به گزارش برنا؛ مسعود خدابنده عضو سابق مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت از مسعود رجوی بود. وی از روزهای ابتدایی انقلاب به جمع این گروه پیوست و تا سال 75 همچنان در سازمان حضور داشت.
مسعود خدابنده که برادرش ابراهیم نیز از اعضای جداشده سازمان است، با نام مستعار «رسول» در سازمان فعالیت میکرد و در تابستان 60 مسئول مستقیم انتقال محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری عوامل انفجار در حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخستوزیری بود.
بهتازگی کتاب «تهران تا تیرانا» حاوی خاطرات مسعود خدابنده منتشر شده است که ناگفتههایی از منابع مالی گروهک منافقین را افشا میکند که در ادامه میخوانید:
در ماههای اولیه پیروزی انقلاب سازمان مجاهدین خلق با دستبرد به بانکها و مؤسسات پول مورد نیازش را تأمین میکرد. در سال 1360 و بهدنبال اعلان مبارزه مسلحانه علیه نظام سازمان نیاز به پول بیشتری داشت.
آن زمان پول بهطور مستقیم از طرف سرویسها پرداخت میشد و بخش مالی مسئول انتقال آن به داخل بود ولی بعدها وقتی سازمان از طرف دونالد رامسفلد بههمراه کمکهای دیگر به صدام هدیه شد و سازمان به عراق منتقل شد، قضیه فرق کرد.
در زمان صدام عملاً محدودیت مالی برای مجاهدین وجود نداشت یعنی اگر ما پروژهای را ارائه میکردیم و تصویب میشد مسئله مالی آن ابداً مطرح نبود و مشکلی نداشت.
در زمان صدام عملاً محدودیت مالی برای مجاهدین وجود نداشت
بخشی از مخارج جنگ صدام با ایران را عربستان سعودی (با تأیید آمریکا) و گاهی هم کویت یا شیوخ دیگر میدادند و در این بین مجاهدین نیز سهم خودشان را داشتند، یادم هست در دورهای بهصورت موقت رابطه رجوی و عربستان مستقیم شد و مسعود به عربستان احضار شد (مسافرتها مخفی بود ولی بعدها فیلم و عکس آن منتشر شد).
شاهزاده ترکی الفیصل آن زمان مسئول استخبارات عربستان بود و سابقه ارتباطش با سازمان به آن سالها برمیگردد، ملک عبدالله هم ولیعهد بود؛ ملک عبدالله گاه حتی مستقیم کارهای رجوی را کنترل و رسیدگی میکرد. همان روزها من در یکی از سفرها به عربستان سه کامیون طلا (هر کدام بهمیزان یک تن) و انبوهی هدایا از جمله ساعتهای رولکس طلا با مارک سلطنتی و اقلام دیگر به بغداد آوردیم که بعدها بهکمک تعدادی از تجار اردنی وابسته به دربار عربستان اینها را به پول تبدیل کردیم.
سازمان البته در این سه چهار دهه با اموالی که از خانوادههای اعضایش دزدید، با مبالغی که از سرویسها تحت عنوان خرج نفرات گرفت، با سرانهای که از صدام حسین دریافت میکرد و مبالغی که از طریق فروش نفت قاچاق به دست میآورد توانست انبوهی شرکت و هتل و دارالتجاره هم افتتاح کند؛ در جریان فروش نفت قاچاق برای صدام 10 درصد درآمد را نگه میداشت که بهسرعت تبدیل به چند هتل بزرگ در لندن شد.
** مریم رجوی با چند دهمیلیون دلار اسکناس دزدیدهشده در فرانسه دستگیر شد
بعد از فرار مریم رجوی از عراق او را با چند دهمیلیون دلار اسکناس دزدیدهشده از بانکهای عراق در پاریس دستگیر کردند و فرانسه مسئله را به سوریه اطلاع داد که در همان زمان چند دهمیلیون دیگر با صندوقهایی از جواهرات و طلا در مرز عراق به سوریه که بار قاطر کرده بودند، کشف و ضبط شد.
