بهروز کمالوندی، معاون امور بینالملل و سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، نام آشنایی برای اصحاب رسانه است که علی رغم حساسیتهای موجود در این سازمان، همیشه با خوش رویی و حوصله پاسخگوی سوالات و دغدغههای خبرنگاران بوده است؛ در واپسین روزهای سال 1401 خبرنگار هستهای خبرگزاری برنا در مصاحبهای تفصیلی با وی در خصوص موضوعاتی همچون غنیسازی، نشست شورای حکام و دیپلماسی علمی به گفتوگو نشست. متن گفتوگو به شرح ذیل است:
برنا: با ادامه شرایط فعلی، برنامه ایران برای غنی سازی تا چند درصد است و حداقل درصد غنی سازی با هر توافقی چقدر خواهد بود؟
کمالوندی: غنی سازی حوزهای است که نیازهای ما را مشخص میکند ، اکنون راکتور به 20 درصد نیاز دارد و روی صفحه سوخت سیلیساید کار میکنیم که یک سوخت جدید است، یا بعضی آشکارسازهای نوترونی که درصد غنی سازی بالاتری را می خواهد.
از طرفی ما بحث قانون اقدام راهبردی مجلس را داریم که یک سری تکالیف برای ما مشخص کرده است، با توجه به نام این قانون " اقدام راهبردی برای رفع تحریمها" مجلس این اجازه را داده که اگر مذاکرات به رفع تحریم ها منجر شد ما بتوانیم تعهدات زمان دار را انجام دهیم؛ تعهدات با زمان است نه اینکه انتهای آن نامشخص باشد و اگر پس از احیای دوباره برجام به تعهدات برگردیم بر اساس آن بیش از 300 کیلو مواد 3.67 درصد نباید بیشتر داشته باشیم و سوخت 20 درصد که ما در روسیه خواهیم گذاشت به ما 5 کیلو 5 کیلو منتقل می شود که تا بتوانیم از آن سوخت برای راکتور تهران استفاده کنیم.
مدت تعهد ایران 15 سال است که اکنون ما در پایان سال هشتم هستیم و نیمه بیشتر را طی کردیم و نیمه کمتر آن مانده است، بر اساس آن در خود متن برجام هم پیشبینی شده و غنی سازی ایران در همین درصدها است و اگر نیازهایش بیشتر باشد میتواند مطرح کند که برایش تامین کنند، اگر به طور مثال نیاز 20 درصد ما تامین نشود ما این حق را داریم که 20 درصد تولید کنیم.
ما اکنون بر اساس بند 26 و 36 برجام رفتار میکنیم چون طرف مقابل به تعهدات خود عمل نمیکند پس ما هم بخشی از تعهدات خود را اجرا نمیکنیم؛ بحثهایی که در روزهای آخر مطرح بود که یک مقدار کند شد، مسائل تضمین بود، ما در دوره قبل این مسئله را نداشتیم و کسی فکر نمیکرد که قرار است آمریکا بیرون برود و به این فکر نشده بود و اکنون چون این تجربه را پیدا کردیم یکی از بحث هایی که باعث طولانی شدن مذاکرات شد این بود که تضمین چه می شود و چه تضمینی میدهند که مسئله قبلی تکرار نشود و این زمان زیادی برد تا چارچوبی برای این پیشبینی شد.
بحث تسری که متاسفانه سپاه را در تحریم داشتند و این تحریم می توانست تسری پیدا کند و زمان زیادی برد تا مذاکره شد؛ بحثهای پادمانی هم همین بود که اینها نمی پذیرفتند و می گفتند اینها جدا است و سرانجام پذیرفتند و روی دو تا متن توافق شد و داخل خود متن هم آمد؛ آن اتفاقاتی که در جریان بود و به لحاظ اطلاعاتی و سرویس های امنیتی و جاسوسی آنها اطلاع داشتند که تحولاتی در داخل ایران باشد، دست نگاه داشتند که ببینند داخل ایران چه اتفاقی می افتد؛ یک ادبیات داشتند که می گفتند اولویت برای ما مذاکره نیست بلکه کف خیابانها است، ادبیات آنها از 22 بهمن به بعد عوض شد و الان متناقض صحبت میکنند و هم پیام می فرستند و هم در رسانه ها میگویند که اینگونه نیست.
