صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بررسی روابط زوجین از دیدگاه اسلام

۱۴۰۱/۰۹/۲۱ - ۲۳:۰۰:۰۷
کد خبر: ۱۴۱۰۱۴۷
خانواده به عنوان نهادی که حداقل دوعضو دارد یکی از مهم ترین بخش های آن روابط عاطفی زوجین است که امروزه روابط عاطفی میان زوجین به کاستی بیشتری نسبت به گذشته گراییده است و همین دلیل نگاه اسلام درباره روابط زوجین با بهره گیری از دیدگاه های مقام معظم رهبری در این یادداشت بررسی می شود.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ خانواده به‌عنوان نهادی که حداقل دو عضو دارد، از نقش و نظام‌های مختلفی تشکیل شده که یکی از مهم‌ترین بخش‌های آن روابط عاطفی زوجین در ذیل عنوان کلی‌تر همسری است. از آنجا که خانواده بر پایۀ علاقه و محبت طرفینی شکل می‌گیرد، روابط عاطفی موتور محرک و در‌واقع مایۀ استحکام خانواده به‌شمار می‌رود؛ اما باید توجه داشت حفظ و تقویت این روابط آسان نبوده و به تلاش نیاز دارد. هم‌اکنون یکی از مشکلات بسیار مهم در عرصۀ خانواده روابط عاطفی کم‌مایه میان زن و شوهر است. امروزه روابط عاطفی میان زوجین به کاستی بیشتری نسبت‌به گذشته گراییده است که این موضوع ممکن است اصل بنیان خانواده را به‌عنوان نهاد محوری در سطح جامعه با مشکل مواجه کند. از همین رو در این قسمت تلاش می‌شود، نگاه اسلام دربارۀ روابط زوجین با بهره‌گیری از دیدگاه‌های مقام معظم رهبری بررسی شود.

نقش‌های مشترک زوجین

سازگاری و درک متقابل

یکی از مهم‌ترین ابعاد ارتباطی زوجین سازگاری و درک متقابل است. گرچه زن و مرد براساس علاقه‌ای ضمنی به هم و کشف شباهت‌ها به ازدواج با یکدیگر تن می‌دهند، به هر روی از دو جنس متفاوت بوده که هریک ویژگی‌های جسمی و روانی متفاوتی دارند. علاوه‌بر جنسیت، هریک شخصیت و ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند که ممکن است با دیگری در تعارض باشد. به همین جهت در ابتدا هریک باید دربارۀ ویژگی‌های جسمی و روانی جنس مقابل خود شناختی کافی پیدا کنند.

علاوه‌بر‌این باید مهارت‌ های ارتباطی لازم را نیز کسب نمایند؛ چراکه محمل خانواده از جهت ارتباطات انسانی جامعیتی بی‌نظیر دارد و فرد بدون داشتن مهارت‌ های لازم ارتباطی در خانواده؛ به‌خصوص در سال‌های اولیه، دچار مشکل می‌شود.

حسن معاشرت و محبت

حسن معاشرت و رفتار نیکو با همسر یکی دیگر از مؤلفه‌ های ارتباطی مؤثر در زندگی زناشویی است. پایه و مبنای خانواده عشق و محبت است و ارتباطات در خانواده حول محور محبت می‌چرخد. به همین جهت این امر در قوام هرچه بیشتر خانواده اثری ماندگار دارد و لازمۀ استمرار رابطه‌ای مطلوب در خانواده به‌شمار می‌رود. درواقع حُسن مصاحبت با خانواده از پایه‌های رسیدن به یکی از اهداف میانی در خانواده یعنی رسیدن به آرامش است.

بیان کلمات محبت‌آمیز یکی از مهم‌ترین مصادیق این رفتار به‌ شمار می‌رود که هر دو طرف باید به آن مقید باشند. در ادبیات دینی تأمین نیازهای عاطفی از مهم‌ترین وظایف زنان بیان شده و در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است. در طرف مقابل هم در احادیث متعددی، معصومینD به مردان دربارۀ رفتار محبت‌آمیز با همسران توصیه کرده و تصریح شده است که هرکس با همسرش خوش‌رفتارتر است، از مرتبۀ ایمان بالاتری برخوردار است.

 توجه به آرامش یکدیگر

یکی از مسائلی که زوجین باید بدان اهتمام لازم را داشته باشند، فراهم‌کردن محیط امن و آرام برای یکدیگر است. زن به‌عنوان منبع آرامش در خانه باید به‌گونه‌ای با همسر خود تعامل کند که این آرامش به او منتقل شود. در طرف مقابل، مرد نیز باید به امنیت و آرامش زن در محیط خانه و خانواده توجه کند. محیط خانواده برای زن باید محیط امن، محیط عزت و محیط آرامش خاطر باشد تا او بتواند وظیفۀ اساسی خودش را  که همین حفظ خانواده است، به بهترین وجه انجام دهد. اگر زنِ داخل خانواده امنیت روانی، اخلاقی و آسایش داشته باشد، می‌تواند به‌عنوان منبع آرامش، این حس را به فضای خانه و افراد آن انتقال دهد.

  توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر

یکی دیگر از مهم‌ترین کارهایی که زوجین بایستی به آن پایبند باشند، محبت‌کردن و عشق‌ورزیدن است؛ چراکه ملاط حفظ‌کننده زندگی همین محبت و عشق است. بالاتر از واقعیات زندگی، آرزوها، عشق‌ها و احساسات انسانی در زندگی نقش دارند. نقششان هم نقش تبعی و درجۀ دوّم نیست؛ بلکه نقشی اصلی است و می‌تواند ملاط این بنای فخیم و بسیار مستحکم قرار بگیرد. این را چگونه باید تنظیم کرد؟ اولاً زن و مرد باید هرکدام جایگاه خودشان را بشناسند. سپس مرد به زن و زن به مرد، نگاهی محبت‌آمیز و همراه با عشق پاک داشته باشند. محبت اولیه میان زن و مرد را خداوند پس از ازدواج در وجود آن دو قرار می‌دهد؛ اما بایستی آن را حفظ و تقویت کنند.

توجه به تفاوت‌های فیزیولوژیکی و شخصیتی

در میان افراد مختلف، ساختارهای شخصیتی متفاوتی وجود دارد. این ساختارها با توجه ‌به تقسیم‌بندی‌های مختلف و رویکردهای گوناگونی مطرح می‌شوند. یکی از تقسیم‌بندی‌های مهم در حوزۀ شخصیت‌شناسی که بسیار در روابط زناشویی حایز اهمیت است، تقسیم‌بندی افراد به بصری، سمعی، لمسی و جنبشی است. افراد بصری به ویژگی‌های دیداری پدیده‌ها بیشتر توجه می‌کنند و تمایل دارند آنچه را که دوست دارند، ببینند. مثلاً اگر کسی آنان را دوست دارد، باید به‌صورت عینی نشان دهد. این افراد از دریافت هدیه بسیار خوشحال می‌شوند. در‌مقابل، افراد سمعی هستند که جلوه‌های شنیداری رفتارها برای آنان بسیار جذاب است و زمانی که خاطره‌ای تعریف می‌کنند، به جلوه‌های شنیداری آن توجه می‌کنند. این افراد از هدیه‌گرفتن چندان خوشحال نمی‌شوند و در‌مقابل علاقه دارند محبت را بشنوند و به آنان از نظر کلامی ابراز محبت صورت گیرد. همچنین افراد دیگری هستند که لمسی‌اند. لمسی‌ها به جلوه‌های احساسی و عاطفی پدیده‌ها توجه زیادی می‌کنند و اصولاً محبت را به‌صورت عمده در نوازش فیزیکی می‌دانند. در پایان به جنبشی‌ها باید اشاره کرد که آرام و قرار ندارند و دوست دارند تجربیات هیجان‌انگیز را با دیگران سپری کنند و از نشستن در گوشه‌ای و دیدن فیلم و مطالعۀ کتاب چندان لذت نمی‌برند.

یکی دیگر از تفاوت‌های میان زن و مرد توجه به تفاوت‌های روانی و فیزیولوژی بین زن و مرد و نیازهای روانی همسر با توجه ‌به جنسیت اوست. بنیاد روانی زن بر عاطفه است و باید از آن مراقبت کرد و آن را تکریم نمود. این توجه بدون قیدوشرط است. این رفتار بدین صورت انجام می‌پذیرد که بدون ارائۀ راه‌حل همدلی شود و احساس امنیت‌دادن به‌طرف مقابل القا شود.

احترام وتکریم متقابل

حفظ احترام یکدیگر نیز از عوامل تأثیرگذار بر تقویت روابط زوجین و حفظ خانواده است. زن و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند؛ البته نه احترام ظاهری و تشریفاتی، بلکه احترامی واقعی؛ زیرا حفظ احترام به این معنا نیست که مثلاً همدیگر را با القاب و آداب صدا کنند؛ بلکه قلباً مرد به زن خود و زن به مرد خود، باید احساس احترام داشته باشند. احترام را در قلب خود نگهدارند، برای هم حرمت قائل باشند. این در ادارۀ زندگی مهم است. بین زن و شوهر، اهانت و تحقیر و تذلیل نباشد که اهانت و تحقیر موجب می‌شود بنیان خانواده سست شده و محبت کم ‌گردد.

