبول این کشور واقع نشد.
در جریانات اخیر منابع اطلاعاتی خبر دادند علی کریمی که از تحریک‌کنندگان آشوبهای اخیر به شمار می رود، بعد از اخراج از دبی توسط مسئولان اماراتی، ابتدا به مدت کوتاهی در آلمان اقامت داشته و سپس به کانادا رفته است. کانادا که خصومت دیرینه‌ای با ایران دارد، به نظر می رسد علی کریمی را به آغوش خود می کشد؛ اما نه آغوشی رایگان بلکه به قیمت نابودی یک عمر درخشش در مستطیل سبز.
بازیکنی که در دوران حرفه ای خود در حد بوندسلیگا بازی میکرد و عناوین زیادی را در دنیای فوتبال از آقای گلی گرفته تا مرد سال فوتبال از آن خود کرده بود، این روزها که نقشش در پروژه های آشوب و اغتشاش در ایران کاملا شفاف و روشن است، به یک بوقچی جایگاه خود را تنزل داده و صفحه مجازی او به ماشین انتشار اخبار جعلی و تحریک آشوبگران برای شرکت در اغتشاشات و ایجاد ناامنی در کشور، تبدیل شده است.
طبق رصد اطلاعاتی از ۳۱ شهریورماه تا ۱۶ مهرماه یعنی در حدود کمتر از ۲۰ روز، میزان دنبال‌کننده‌های علی کریمی از ۲۲۶ هزار به ۹۳۷ هزار نفر میرسد که این صعود ۳۰۰ درصدی و همچنین حمایت‌های مجازی از این صفحه سبب می شود کریمی از مهم‌ترین چهره‌های مجازی توئیترفارسی در دوران ناآرامی‌های شهریور و مهرماه ۱۴۰۱ لقب بگیرد. اوبه یکباره پس از درگذشت مهسا امینی در اواخر شهریورماه در هفته ۱۴ و ۱۵ توییت به انتشار می رساند.
علی کریمی که در این روز ها دنبال کننده هایش به طرز عجیبی افزایش داشته، در صفحه اینستاگرام و توییتر خود دروغ های زیادی را به خورد مخاطب می دهد؛ دروغ هایی که با یک سرچ ساده و چند دقیقه ای برملا می شود و کذب بودن آن به راحتی مشخص و معلوم است و هیچ منطقی نمیتواند آن را بپذیرد و به اصطلاح دستش برای افکار عمومی برملا شده و بر کسی پوشیده نیست که صفحه های شخصی او به تابلوی دروغ پردازی علیه ایران تبدل شده است.
کریمی در یکی از استوری های خود تصویری خون‌آلود از یک جوان را منتشر می کند و مدعی می شود او با دوشکا در جوانرود تیر خورده است!
علی حمیدوند صاحب عکس از ساکنان روستای وراینه نهاوند است که در ۲۲ تیرماه امسال بر اثر تصادف موتور با سواری در محور نهاوند به نورآباد متأسفانه پای خود را از دست می‌دهد و مجروحیت او ربطی به اتفاقات اخیر ندارد و او در مصاحبه ای جلوی دوربین قرار گرفت و بیان کرد که از کسانی که این خبر کذب را منتشر کرده اند به قوه قضائیه شکایت خواهد کرد.
از دیگر سلسله دروغ های علی کریمی می توان به استوری او از دو کودک فقیر اشاره کرد. کریمی تصویری از دو کودک فقیر منتشر می‌کند وبا سوءاستفاده از نارضایتی مردم از وضعیت معیشتی، می نویسد؛ این مردم توی تمام زندگی حقشون خورده شده! حقشون گلوله نبود.
تصویر منتشر شده از سوی علی کریمی، مربوط به حدود ۱۰ سال پیش و کشور پاکستان است! تصویری که روی مقاله‌ای در مورد کشتار مردم پاکستان توسط نیروهای امریکایی و در سال ۲۰۱۲ منتشر شده بود.
نکته حائز اهمیت این است، کریمی زمانی که در تیم‌ملی بازی میکرد و در ایران حضور داشت، زندگی لاکچری را سپری کرده و در خانه ای بسیار بزرگ که به گفته سخنگوی صنعت برق، رجبی مشهدی؛ عمارت تلقی می شده و ارزش آن به متری بیش از ۲۵۰ میلیون تومان (در آن زمان) می رسد، زندگی داشته، خانه ای که افکار عمومی جنجال های قبض برق یک ماهه ی او را هنوز به خاطر دارد.