البته بعد از دستگیری مریم رجوی در پاریس (سال 2003) تحقیقاتی شروع شد که منابع مالی سازمان را هم نشانه گرفت. سازمان برای فرار از دست تحقیقات مجبور شد حجم چشمگیری از پولها را خرج کند؛ مقدار زیادی هم از بین رفت چون مجبور بودند آن مبالغ را جابهجا کنند.
شرکتهای بسیاری که سازمان در اختیار داشت تعطیل شد و خلاصه حجم درآمد کاهش یافت؛ طبق برآورد سازمانهای فرانسوی که مسئول تعقیب این قضیه بودند امروز مجاهدین خلق کمتر از 20 درصد پولی را که زمان صدام جمع کردند در اختیار دارند.
این را در میزان خرجکردها را هم میشود دید؛ تحرکات سازمان چه در منطقه و چه در اروپا و امریکا عملاً با مخارجی که قبلاً میکردند قابل مقایسه نیست. بهجرئت میشود گفت امروز هم منابع اصلی و اولیه مالی سازمان فرق زیادی نکرده است، باز همان سرویسهای امریکایی و اسرائیلی منابع مالی سازمان را تأمین میکنند و مسئولیت ارسال با خزانه شیخ عربستان است!
البته روشها و واسطهها فرق کرده است؛ زمانی مستقیم در فرانسه به چند صد حساب بانکی واریز میشد، زمانی از طریق صدام حسین به دستشان میرسید، گاهی با چمدان، گاهی با کامیون، گاهی از طریق پولشویی و گاهی هم از طریق خیریههایی که تأسیس کرده بودند این پول تأمین میشد.
** کمپ آلبانی در 5 زمین کشاورزی ساخته شده است
امروز در آلبانی 5 زمین کشاورزی خریداری شده و در آن کمپی برای مجاهدین ساخته شده است که نهتنها مجوز ساختمان ندارد که اصلاً ردی از آن یا سکنه آن در دفاتر دولتی آلبانی وجود ندارد، این زمین را بهواسطه یکی از معروفترین قاچاقچیهای سلاح آلبانی بهصورت نقد تهیه کردهاند و هیچ داد و ستد بانکی و ردّ اداری انجام نشده است. کلیه مصالح ساختمانی از طریق ایتالیا بدون پرداخت مالیات و مجوز واردات آمده است که باز هیچ ردی از حساب و کتاب و بانک و مالیات در آن نیست.
چندی پیش دو نفر اسرائیلی را در مرز آبی با ایتالیا دستگیر کردند که حجم درخور توجهی اسکناس بههمراه داشتند؛ البته کسی نفهمید ماجرای آن دو اسرائیلی چه شد. سازمان مجاهدین در آلبانی نهتنها یک حساب بانکی ندارد که اصلاً در دفاتر وزارت کشور و (این روزها در دفاتر وزارت بهداشت) اصلاً نه این نفرات ثبت هستند و نه قرارگاهی در نقشه وجود دارد؛ پلیس هم یکی دو بار خواست بهخاطر قتلهای مشکوک وارد صحنه شود که از شیش (سرویس امنیتی آلبانی تحت نظارت سازمان سیا) هشدار دادند و آنها را منع کردند.
** مافیای آلبانی با مجاهدین رابطه خوبی دارد
اصلاً یکی از دلایلی که مجاهدین را بعد از سقوط صدام به آلبانی منتقل کردند، همین فساد گسترده در سیستم این کشور است. آلبانی در اروپا بهعنوان دروازه قاچاق مواد مخدر، فساد مالی و قاچاق سلاح شناخته میشود. بسیاری از سلاحهایی که از غرب به دست گروههای تروریستی در سوریه میرسید و میرسد، از آلبانی عبور میکند. مافیای آلبانی البته این روزها رابطه خوبی با مجاهدین خلق دارد که مسائل مختلفی از جمله مسئله پولشویی را حل میکند.