به گزارش خبرگزاری برنا، داستان از ولادت امام حسین (ع) و مسابقه اداره کل رفاه شهرداری تهران با محوریت بیان یک جمله در وصف سرور و سالار شهیدان آغاز می شود، آغازی با پایانی قابل تامل به برنده مسابقه صرف نظر از هدیه مادی تعیین شده قرار است تربت امام حسین(ع) اهدا شود، پیام ها یکی پس از دیگری ثبت می شود و آنچه در این میان بیش از همه توجه را به خود جلب می کند درخواست هدیه معنوی این مسابقه یعنی تربت امام حسین و آرزوی شهادت و وصال با یار از سوی درخواست کننده است.
ادمین فضای مجازی اداره کل رفاه شهرداری تهران می گوید: بعد از اعلام مسابقه ولادت امام حسین علیه السلام که هرکس باید زیر پست مربوطه دوبیت برای امام حسین کامنت می گذاشت، دایرکت ها را چک می کردم، دیدم فردی با تصویر آتش نشان برای اولین بار پیغام گذاشته، دو بیت هم نه، چند بیتی که خیلی به حال و هوای ولادت مرتبط نبود.
ادمین می گوید:
پیامش ما بین پیام ها توجه ام را جلب کرد و بعد از تبادل چند پیام با او، حس کنجکاویم گل کرد، همان موقع به رفیقم رضا صالحی زنگ زدم، گفتم رضا دارابی رو می‌شناسی؟ گفت آره رفیقمه، چطور مگه؟! گفتم میگه تو رییسشی، گفت نه بابا،رضا الان رییس ایستگاهِ، منم دوسال نیروش بودم … داستان رو براش تعریف کردم و گفت دمش گرم ، بازم معرفت به خرج داد و پرچم ما رو برد بالا، حالا الان بهش زنگ میزنم و …
رضا صالحی روز تشییع شهید دارابی یک دفعه اومد اداره بهم سر بزنه، بهم ریخته بود بهم گفت رضا رو یادته سه روز پیش بهم گفتی، گفتم خب، گفت امروز تشییع همون بودم دیگه
گفتم دروغ میگی
گفت مگه نگفتی دارابی، پیغاماشو داری؟!
دوساعتی ما بینِ پیام ها گشتم تا پیداش کنم، این دفعه گریه می کردم و پیام ها رو می خوندم …
بعضی ها چه راحت با امام حسین علیه السلام معامله می کنند.
خالصانه گفت تربت می‌خوام و دعا کن شهید بشم
شهید شد و فکر کنم تربت هم از دست سیدالشهدا علیه السلام گرفت …
انتهای پیام/