به گزارش خبرگزاری برنا هرمزگان، کهنسرزمین ایران در تاریخ پر افتخار خود، امپراطوریهای بزرگی را میزبانی کرده است، از تمدنهای کهنِ زیسته در این جغرافیا، تا مادها و پارتها و پارسها، از امپراطوریهای بزرگ غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان تا ایلخانانِ مغول، از صفویان، افشاریان و زندیه تا قاجار و پهلوی!
همه با تفکرات، رنگها و نمادهای مختص خود آمدهاند و هر کس به بضاعت خود سهمی در فعلیتِ ایران داشته است، اما به هر صورت " ایران " همیشه ایران مانده است تا روزی حاکمیتِ مردم بر مردم، تحت بیرق مردمسالاری دینی تحقق یابد.
تاریخ قطعا به یاد دارد که پهنای حاکمیت ایران در دوران هخامنشیان به دو سوی کرهی زمین کشیده شده بود و مرزهای ایران از شرق تا جیحون و شمال هند، از غرب تا یونان و مصر، از شمال تا جنوب روسیه و از جنوب تا یمن امتداد داشته و در دوران حکومت سلجوقیان حدود ۲۶ کشور از کشورهای امروزیِ منطقه، در سیطره حاکمیت ایران زمین بودهاند، اما در طول تاریخ نقشه کشور پهناورمان تغییرات و تحولات بسیاری به خود دیده است و بر اثر سستیهایی که وجود داشته این قلمرو گاها کوچکتر شده است که دوران حاکمیت قاجارها بر ایران یکی از سرآمدترین دورانها در ناتوانی حفظ تمامیت عرضی است اما با این وجود به جرات میتوان گفت پهلویها مفتضحتر از قاجارها در حفظ تمامیت ارضی عمل کردهاند چرا که در بسیاری از موارد آنها بدون هیچ جنگ و خونریزی و کوچکترین دفاعی بخشهایی از میهن را به بیگانگان هبه کردهاند، مسئلهای که یادگاریهایی از این بیلیاقتی در چهارگوشه مملکت وجود دارد و ننگ آن هیچگاه از پیشانی پهلویها؛ از رضا پالان تا ربعشان که امروز مدعیالعموم شده است پاک نخواهد شد.
نقاط مختلف ایران در طول تاریخ تغییر و تحولات زیادی به خود دیدهاند و هر کدام به نوعی بین حکومتها و کشورها دست به دست شدهاند اما یک نقطه از این مرز و بوم همواره ایرانی بوده است به جزئی جداییناپذیر از مرز و بوم تبدیل شده است و آن هم خلیج ایرانیِ همیشه فارس است.
دریایی که از پارس آغاز میشود، همواره مانند گهوارهای زیبا، ایران عزیزمان را پاسبانی کرده است و جزایر آن نیز همواره به نام ایران بوده و خواهند بود؛ این دریای بزرگ دست کم ۳۰ جزیره مسکونی و غیر مسکونی را در دل خود جای داده است که بخش عمدهی این جزایر امروز در جغرافیای استان هرمزگان معنا پیدا میکنند.
خلیج فارس در واقع محور ارتباط بین اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی است و از همین حیث بسیار حائز اهمیت است بر همین اساس کشورهای زیادی در صدد هستند که از امتیازات دریایی و دریانوردی در خلیجفارس بهرهمند شوند مسئلهای که در همین چند ماه گذشته با حضور روسها و قزاقها برای سرمایهگذاری در بندرشهید رجایی کاملا مشهود شده است.
یکی از مسائلی که هر از گاهی مانند یک زخم چرکین سر برمیآورد ادعای حاکمیت بر جزایر سهگانه ایران در خلیجفارس توسط امارات متحده عربی است، سه جزیره مهم و استراتژیک یعنی ابوموسی، تنببزرگ و تنب کوچک که جزو جغرافیای سیاسی استان هرمزگان محسوب میشود اما اماراتیها هر از گاهی ادعاهای ناصوابی را در رابطه با مالکیت این جزایر مطرح میکنند.
ماجرای این جزایر بر میگردد به سال ۱۲۳۵ شمسی و جنگ خوشاب که بین نیروهای ایرانی و ارتش انگلیس به وقوع پیوست، طی این درگیریها جزایر خلیجفارس به تصرف انگلیسیها درآمد و از آنجایی که در آن زمان آنسوی خلیجفارس نیز در تصاحب بریتانیاییها بود، ادعایی را برای مالکیت بر این سوی خلیج ایجاد کرد و منازعاتی را بر جای گذاشت که جزو ذات روباه پیر است، آنها هیچ جایی بدون خرابکاری ترکنکردهاند.