به همین دلیل است که آقای امیرعبداللهیان میگوید اگر دارید مذاکره میکنید صداقت داشته باشید، ولی فکر میکنند امیدی است و میتواند بر روی تحولات ایران تاثیرگذار باشد و به همین دلیل حرفهای متناقضی میزنند.
اما اگر قرار شد به برجام برگردیم ایران تعهدات خود را انجام می دهد؛ ما حدود 5.600 ماشین خواهیم داشت و از سال 12 تبدیل میشود به 12500 سو که نزدیک 12 هزار ماشین میشود به اضافه نظارتهای بیشتر پادمانی و اجرای کد 3.1؛ بعضی نظارت ها فراتر از پادمان است مانند بحث نظارت بر معدن که 25 ساله است که از معدن مواد اورانیوم به اردکان بیاید و جای دیگر نرود اینها تعهداتی است که ما انجام می دهیم و غنی سازی هم تکلیف آن مشخص است.
برنا: در نشست اخیر شورای حکام پس از دو سال، اولین بار است که قطعنامه صادر نشده است، در صورتی که کمترین نظارت و بیشترین درصد غنی سازی در طول ادوار را داریم، به نظر شما علت عدم صدور قطعنامه، ترس از قدرت هسته ای ایران است یا به تفاهمات ایران و آژانس برمیگردد؟
کمالوندی: شورای حکام محیطی سیاسی است، در واقع ما یک محیط سیاسی حقوقی و پادمانی داریم؛ وقتی که دبیرخانه می رویم، مدیرکل بحثهایش پادمانی است اما اگر گزارشات ابهامی وجود داشته باشد در شورای حکام مورد سوء استفاده سیاسی قرار می گیرد.
قطعنامه صادر نشد چون تجربه تلخی در مورد قطعنامه قبلی داشتند بلافاصله روزی که قطعنامه صادر شد ما 60 درصد را در فردو راه اندازی کردیم، ضمن اینکه تلاش هایی هم مدیرکل داشته است و برای آژانس هم مهم است که به سمت توافق برود چون نظارت های آژانس بیشتر میشود و مدیرکل هم بدش نمی آید که کار بیشتری داشته باشد؛ اگرچه گزارش آنها دو پهلو بود و اگرچه بعضی از بخش های آن در جلسه فنی توسط آقای آپارو توضیح داده شد و رفع ابهام شد ولی چون در گزارش موجود بود اینها به رفع ابهام توجه نداشتند سعی کردند استفاده سیاسی خودشان را از گزارش کنند.
عالم سیاست در سطح بین الملل عالم واقع گرایی و قدرت است، عالم حق نیست و این طور نیست که به شما حق بدهند چون شما حق دارید؛ معادل قدرت شما به شما حق میدهند. اگر ضعیف باشید حق کمتری دارید و متاسفانه این وضعیت فعلی صحنه بینالمللی است و بعضی کشورها ممکن است که از قدرت تبعیت کنند نه از حق.
یک کشور قدرتمند موضعی علیه ایران میگیرد و تعداد زیادی از کشورها که حتی هیچ مشکلی با ایران ندارند و شاید اصلا فهمی از موضوع ندارند که درمورد چه موضعگیری می کنند علیه ایران موضع میگیرند؛ گاهی یک مسئله آن قدر فنی و پیچیده است که متوجه نمیشوند؛ این در واقع باعث میشود که تصمیمات سیاسی باشد و شما وقتی که مقابل تصمیمهای سیاسی هستید تنها چیزی که میتواند شما را محافظت کند و شما را به حقوقتان برساند قدرت است در صحنه بینالمللی و باید قدرت داشته باشید.
البته قدرت بخشی از آن قدرت نرم و منطق و استدلال است نه استفاده از زور؛ اینها مواضع ناحق خود را به صورت حق در کشور ما جلوه میدهند و طوری رفتار میکنند که گویی ما بودیم که از برجام خارج شدیم و ما بودیم که نمی خواهیم این برجام شکل بگیرد و با استفاده از قدرت نرم و رسانه این را میخواهند جا بیاندازد.
