صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

گفت و گوی خبرگزاری برنا با امین میری بازیگر نقش ابوخالد (بخش دوم)

از چشمان بازیگر مقابلم خجالت می کشیدم!

۱۴۰۲/۰۱/۰۶ - ۰۹:۰۳:۰۰
کد خبر: ۱۴۵۰۸۷۸
بخش اول گفت و گوی خبرگزاری برنا با امین میری بازیگر نقش ابوخالد سریال «سقوط» را در روزهای پایانی سال 1401 از نظر گذراندید در این شماره نوروزی بخش دوم این گفت و گو را با نگاهی بر حضور این بازیگر زاهدانی در دنیای بازیگری و آنچه در سریال «سقوط» برای او رخ داده است از نظر می گذرانید.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا ؛ در بخش پایانی امین میری بازیگر نقش ابوخالد سریال «سقوط» جدا از این سریال به نحوه ورودش به دنیای سینما و روزگاری که در رویای بازیگری سپری کرده است نیز پرداخته است که خواندن آن در آغازین روزهای بهار خالی از لطف نخواهد بود.

بعد از گریم عوامل صحنه از شما نمی ترسیدند؟

(می خندد) نه تا این حد ...

اما بازیگر نقش آیسان (النازملک) ترس و لرز از ابوخالد را خیلی خوب ایفاء کرد و البته بحران و استرس را به مخاطبش منتقل کرد؟

خیلی خوب، پارتنرهای یک سریال یا فیلم سینمایی در درآمدن یک نقش بسیار موثر هستند و بازیگر مقابل من هم در این کار انصافا عالی ظاهر شد.

به خصوص در سکانس هایی که چشم ابزار اصلی ابوخالد است و نگاه تو به دختر باید همه آنچه در ذهنت می گذرد را به مخاطبت منتقل کند...

باو کن بارها مجبور بودم از خانم ملک با آن نگاه  عجیب و غریبم عذرخواهی کنم. از او خجالت می کشیدم اما آن قدر پشت صحنه این کار پرانرژی  بود  که انرژی بسیاری برای کار میان همه عوامل ایجاد می شد نمی دانم با گریم من بازیگران یا عوامل پشت صحنه چگونه ارتباط برقرار می کردند اما باید بگویم در رابطه بازیگران این سریال قبل از جلوی دوربین پشت صحنه شکل می گرفت و همین مسئله کمک می کرد تا خروجی مطلوب از آب در بیاید.

هم کیومرث مرادی و هم مهدویان خیلی کمک کردند یک جاهایی سجاد پهلوان می گفت این کار را انجام بده و من واقعا  می ترسیدم که نشود اما  می گفت نگران نباش و انجام بده و می دیدم که چقدر راهنمایی او درست بوده است و کارمان را صحیح انجام داده ایم.  

از این نگران نبودی که نقش ابوخالد در کارنامه تو به عنوان یک نقطه عطف ماندگار شود و مدتها مجبور باشی نقش هایی شبیه به آن را بازی کنی؟

نگران که نه!

یعنی اگر نقشی شبیه به ابوخالد پیشنهاد شود بازی می کنی؟

بستگی به نقش و فضای درام دارد.

ابوخالد در سریال «سقوط» به عنوان یک بازیگر سیرابت کرد؟

بازیگر هیچ وقت سیر نمی شود و من اینگونه نگاه می کنم که کاراکتر همیشه جدی است و سخت و من برای رسیدن به آن و متفاوت نشان دادن آن باید تلاش کنم.  اگر حس کنم که نقش  چیز جدیدی ندارد حتما آن را قبول نمی کنم و اکر کاراکتر داعشی باشد و چیز جدیدی برای گفتن داشته باشد شاید در شرایط خاص بپذیرم. چون هر نقشی را اینگونه نگاه نمی کنم که چه فاکتورهایی به من نزدیک است یا دور!  معتقدم  هر کاراکتری در دنیا مثل اثر انگشت همه افراد متفاوت هستند و حتی  دو قلوهای  همسان هم به لحاظ روحی و روانی نمی توانند شبیه به هم باشند پس من برای هر نقشی شناسنامه ای ایجاد می کنم و سعی می کنم به این تفاوت دست پیدا کنم  و هر کاراکتری باید ساخته شود واگر به این فکر کنم که به من چه ویژگی هایی از نقش نزدیک است ناخودآگاه کاراکتر شبیه من خواهدشد  در حالی که تلاش من این است که هیچ چیزی از خودم در آن نقش نداشته باشم .به لحاظ بازیگری  شما یک بار می توانید یک بخشی هایی از خودت را در آن کاراکتر داشته باشید بعد دیگر تکراری خواهد شد و برای همین دوست دارم که گریم های مختللف داشته باشم و دوست دارم حتی  شناخته نشوم.