احترام و تکریم زن در خانواده از حقوق ابتدایی او بوده و در زمرۀ مسائل مهمی است که در خانواده باید مورد توجه قرار بگیرد. زن اگر در محیط خانواده در چشم شوهر، فرزند و برادر، محترم و مکرّم شمرده بشود، بخش مهمی از مشکلات جامعه حل خواهد شد. اسلام به دنبال احترام کامل به زن است.

این احترام و تکریم با تصور اشتباهی که از زن، به‌عنوان انسان درجه‌دو وجود دارد، در تضاد است. این تصور که زن موجودی است که وظیفه‌اش خدمتگزاری است، متأسفانه در میان عدۀ زیادی از مردان وجود دارد. درحالی‌ که این درست نقطۀ مقابل آن چیزی است که اسلام بیان کرده است. رفتار مرد با زن بایستی احترام‌آمیز، محبت‌آمیز و همراه با نجابت و عفت باشد. این احترام و تکریم فقط به‌صورت زبانی نیست؛ بلکه یکی از ساحت‌های آن کمک و همکاری با زن در خانواده است.

شکوفایی استعداد

یکی از لوازم احترام متقابل فرصت‌دادن به همسر در محیط خانواده برای بروز استعدادهاست و فرقی بین زن و مرد در این زمینه نیست. در خانه میدان بسیار وسیعی برای پیشرفت زن به معنای بروز استعدادهای فراوانی فراهم است که خدا در وجود او قرار داده و نباید چیزی مانع بروز آن بشود. احترامِ به زن این است که به او فرصت داده شود تا آن نیروها و استعدادهای برجسته و عظیمی را که خدا در وجود هر انسانی به ودیعه نهاده است، در سطوح مختلف بروز کند؛ در سطح خانواده، در سطح جامعه، در سطح بین‌المللی، برای علم، برای دانش و معرفت و تحقیق، برای تربیت و سازندگی.

خودسازی

در زمینۀ مسائل معنوی، زنان جزو پیش‌گامان حرکت معنوی انسان به‌سوی پیشرفت‌ها هستند و باید به‌عنوان انسانی در میدان ارزش‌های معنوی پیش‌روی کنند. در مسیر رشد و تکامل معنوی هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد. همان‌گونه که مرد می‌تواند از لحاظ معنوی به عالی‌ترین مقامات برسد، زن هم می‌تواند به بالاترین مقامات برسد؛ حتی در قرآن وقتی می‌خواهد برای انسان‌های مؤمن مثال بزند، از زنی مثال می‌زند و می‌فرماید: «و ضرب الله مثلاً للذین امنوا أمرأة فرعون». این فضا باید برای بانوان فراهم باشد تا ایمان و معرفت اسلامی خود را رشد و عمق بدهند؛ زیرا کسب علم و دانش بدون رشد گوهر انسانی و در‌نتیجه مغفول‌ماندن آن، ارزشی ندارد.

همکاری در عرصه های مختلف

همکاری و کمک از وظایفی است که هر دو جنس باید به آن پایبند باشند. زن و مرد باید عون و بازوی یکدیگر باشند و هریک دیگری را در وظایفش یاری نماید. برای مثال مرد باید در کارهای خانه به همسر خود یاری رساند و با همکاری هم محیطی شاد، سرزنده و قابل زیست بسازند. البته این همکاری و کمک فقط به معنای دخالت و ورود به کارهای یکدیگر نیست؛ بلکه این کمک می‌تواند روحی و عاطفی باشد. همچنین بالاتر و مهم‌تر از این کمک‌های مادی، کمک به همدیگر در راه حفظ و تقویت دین و رعایت تقواست.

پایبندی به احکام اسلامی

یکی از امور مهمی که باعث تقویت بنیان خانواده و رابطۀ زوجین می‌شود، عمل به احکام اسلامی است. جهان هستی هدفمند و حکیمانه خلق شده است. یعنی اولاً خداوند قبل از ایجاد، می‌دانسته چه می‌خواهد بکند و نقشه‌ای از قبل طراحی‌شده وجود داشته است. ثانیاً این نقشۀ دقیق، مستحکم و بدون خلل است و هر چیزی در بهترین وضعیت خود آفریده ‌شده است. ارادۀ تشریعی خداوند نیز در هماهنگی کامل با همین نظام است. هرآنچه حکم کرده است، حکمت و فایده‌ای دارد که برای رساندن ما به هدف خود لازم است. آداب و احکام اسلامی در حوزۀ خانواده و روابط زن و شوهر نیز همه در جهت اهداف خانواده و یکی از عوامل مهم در استحکام آن است. در تشکیل و حفظ خانواده، باید این احکام را رعایت کرد تا خانواده باقی بماند؛ لذا در خانواده‌های متدین که زن و شوهر به این حدود اهمیت می‌دهند، مشاهده می‌شود که سال‌های متمادی باهم زندگی می‌کنند. محبت زن و شوهر به یکدیگر باقی می‌ماند و جدایی‌شان از هم سخت است و دل در گرو محبت یکدیگر دارند. این همان خاصیت تدیّن و دین‌داری و مذهبی‌بودن و جهات خدایی را رعایت‌کردن است.