طبق گفته یک کارشناس اقتصادی، محمد فاضلی، مجموع هزینه برق منزل آقای کریمی برای اقتصاد ملی ایران ۱۴۶۱۷۸۴۸ (چهارده میلیون و ششصد و هفده هزار و هشتصد و چهل و هشت) تومان شده است. که شرکت توزیع برق با همه ملاحظات مربوط به تعرفه برق پرمصرف‌ها، از آقای کریمی خواسته ۴۶۳۰۱۷۵ تومان( چهارمیلیون و ششصد و سی هزار و صد و هفتاد و پنج تومان) از این مبلغ ۱۴۶۱۷۸۴۸تومان را بپردازند. آقای کریمی به این ترتیب مبلغ ۹۹۸۷۶۷۳ (نه میلیون و نهصد و هشتاد و هفت هزار و ششصد و هفتاد و سه تومان) بابت برق مصرفی یک ماه منزل اش از اقتصاد ملی ایران یارانه دریافت می‌کنند.
این استاد دانشگاه می‌گوید: خوب دقت کنید که مبلغ یارانه برق منزل آقای کریمی برابر با یارانه ماهیانه ۴۵۳۰۰ تومانی(یارانه ای که تا آن زمان به مردم پرداخت می‌شد) ۲۲۰ نفر است. کدام کتاب عدالت حکم می‌کند یارانه ماهیانه ۲۲۰ نفر، به برق مصرفی یک نفر از ثروتمندترین اقشار جامعه منتقل شود؟!
از دیگر محتواهای دروغِ منتشر شده در صفحه علی کریمی که با هدف زنده نگه داشتن اغتشاشات در ایران است می توان به استوری کریمی در مورد به رگبار بستن مردم ایذه اشاره کرد. کریمی در یکی از استوری‌هایش فیلمی تحت عنوان هشدار درباره به رگبار بستن مردم ایذه توسط نیروهای مسلح را منتشر کرده و برای تحریک مردم گفته؛ مردم بشینیم، قتل عام می‌شویم.
اما این تصویر مورد ادعای کریمی مربوط به رزمایش بسیج در شهرهای شمالی است و نکته قابل توجه در این تصویر حال و هوای بارانی است که در عکس مشاهده می شود و مردم ایذه به خوبی دریافتند که این عکس مربوط به شهرشان نیست زیرا هوای شهرشان در این روزها اینگونه بارانی نیست.
این دعوت به اغتشاشات و آشوب و فراخوان دادن های پی در پی علی کریمی در صفحات مجازی خود، در حالی است که او در فاصله هزاران هزاران کیلومتری از کشورمان قرار داد و طبق عکس هایی که از او به انتشار می رسد، او به زندگی لاکچری خود در خارج از کشور ادامه می دهد.
از حقوق اولیه شهروندی حق دسترسی به اخبار صحیح است، موضوعی که علی کریمی به آن بی اعتنا است و سعی می کند هر بار با تحریف و دروغ پراکنی مخاطبان خود را فریب دهد. او باز هم در یک استوری تصویری از کشته‌هایی کنار هم افتاده در خیابانی را منتشر کرد و روی آن نوشت: «اینجا نه سوریه است، نه غزه، اینجا جوانرود است. مردم بی‌گناهی که به دست مزدوران حکومتی جان خود را از دست می‌دهند.»
واقعیت، اما این بود که آن تصویر، کابل پایتخت افغانستان در انفجاری در سال ۲۰۱۶ یعنی شش سال پیش است.
برای هواداران علی کریمی جالب است که بدانند جادوگر با آن سابقه درخشانی که در دنیای فوتبال برای خود رقم زده و با وجود آن همه امکاناتی که در کشور برایش فراهم شد و جایگاهی که بین هواداران و مخاطبان خود بدست آورده در ازای چه چیزی حاضر شده که به تخریب شخصیت و جایگاهش دست ببرد و به نوعی به این خودکشی روی آورد.
خبرنگار: محبوبه رستمی
انتهای پیام/