صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

جانشین عقیدتی سیاسی وزارت دفاع در گفت‌وگو با برنا

سردار سلیمانی قهرمان همه میدان‌هاست/ دو نوع داعشی از دید حاج قاسم

۱۴۰۱/۱۰/۱۷ - ۰۶:۲۸:۴۳
کد خبر: ۱۴۱۸۴۹۰
جانشین عقیدتی سیاسی وزارت دفاع گفت: حاج قاسم در همه میدانها قهرمان است در میدان تحلیل ، نوآوری و طرح ریزی، تاریخ و تاریخ شناسی قهرمان است چون مطالعه می کرد؛من هیچ کس را مثل حاج قاسم از نظر احاطه جغرافیایی ندید‌ه‌ام، او متر به متر ایران وسوریه را میشناسد.

حجت‌الاسلام و المسلمین علی شیرازی، جانشین عقیدتی سیاسی وزارت دفاع در سومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی به گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری برنا نشست. 

برنا: برخی از شخصیت های ملی نمی توانند بعدی امتی پیدا کنند و بالعکس برخی نیز علیرغم یک شخصیت خادم برای امت اسلامی، یک قهرمان ملی نمی‌شوند. حاج قاسم چگونه این دو قابلیت را در خود ایجا کرده بود؟ 

شیرازی: حاج قاسم یک چهره ملی است و اسلامی است، ملی از نگاه اسلام یک چهره تفکیک شده نیست، اسلام از ملیت دفاع می کند ما برای خاک کشور ارزش قائل هستیم و ملیت جزئی از اسلامیت است و مردم سالاری زیرمجموعه اسلام است.

ما میگوییم انسان گرایی؛ خیلی ها تصور می کنند انسان گرایی چون از ویژگی های فرهنگ غربی است ما با انسان گرایی مخالف هستیم نه، انسان گرایی ما هستیم مسلمانان هستند . اسلام از انسان گرایی حمایت می کند. بزرگترین ارزش را اسلام برای انسان قائل است.

قرآن در سوره بقره می فرماید : «انی جاعل فی الارض خلیفه» انسان جانشین خدا بر روی زمین است شما تعبیری بهتر از این دارید برای انسان، که انسان جانشین خدا باشد. حاج قاسم نزدیک هشت سال در جنگ بود، یک مدتی نیرو تربیت می‌کند برای جبهه و بعد هم خودش می آید در جبهه مستقر می‌شود و سالها فرمانده تیپ و لشگر بوده و مبارزه کرده برای دفاع از کشور که دشمن را از خاک کشور بیرون کند و ملی گرایی واقعی را حاج قاسم دارد.

 وقتی می گوییم حاج قاسم قهرمان ملی است، از این زاویه نگاه کنیم بزرگترین قهرمان کشور حاج قاسم است. قهرمان کسی است که طرف مقابل را زمین بزند، حاج قاسم چند جا دشمن را به عقب راند؛ در جنگ در جنوب شرق و در لبنان و افغانستان و سوریه و فلسطین و عراق همه این میدان ها، میدان غلبه حاج قاسم و نیروهای حاج قاسم بر دشمن است. 

 ادر دوران هجرت حاج قاسم یک قهرمان است چه هجرت درونی و چه بیرونی. حاج قاسم هجرت مکانی دارد در دوران کودکی از روستای خود کوچ کرده به کرمان، هجرت کرده برای خدمت به پدر این یک هجرت اصغر است. حاج قاسم هجرت می کند بیش از 7 سال خوزستان برای شرکت در جنگ با حزب بعث عراق، یک هجرت مکانی است. 

حاج قاسم در طول 22 سالی که در نیروی قدس است دائم در هجرت است یا به افغانستان یا به سوریه یا به عراق و یا به لبنان و فلسطین و هر جا که لازم باشد حاج قاسم آنجا حضور پیدا میکند. این یک هجرت است اگر بخواهیم بحث هجرت اصغر را مطرح کنیم هیچ کس مثل حاج قاسم در میدان هجرت اینگونه نام آور نشده است حتی وزرای امور خارجه ما، ما هیچ کسی نداریم مثل حاج قاسم نزدیک 40 سال بحث هجرت را دنبال می کند زمانی که در زمان جنگ در جنوب شرق دائم بین کرمان و سیستان و بلوچستان در رفت و آمد است بین جیرفت و بم در رفت و آمد است در این میدان هم یک قهرمان ویژه است.

حاج قاسم در تحلیل نوآوری داشت در برنامه ریزی و طراحی حرف نو داشت جلسات متعددی حاج قاسم می نشست گاهی اوقات جلسات چند ساعته همه حرف هایشان را می زدند و گاهی 50 نفر از نیروهای ممتاز کشوری از مسئولین کشور در آن جلسه همه می آمدند روی یک موضوع حرف می زدند وقتی حاج قاسم حرف می زد حرف نو داشت.