معاشرت صحیح

فرهنگ اسلامی، فرهنگ اختلاط‌نکردن زن و مرد است. به همین دلیل در معاشرت میان زن و مرد حفاظ و حجابی بین این دو قرار داده شده است. البته این به معنای آن نیست که زنان، عالم جداگانه‌ای غیر از عالم مردان دارند؛ نه، زنان و مردان در جامعه و محیط کار، باهم زندگی می‌کنند؛ همه‌جا باهم سروکار دارند؛ مشکلات اجتماعی را باهم حل می‌کنند؛ جنگ را باهم اداره می‌کنند؛ خانواده را باهم اداره می‌کنند و فرزندان را پرورش می‌دهند؛ اما آن حفاظ و حجاب در بیرون از محیط خانه و خانواده حتماً حفظ می‌شود. نکتۀ اصلی در الگوسازی اسلامی همین است. اینکه محرم و نامحرم و جدایی زن و مرد در اسلام مطرح است، مسئله‌ای ارتجاعی نبوده، بلکه جزو دقیق‌ترین مسائل انسانی و بشری است. یکی از مهم‌ترین‌ مسائل، این است که بنیان خانواده مستحکم می‌ماند. این‌ها را شارع مقدّس برای حفظ و ماندگار‌شدن این بنای مهم تحکیم و تشریع کرده است؛ چون زن و شوهر به هم احساس وفاداری می‌کنند، در موضِع حسادت قرار نمی‌گیرند؛ زیرا اگر مرد یا زن با نامحرم در ارتباط باشد، امکان اشباع غرایزش در سطوح مختلف در دو جا وجود دارد و در صورت لغزش، دلبستگی و پایبندی او به خانوادۀ خود کم می‌شود. به همین دلیل است که اسلام مرز و فاصله‌ای را در روابط اجتماعی میان زن و مرد مشخص کرده است.

حجاب و آرایش

موضوع حجاب را گرچه می‌توان به‌صورت مستقل مطرح کرد، اهمیت آن در جاهای با واسطه‌ای، از جمله در مسئلۀ خانواده روشن می‌شود. موضوع حجاب و محرم و نامحرم یکی از احکام عمیق و جدی در اسلام است که بخش عمدۀ این مسئله و اصرار بر آن، به خانواده برمی‌گردد. احکامی که در فقه بیان شده، برای این است که خانواده‌ها و دل‌های زوجین، در جای خود بماند. اگر این‌ها رعایت شود، کانون خانواده مستحکم خواهد ماند. از آن طرف اگر این مسئله رعایت نشد و چشم به یک‌طرفی رفت، آن‌وقت بخشی از سهم کسی که همسر آن فرد است، به‌سمت دیگر خواهد رفت. هیچ تفاوتی میان زن و مرد هم وجود ندارد. وقتی اینجا کم گذاشته شود، محبّت ضعیف خواهد شد و محبّت که ضعیف شد، بنای خانوادگی متزلزل می‌شود. بدون حجاب و بستن چشم بر نامحرم، نه زن می‌تواند شوهر خود را حفظ کند و نه مرد توان حفظ همسر خود را دارد. تأکیدات فراوان آیات قرآن، احکام فقهی و احادیث متعدد در این زمینه برای تثبیت و استحکام خانواده و در پی آن، جامعۀ اسلامی است.

در اینجا بیان این نکته نیز لازم است که انتقاداتی که به حجاب وارد شده و آن را مانع فعالیت‌های اجتماعی و آزادی‌های فردی می‌داند، بیش از آنکه علمی باشد، سیاسی و مغرضانه است؛ چراکه حجاب، به‌هیچ‌وجه مزاحم و مانع فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و علمی نیست؛ دلیل عینی‌اش هم تعداد فراوان زنان با حجابی است که در زمینه‌های مختلف علمی، اجتماعی و اقتصادی مشغول به فعالیت هستند. اما اگر مقصود از آزادی، چیزی است که در غرب رواج یافته، این آزادی نیست؛ بلکه بزرگ‌ترین بلیه‌های بشر محسوب می‌شود.

نویسنده  حامد ملانوری

انتهای پیام/

 

نظر شما