اقدامات انگلیس در جزایر سه گانه ادعایی را برای شیخنشینها ایجاد کرد که بر خلاف معاهدات بینالمللی بود چرا که بریتانیاییها پیشتر در عهدنامهٔ مجمل که سال ۱۱۸۷ منعقد شده بود، حاکمیت ایران را بر کل خلیج فارس به رسمیت شناخته بودند و حتی پذیرفته بودند که کشتیهایشان فقط از نقاطی که دولت ایران اجازه دهد تردد کنند و حتی مسائل را باری دیگر در عهدنامه مفصل تصریح و تصدیق کرده بودند.
با خروج انگلیسیها از جزایر خلیجفارس نیروهای نظامی ایران در بوموسی مستقر میشوند و حاکمیت ایران مجددا در این مناطق تثبیت میشود.
9 آذر 1350 نیروهای دریایی ارتش ایران، درست یک روز پیش از خروج رسمی نیروهای انگلیسی از خلیجفارس وارد جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک شدند. این خبر را همان روز امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت، در مجلس شورای ملی اعلام کرد و با استقبال همه طیفهای نمایندگان مجلس همراه شد.
البته این روند از سالها پیش آغاز شده بود در واقع، انگلیسیها تلاش داشتند با گروگانگیری جزایر سه گانه ابتدا تکلیف بحرین را مشخص کنند و سپس با دادن وعده جزایر همزمان به ایران و شیخنشینهای آن سوی خلیج بعد از ترک خلیجفارس این مسئله را به خود ایرانیها و اعراب بسپارند چنانچه علم در 28 بهمن 47 مینویسد: «عصری دنیس رایت سفیر انگلیس به دیدنم آمد... یک مطلب خیلی محرمانه به من گفت که کار جزایر تنب تمام است و قطعا متعلق به ایران خواهد شد زیرا به شیخ راسالخیمه گفتهایم اگر با ایران کنار نیایی، چون جزایر بالای خط میانه واقع میشود ایران آن را قانونا و اگر قانونی نشد با زور، خواهد گرفت و شیخ حاضر به معامله است. گفتم ابوموسی چهطور؟ گفت این جزیره زیر خط میانه است. گفتم زور ما آنقدر هست که پا زیر خط بگذاریم و آن حکایت لر را برای او گفتم قدری خندیدیم و باز جدی شدیم. گفت اگر به زور متوسل شوید روابط شما با اعراب هم به هم میخورد. گفتم به جهنم! ما از اعراب چه گرفتهایم؟ مگر آنکه حالا مخارج دفاع خلیجفارس را بدهند به شرطی که عمل دفاع در دست ما باشد. گفت میگویند آخر خلیج عربی است چگونه ریش و قیچی را دست شما بدهند. گفتم قرارداد دفاعی 50 ساله میبندیم، چنانکه شما با آنها داشتید...».
البته رژیم پهلوی یک خیانت در رابطه با جزایر سهگانه مرتکب شد و آن هم اجازهی تاسیس پاسگاه به شیخنشین خارجه در امارات بود، مسئلهای که هنوز که هنوز است تبعات آن حل نشده است و آن پاسگاه به دلیلی برای ادعای اماراتیها و مدرکی برای گفتههایشان تبدیل شده، آنها به هر شکلی آن پاسگاه و ساکنین اماراتیِ ابوموسی را تقویت میکنند تا این خاکریز را به هیچ وجه خالی نکنند.
البته جمهوری اسلامی ایران به ویژه در دولت سیزدهم توجه ویژهای به جزیره ابوموسی نشان داده است، به عنوان مثال طرح تشویقی برای کسانی که در جزیره ابوموسی فرزند به دنیا بیاورند و شناسنامه فرزندشان صادره از ابوموسی شود قرار دادهاند و امکانات ویژهای در اختیار آنها قرار میدهند، از طرفی قرارگاه درمان استان حدود سه سری اردوی پزشکی در جزیره بوموسی برگزار کرده است که هزاران خدمت رایگان پزشکی به جزیرهنشینان اعطا شده است، ضمن اینکه با تلاشهای انجام شده اولین خط گردشگری به جزیره ابوموسی با محوریت " گردشگری خانواده محور " راه اندازی شده است تا از این طریق ارتباط سرزمین اصلی با جزیره بوموسی تقویت و این جزیره از محجوریت خارج شود.
در پایان توجه شما را جلب میکنیم به نکاتی در رابطه با اثبات ایرانی بودن جزایر سه گانه که توسط حاج حسین شریعتمداری مطرح شده است:
۱ ــ در حقوق بین الملل و قوانین مربوط به مرزها و سرزمین ها، حاکمیت یک کشور بر یک منطقه از چند راه به اثبات میرسد. از جمله «مالکیت تاریخی»، حاکمیت موثر- یعنی افراشته بودن پرچم، نصب حکام، حضور نیروی نظامی و…- که تمامی این ملاک ها و معیارهای حقوقی از حاکمیت قطعی ایران بر جزایر سه گانه حکایت دارند.