در نیروی قدس وقتی حاج قاسم می خواست جمع بندی کند حرف نو داشت پس اگر ما بخواهیم بگوییم حاج قاسم در کدام میدانها قهرمان است در میدان تحلیل یک قهرمان است در میدان نوآور و طرح ریزی قهرمان است در میدان تاریخ و تاریخ شناسی قهرمان است چون مطالعه می کند بر همه چیز اشراف دارد در میدان حضور دارد بر همه چیز اشراف دارد. من هیچ کس را مثل حاج قاسم از نظر احاطه جغرافیایی هیچ کس را شبیه حاج قاسم نمی دانم در هر سرزمینی وارد شده تمام عراق را می شناسد و متر به متر ایران وسوریه را میشناسد.

 برنا: حاج قاسم را افکار عمومی به سرسختی با دشمن می شناسد ولی همه کسانی که از نزدیک او را دیدند، از حسن خلق و صفای وصف ناپذیرش میگویند. این جاذبه و دافعه از کجا نشات میگیرد؟

شیرازی: حاج قاسم گرچه یک نیروی نظامی و پاسدار و مرد میدان جنگ بود در میدان محبت به مردم و محبت خانواده شهید و فرزند شهید و حتی محبت به دشمن او در این میدان به دشمن هم محبت می کند و توصیه می‌کند می گوید وقتی به سوریه می روید با داعش بجنگید داعش دوگروه هستند یک گروه کسانی که واقعا داعشی هستند از بن دندان منحرف هستند یک گروه فریب خوردند الان می آیند در کنار داعش می جنگند سر می برند اما فریب خوردند جاهل هستند. 

 در زیارت اربعین می گوییم امام حسین برای دو چیز شهید شد برای جلوگیری از گمراهی و  جهالت مردم. یک عده از داعش جاهل هستند گمراه هستند اگر کسی بنشیند با این صحبت کند هدایت می‌شوند حاج قاسم می گوید با نوع برخورد خود اینها را جذب کنید. 

شما وارد حلب می شوید وارد مناطق عراق که دست داعش است می خواهد آزاد شود شما فیلم حلب را دیدید وقتی حلب آزاد می شود داعش در یک قسمت حلب در محاصره است حاج قاسم می گوید یک مسیر را باز کنید اعلام می کند فرماندهان به داعش اعلام می کنند هر کس می خواهد بیرون بیاید، بیاید بیرون وهر کس  از سوریه می خواهد برود ، برود چون راهی برای هدایت مردم است. 

کسی که نگاهش به دشمن این است با دوست چگونه برخورد می کند؟ با فرزند شهید چگونه برخورد می کند؟ حاج قاسم گاهی شب ساعت 12 یا 1 نصف شب وقت پیدا کرده زنگ می زند به فرزند شهید مادر شهید و به خانه آنها می رود. گاهی زنگ می زند در کرمان به خانه یک شهید می گوید من وقت ندارم ساعت 6 صبح می توانم بیایم . صبحانه را آماده کنید من آنجا می آیم با شما صبحانه بخورم. همین حاج قاسمی که در میدان جنگ اخم دارد، خشم دارد، سخت می گیرد، همین حاج قاسم اجازه نمی دهد درخانه شهید فرزند شهید برایش میوه بیاورد. او پا می شود میوه می چرخاند او نوکر فرزند شهید و پدر و مادر شهید می شود.

وقتی مادر حاج قاسم از دنیا رفت وقتی وارد فرودگاه شد  اولین حرفی که ایشان زد این بود که افتخار من این است آخرین باری که مادرم را دید کف پای مادرم را بوسیدم؛ این همان حاج قاسمی است که همه در میدان از او می ترسند، رئیس جمهور آمریکا هم از او می‌ترسد.

برنا: کدام یکی از ویژگی‌های حاج قاسم و چه خاطره‌ای از ایشان در ذهن شما حک شده است؟

شیرازی:  حاج قاسم اهل رفاقت بود و رفیق بود یکی از رفاقت های حاج قاسم رفاقت با بچه ها و فرمانده های جنگ بود و این رفاقت محکمی بود و رفاقت در جنگ از برادری محکم تر است.

اشکی که من در مراسم حاج قاسم ریختم در تشیع جنازه برادر شهیدم نریختم. این رفاقت جنگ است. یک قسمت از این رفاقت ها عمیق تر مثلا رفاقت حاج قاسم با احمد کاظمی ، رفاقت حاج قاسم با آقای قالیباف، رفاقت حاج قاسم با سردار کاظمی تا کجاست؟

حاج قاسم یک جمله ای دارد بعد از شهادت آقای کاظمی در یک مصاحبه می گوید که من همیشه شک داشتم که من بیشتر به احمد عشق می ورزم یا احمد به من. من همیشه میخواستم به این نتیجه برسم که من بیشتر او را دوست دارم یا او مرا. به خودم گفتم  من این محبت را به احمد ثابت کنم که بیشتر دوستش دارم، به خودم گفتم جایی اگر احمد به کلیه نیاز داشته باشد من کلیه ام را به او بدهم که چقدر دوستش دارم. حاضر بود تکه ای از بدنش را بکند و معیوب کند که احمد زنده باشد. محبت حاج قاسم این است.

انتهای پیام/ 

نظر شما