دوست داری شناخته نشوی!

باور کن بله!

البته با این گریم (ابوخالد) هم این روزها که یک نقش مهم بازی کرده ای شناخته نمی شوی؟

دقیقا همین طور است.

واقعا به عنوان یک بازیگر دوست داری در محافل مختلف دیده نشوی؟!

یک زمانی بله، ولی الان نه ، نه اینکه دوست نداشته باشم شناخته شوم، دوست دارم یک دفعه بگویند که تو آن بودی! (با تعجب و خنده)

خب پیدا نمی کنند تو را؟

 در خیابان نه، ولی در فضای مجازی چر!

در فضای مجازی فحش نخوردی اصلا؟

در فضای مجازی زیاد

چه می گفتند ؟

بعض وقتها فحش رکیک هم می دهند!

ولی انگار از فحش ها خوشحال هم هستی؟

بله، خب  جذاب است !

فحش ها جذاب است؟!

بازیگرها وقتی که فحش می خورند یعنی کارشان خوب درآمده است و تاثیر گذار بوده است البته همیشه هم فحش نمی دهند بعضی ها در مورد لهجه صحبت می کنند و بعضی ها از نقش صحبت می کنند و بعضی ها خسته نباشید می گویند  ری اکشن ها بسیار است و من هم سعی می کنم به همه پاسخ بدهم.

معلوم است در فضای مجازی ارتباط خوبی برقرار کردی؟

بله، تا الان که زیاد بوده و ساعتها وقت من را گرفته و باور کن با علاقه همه نظرات را می خوانم . حس می کنم چون مخاطب سریال  وقت گذاشته (شاید 5 ثانیه)من هم باید احترام بگذارم.

البته همه بازیگران این کار را نمی کنند؟

(می خندد)

اما تو تصمیم داری همیشه به مخاطبانت در فضای مجازی جواب بدهی؟

تا آنجا که بتوانم حتما.

از اواسط سریال کم کم در فضای مجازی حضورت پررنگ شد؟

در قسمت پنجم به بعد بود

چرا تا قسمت پنجم چیزی منتشر نکردی؟

حالم خوب نبود.

چرا؟ بخاطر نقش؟

نه بخاطر اتفاقاتی که افتاده بود!

حس خوبی نداشتی بخاطر جریاناتی که وجود داشت؟

دقیقا در اواخر روزهایی که ما در سقز مشغول کار شدیم اتفاقات رخ داد و حال همه ما خیلی خوب نبود. همه با استرس و اضطراب کار کردیم عجیب بود که در چنین شرایطی حالا من باید نقش یک داعشی را بازی کنم خب این در آن دوره به شدت آزار دهنده بود.

خیلی از رفتار داعش در این کار فاکتور گرفته شد؟

 به نظرم شاید اگر در یک فیلم سینمایی بود خیلی سخت نبود که همه چیز را نشان دهند (در یک نسخه هر چه می خواستند نشان می دادند) ولی در سریالی که مخاطب عام دارد کار به این راحتی ها نیست و نمی شود هر چیزی را نشان داد. با این حال سریال «سقوط»  به نظرم جز معدود سریال هایی بود که در این سالها ساخته شد  و پایان هر قسمت طوری تمام شد  که مخاطب  ولع این را داشت  که قسمت بعدی را ببیند.

خیلی از لحظات سریال را کارگردان بر عهده خود مخاطب گذاشت تا برخی از رفتار رخ داده را حدس بزند و در واقع تلاش کردیم یک استانداردی را رعایت کنیم ولی در بعضی از صحنه ها هم رحم نکردیم مثلا در صحنه ای که آن زن به دختر می گوید لخت شو! و تصمیم دارد به فرمانده اش خوش خدمتی کند یکی از لحظات دردآور کار بود که دیده شد.فیلمنامه مطالعه شده نوشته شده  بود و بچه ها حواسشان به این بود و بیشتر از این منزجر کننده کار پیش نرود  بطور مثال اگر  صحنه های زیر گرفتن بچه بود نمی شد آن را نگاه کرد.

