به گزارش خبرگزاری برنا از تهران ؛ امروز چهارم شعبان ۱۴۴۴قمری زادروز فرخنده «ماه منیر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام» و"روز جانباز" مینامند.
«جانبازی ام راپیشکش روح بلند پدر و مادرم میکنم »
هروقت از دهه ۶۰صحبت میشد ناخودآگاه چهره "مادرم" رنگ پریده،مضطرب و گاهی همراه با ترس،بیم وامید میشد!
"پدر" که مهربان و صبور بود و گاهی کم طاقت.
دهه ۶۰؛ دهه ای پر ازنذر ونیاز بود وشایدتنها دهه ای بوده که "مادرم" بیشترین نذرها رامیکرد.
دیگر دلم نمیخواست که به خاطر جراحت های مکرر ورفتن های متعدد به جبهه بستگان ونزدیکانم که خدا بیامرزدشان خنده های معناداری برپدر کنند و قلب مهربان اش را ریش ریش نمایند.
دلم نمیخواست بیش از این "مادر" را مقصر کنند
دلم برای خودم،برای "پدرم" وبرای "مادرم" بیشتر میسوخت.
یادم نمیرود آن شب های سرد و تاریک زمستان که "مادر جانم" بادست های پرچین خود درآستان حق حاضر میشد وخدا را بحق علی (ع)قسم میداد دعا کردن های شبانه او و آمین گفتن های پدر معجزه ها میکرد و بوی هل ومیخک دعاهای شبانه شان به دور از نگاه های معنادار کسانم درجبهه هادل انگیز بود.
جانبازی ام راپیشکش میکنم به "مادر" که نجواهای شبانه وخواندن اشعار ومشک زدن هاو بوی نان داغ وآغوز و دوغ وکنگر ماست اش به زندگی روح میبخشید.
جانبازی ام را تقدیم میدارم به "مادرم" که هم آشپزبود و هم بافنده،هم سره دار بود وهم پزشک و ماما،هم درو میکرد وخوشه میچید تا به همراه پدر بخشی از نان سال خانواده تهیه گردد.
جانبازی ام را تقدیم میکنم به دست هایش که مانند دست های پدر خشن ومحکم بود که با آن جاجیم ها،گلیم ها وقالیچه های رنگارنگ میبافت.
جانبازی ام راپیشکش "پدر" میکنم که زمستان اش در دشت وبهارش درکوه وجنگل وتیر و مردادش در آییش وشهریورش در شالیزارهای دشت و دمن طی گشت تا سفره خانه اش خالی نماند.
جانبازی ام را تقدیم میدارم به "پدری" که، دهه ۶۰ را از این منطقه به آن شفاخانه چونان حاجیان سپید پوش سعی میکرد بین مروه وصفا وگاهی هروله کنان از دم در بیمارستان ها به داخل اورژانس ها کولم میکرد و دیگر منتظر برانکارد وبهیار وپرستار نمی ماند.
امروز را بسیار یاد کردم از آن دو، که کم لطفی ها و بی انصافی های مرا تحمل میکردند و خم به ابرو نمی آوردند.
امروز،روز جانباز است ومن نور میگیرم از درخشان ترین خورشید و ماه هدایتم وباغبانان عزیزی که نیستند وچهره درنقاب تراب نهاده ولی بوی خوش هل و یاس ونرگس ومیخک مادرم "حاجیه خانم اقلیما طاهریان" وپدرم "کربلایی غلامحسین رجب پور "ساری و جاری وصد البته همیشگی است.
امروز،روز جانباز است و من این مدال افتخار را به روح منور پدر و مادرم تقدیم میدارم که ایثارگرانه مرا پروریدند.
جانباز؛ طالب رجب پور
تهران ۱۴۰۱/۱۲/۰۶