۲ ــ علاوه بر نقشه های متعددی که از دوران یونان باستان – قبل از میلاد مسیح- برجای مانده و در آنها از تمامی جزایر خلیج فارس با عنوان بخشی از سرزمین ایران یاد شده است، در سده های اخیر نیز تمامی نقشه های رسمی که از سوی کشورهایی نظیر انگلستان، فرانسه، روسیه، پرتغال، اسپانیا و… تهیه شده و به عنوان اسناد رسمی نگهداری می شوند، جزایر خلیج فارس- از جمله سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی- را بخشی از خاک ایران دانسته اند. از جمله دولت انگلیس که بیش از دو سده در منطقه حضور داشته و در مواردی نیز با دولت های وقت ایران درگیر بوده است، در مجموع ۲۳ نقشه رسمی از منطقه تهیه کرده که در تمامی آنها- بدون استثناء- جزایر سه گانه متعلق به ایران است.
۳- در سال ۱۸۳۰ کاپیتان جی.بی.بروکس GBBRUCKS از سوی کمپانی هند شرقی- وابسته به دولت استعماری انگلیس- نقشه ای رنگی از خلیج فارس تهیه می کند. در این نقشه رنگی که نسخه هایی از آن در وزارت خارجه انگلیس و مخزن اسناد سازمان ملل متحد نگهداری می شود، ۳ جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی به رنگ خاک ایران ترسیم شده است. کاپیتان بروکس نزدیک به ۱۲ سال برای تهیه این نقشه در منطقه خلیج فارس بود.
۴- در سال ۱۸۳۵ «ساموئل هنل» از سوی دولت انگلیس مأمور تعیین حدود کشورها در خلیج فارس می شود. هنل در نقشه خود یک خط فرضی در آبهای خلیج فارس ترسیم می کند که جزایر سه گانه در قسمت فوقانی- شمالی- این خط فرضی قرار داشته و متعلق به ایران دانسته شده است.
۵- در ژانویه سال بعد- ۱۸۳۶- سرگرد «موریسن» جانشین ساموئل هنل، مأموریت او را پی می گیرد و پس از مذاکره با شیوخ خلیج فارس نقشه ای که به تأیید آنها رسیده بود را تهیه می کند. در این نقشه، جزایر سه گانه در عمق بیشتری از قلمرو ایران قرار گرفته است.
۶- در سال ۱۸۸۱ نیروی دریایی انگلیس بار دیگر نقشه ای از منطقه خلیج فارس تهیه می کند که در آن جزایر سه گانه و خاک ایران، رنگ مشترکی دارند.
۷- در سال ۱۸۸۶ دایره اطلاعات دولت انگلیس نقشه ایران را با رنگ یکسان جزایر و خاک ایران تهیه کرده و در ۱۲ ژوئن همان سال این نقشه از سوی وزیر مختار انگلیس در تهران به ن اصرالدین شاه تحویل می شود.
۸- در سال ۱۹۰۸، دولت ایران امتیاز استخراج خاک سرخ -سنگ آهن- ابوموسی را به ونگهاوس آلمانی می دهد که دولت انگلیس به دلیل تیرگی روابط خود با آلمان، به ایران اعتراض می کند، دولت انگلیس در اعتراض خود خواهان کسب امتیاز استخراج خاک سرخ برای شرکت های انگلیسی است یعنی تاکید بر حاکمیت ایران…
۹- اصلی ترین- و تنهاترین- سندی که امارات برای اثبات ادعای خود ارائه می کند نامه ای است که شیخ یوسف فرماندار ایرانی بندرلنگه در سال ۱۸۸۲ به شیخ حمید القاسمی حاکم رأس الخیمه مینویسد و در آن به عنوان تعارف و ابراز ادب- که آن هنگام بسیار متداول بوده و در بسیاری از نامه های مشابه دیده می شود- نوشته بود؛ ابوموسی از آن شماست (در خدمت شما هستیم!) نکته درخور توجه این که شیخ یوسف در ادامه همین نامه خطاب به حاکم رأس الخیمه می نویسد «بلد لنجه بلدکم» یعنی شهر بندرلنگه هم شهر شماست و عجیب آن که اماراتی ها وقتی به این نامه استناد می کنند جمله اخیر را که به وضوح نشان می دهد جمله قبلی فقط یک تعارف بوده است، حذف می کنند!
گزارش و ویدئو: علی ستاری
انتهای پیام/