به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ رمان یک دست نوشته سیدناصر هاشمی منتشر شد. داستان این اثر در زمان متوکل عباسی میگذرد. روزگاری که شیعیان تحت نظارت شدید امنیتی بودند و مامورین حکومت هرگونه ملاقات با امام هادی (علیه السلام) را ممنوع کرده بودند. در این زمانه دانشمندی به نام ابن سکیت که از شیعیان و یاران باوفای امام هادی (علیه السلام) است، همراه با جوانی به نام آشر که از دوستانش است، مخفیانه به دیدار امام میروند. آشر جوانی است که پنهان از خانواده شیعه شده و از دوستدارن اهل بیت(ع) است.
آشر آرزو دارد که به زیارت مرقد امام حسین (علیه السلام) برود اما متوکل که جنایتهای زیادی در حق شیعیان انجام میدهد، شرط زیارت کربلا را قطع عضو گذاشته است. آشر در پی راهی برای زیارت است و این سکیت هم با اجازه امام آموزش پسران متوکل را برعهده می گیرد تا راحتتر بتواند با ملاقات امام هادی (علیه السلام) بیاید اما سرانجام دردناکی در انتظار ابن سکیت و آشر است.
این رمان که به زندگی و زمانه امام هادی (علیه السلام) در زمان متوکل عباسی میپردازد، برای مخاطب نوجوان و جوان نوشته شده و آنها را با یکی از بخش مهم تاریخ اسلام آشنا میکند.
در بخشی از این اثر میخوانیم:
خبر در شهر پیچیده بود که ابنالرضا به سامرا میآید. خیابانها و کوچههای سامرا شلوغ شده بود. ولی کسی جرأت نمیکرد تجمع کند.
تجمع بیشاز سه نفر در خیابانهای اصلی شهر قدغن بود. مردم، دونفره یا سهنفره باهم میرفتند تا ورودی شهر و برمیگشتند آنها که همدیگر را میشناختند، از یکدیگر میپرسیدند: چه خبر؟ هنوز امام نیامده است؟ اطلاع ندارید به کجا رسیدهاند؟ هر کس چیزی میگفت.
دروغ است مگر من به سامرا میآید؟ اگر خود امام هم نخواهد آنها بهزور که شدهاست، ایشان را میآورند. متوکل چون از امام میترسد، میخواهد او را به دارالخلافه بیاورد که حواسش به او باشد از متوکل هرچه بگویی برمیآید. پشتش به ترکها گرم است وگرنه خودش هیچ است.
انتهای پیام//