از یک شهرستان شاید کم بهره حداقل در دنیای سینما وتئاتر می آیی ، آیا علاقمندان به بازیگری در آن خطه هم فعال هستند؟

بله به شدت بازیگران با استعداد و کاربلدی در شهرستانها و به خصوص استان ما هستند که می توانند در اولین فرصتی که به دست می آورند بدرخشند و حتی در حوزه کارگردانی حرف هایی برای گفتن داشته باشند شک نکنید ما بازیگرانی داشتیم که اگر همین نقش را بازی می کردند بیش از من می درخشیدند.

تو تئاتر خواندی؟

نه کامپیوتر !

در زاهدان  تئاتر کار می کردید؟

بله ...

دوره بازیگری هم گذرانده ای؟

نه، من هیچ دوره ای از بازیگری را نگذراندم .

شغل دیگری هم داشته ای؟

من کارمند ارشاد سیستان و بلوچستان بودم.

حداقل فعالیت مرتبطی با عرصه هنر داشتی!

زمانی که سربازی من تمام شد می توانستم بروم در شرکتی وابسته به بانک ملی مشغول شوم. جالب است بدانید برای بخشی کامپیوتری ماهی یک میلیون و هشتصد هزار تومان حقوق می دادند و حتی می توانستم در شرکت  آب و فاضلاب که سربازی هم  آنجا بودم و خواهرم هم کارمند آنجا بود استخدام شوم و بمانم .

خب پس چرا کارمند ارشاد استان شدی؟

چون رشته مورد علاقه ام بازیگری به وزارت  ارشاد ربط پیدا می کرد.

با چه حقوقی کارمند ارشاد شدی؟

با ماهی 130 هزارتومان استخدام شدم و  سال دوم 150 تومان شد .

با چه نمایشی دیده شدی؟

با نمایش روحی آنجا دیده شدم

نمایش در استان خودتان دیده می شد ؟ یعنی اجرای عموم داشتید؟

در آن زمان نه متاسفانه، جشنواره ای بود که جایزه منطقه و بین المللی و ..

بچه های تئاتر در شهرستان ها خوب پول در می آورند؟

نه الان در تهران هم نمی شود پولی از تئاتر در آورد. الان اجرا رفتن غیر منطقی است . سالن های خصوصی هم شرایط خوبی  ندارند بعضی سالن ها برای هر شب نزدیک به 14-15  میلیون تومان اجاره سالن می گیرند که اصلا برای تیم تولید و اجرا صرف نمی کند. تئاتر نه در تهران و نه در شهرستان شرایط مساعدی ندارد. فروش بلیت تئاتر

با چه عددی؟ اصلا تئاتر با شرایط اقتصادی فعلی در سبد خانواده نیست. الان پیاز 40 تومانی باید خرید ! و اصلا امکان پذیر نیست که خانواده ای برای دیدن تئاتر به سالن های نمایش برود .

چگونه می شود که بازیگری از یک شهرستان دور نسبت به پایتخت می آید با عشق به بازیگری مراحل سختی را پشت سر می گذارد و با یک نقش می درخشد و ...

الان سالهاست که بازیگر می کنم. از سال 86 که فقط چند ماهی مدیر یک گالری شدم و این سه چهارماهی بیشتر طول نکشید بقیه روزگارم را در بازیگری سپری کردم یا بیکار بازیگری بودم، این حرفه تو می دانی شرایطی ندارد که بشود همزمان هم در عرصه دیگری فعالیت کرد و هم بازیگر بود.

زندگی من بالا و پائین زیاد داشت حتی در یک برهه از زمان  صفر شدم و یک تایمی بود که پول پیش خانه را هم از دست دادم و هر شب خانه یکی از دوستان می رفتم و حتی گاهی  خانه برادرم هم نمی رفتم و اینطوری پای این حرفه ایستادم.

البته بازیگری روزهای پرکاری وکم کاری بسیاری دارد به این قضیه فکر می کنی؟

هیچ وقت فکر نکردم و معتقدم اگر نقشی برای من باشد حتما برای من است و اگر نقشی برای من نباشد هرگز آن را بازی نمی کنم حتی اگر قراردادش را هم بسته باشم.

ادامه دارد ...

نظر شما