یکی از مولفه های مهم وموثر در دنیای درام قطعا موسیقی و استفاده از سازهایی است که با حساب و کتاب میتواند نقش موثری در انعکاس پیام اثر و اتفاقات وحوادث و موقعیت ها داشته باشد. این در حالی است که در سالهای اخیر شاهد این هستیم که به دلایل مختلف با این موضوع آن قدرها که باید جدی برخورد نمی شود.
اگر چه فیلمنامه ، کارگردان، بازیگران و ... عناصر اصلی یک سریال تلویزیونی هستند ومتریال دیگر از تیم تلویزیونی گرفته تا دیگر اجزای تشکیل دهنده درام نقشی موازی اما موثر در اقبال اثر دارند اما باید گفت نادیده گرفتن جایگاه هر یک از موارد فوق از طراحی لباس و گریم و صحنه گرفته تا نور و تصویر و ... باید در قواره های استاندارد باشند تا محصول اثری در خور باشد .
متاسفانه در سالهای اخیر شاهد این بودهایم که هر آنچه که میشود را به دلیل جریان اقتصادی پروژه ها حذف می کنند و در واقع اولویت را بر روی نام ها و ویترین پروژه ها می گذارند در حالی که فراموش نکنیم بازیگران هم برای بهتر دیده شدن و تاثیرگذاری نقش هایی که در دل یک درام ایفاگر آن هستند به دورچین هایی مانند موسیقی ، گریم و ... نیازی انکار ناپذیر دارند.
تا چندی پیش شاهد این بودیم که به دلیل وضعیت بودجه در پروژه ها به جای ساخت موسیقی افرادی متبحر استخدام می شدند و بر اساس تم و فضای داستان کار انتخاب موسیقی را با عدد و ارقامی به مراتب پایین تر به عهده می گرفتند .اما اخیرا شاهد این مسئله هستیم که بدون توجه به فضای داستان از چهره های آماتوری که موسیقی ودرام و موسیقی برای درام را نمی شناسند سود می برند و حتی مخاطب عام هم متوجه می شود که این جنس از موسیقی برای این موقعیت و سکانس و فضای دراماتیک مناسب نیست.
اگر از جایگاه موسیقی و تاثیری که می تواند بر ژانر کار گذاشته و حتی در معرفی کاراکترهای و شخصیت ها موثر واقع شود به راحتی عبور کنیم نمی توانیم از موسیقی موثر بر کلیت اثر که حداقل احترام به جایگاه موسیقی در درام است صرفنظر کنیم.
طبیعی است که سازها بر اساس تعریف و اصواتی که از آنها شنیده می شود می توانند کمک حال کارگردانی باشند که گاهی نیاز است تماشاگرش را مستقیم به موضوع و فضای کار نزدیک نکند. در واقع در این شرایط موسیقی می تواند جایگاه تعلیقی برای درام داشته باشد و در جایی موسیقی می تواند پاساژی باشد بر موقعیت های فیلمنامه تا کارگردان موضوع و مطلبش را در شرایطی ویژه طرح کند.
با چند مثال بالا به دنبال این بودیم که به موضوع ؛
- جایگاه موسیقی در درام
- جایگاه موسیقی در معرفی شخصیت ها
- جایگاه موسیقی در تعلیق های اثر نمایشی
- جایگاه موسیقی در پاساژهای روایت قصه
- تاثیر انتخاب سازها بر برقراری ارتباط درام با مخاطب
و ...
برسیم. اما بدیهی است که در جریان اقتصادی پیش رو اولویت ها تغییر می کند و صاحبان اثر تنها به زرق و برق ظاهری سریال ها توجه کرده و موسیقی هایی اشتباه و نامرغوب نه تنها بر اثر کمک نمی کنند که عاملی موثر در آزار مخاطب هستند و شاید سازندگانی که در کارشان حرفه ای برخورد نمی کنند وتنها به وجوه بیزینسی کار می پردازند متوجه این خلل دراثرشان نشوند و حس کنند چگونه می شود با یک داستان جذاب و کلی بازیگر گران و چهره هم در جذب مخاطب شکست خورد.
قطعا موسیقی یکی از اجزای تشکیل دهنده موفقیت یک اثر نمایشی است که عبور از آن می تواند در جایی کلیت کار را تحت الشعاع قرار دهد.
انتهای پیام/