سال 54 دانشجو بودم و در حوزه رسانه درس میخواندم و میدانستم که یکی از مولفههای قدرت رسانه است و آرزو می کردم که ما هم قدرت رسانه ای داشته باشیم؛ اکنون با زمان قبل از انقلاب خیلی فرق داریم اما هم هنوز فاصله ما زیاد است که اینها حرف ناحق خود را به عنوان جای حرف حق جا می اندازند.
کشوری که میخواهد در صحنه بینالمللی حق بیشتری داشته باشد باید قدرتمند باشد و یکی از ابزار آن استدلال و دیپلماسی است، دیپلماسی قدرت است. بحث نظامی، اقتصادی و حتی تکنولوژی هم مولفههای قدرت هستند، در حوزه هستهای هم مولفههای اقتصاد و تکنولوژی وجود دارد که قدرت آفرین است و به همین دلیل می خواهند که ایران نداشته باشد و با ساختن داستان سلاح هسته ای توسط ایران تلاش میکنند ایران را از دانش هستهای دور نگه دارن، اما ایران علیرغم همه تحریمها ، فشارها و محدودیت ها الحمدالله رشد دائم و مستمری دارد و این به کشور ما قدرت میدهد.
خوشبختانه ایران به لحاظ قدرت در جایگاهی وجود دارد که برای آنها راهی جز دیپلماسی نمیماند؛ اگر راه داشت که با استفاده از قدرت خواستههای خود را به ایران تحمیل کنند حتما این کار را میکردند کما اینکه در عراق و افغانستان و جاهای دیگر دنیا این کار را انجام دادند، اگر اکنون صحبت از دیپلماسی میکنند.
یک روز اینها دنبال جمع کردن صنعت هستهای ما بودند ولی بعد از مدتی به این جمع بندی رسیدند که نمیتوانند، هشت سال پیش اوباما گفت اگر من می توانستم پیچ صنعت هستهای ایران را باز میکردم ولی در نهایت اذعان کرد به ناتوانی؛ الان هم من با جرات و باتجربه 40 سال کار دیپلماتیک به شما میگویم اگر اینها قدرت می داشتند که با قدرت خواسته های خود را به ایران تحمیل کنند راه میانبر را انتخاب میکردند و راه پیچیده دیپلماسی را نمیرفتند ولی قدرت ایران این را به آنها تحمیل کرده است که با ایران از راه مذاکره وارد شوند.
مهم این است که ما هم بتوانیم از دیپلماسی استفاده کنیم؛ یک دست دیپلماسی در دست رسانه است و رسانه می تواند کمک کند و افکار عمومی دنیا را تغییر و بر آن اثر بگذارد و کار دیپلماسی را راحت کند، اکنون ما در دیپلماسی شرایطمان بهتر است و رسانه خوب عمل کرده است اما برای رسیدن به نقطه مطلوب هنوز خیلی کار داریم، نقش شما خبرنگاران کمتر از حوزه هستهای نیست و می توانید مثل دانشمندان هستهای اثرات زیادی بگذارید.
برنا: در گذشته آقای گروسی از رژیم صهیونیستی متاثر بود و اعلام مواضع متناقضی از رهگذر این تاثیرپذیری داشت ولی به نظر به یک ثبات رفتاری رسیده است، دلیل این ثبات چیست؟
کمالوندی: آقای گروسی مدیر کل یک سازمان بینالمللی است و هر حرفی که بزند بازتابهای زیادی دارد و در گذشته بازتاب صحبتهایش را به او میگفتیم که اگر شما بگویید ایران معادل چند بمب مواد دارد طوری وانمود می شود در دنیا که انگار ما دنبال بمب هستیم، وقتی با این ادبیات صحبت میکنید دشمنان ما از آن سوء استفاده میکنند.
آقای گروسی در کنفرانس خبری مقابل یک سوالی واقع شد که به حق بود گفتند که رژیم صهیونستی تهدید میکند که به تاسیسات هستهای ایران حمله خواهد کرد، در صورتی که حمله به تاسیسات هستهای توسط قواعد بینالمللی منع شدند؛ حتی آقای گروسی خیلی هم متعرض رژیم صهیونستی نشد و رژیم صهیونستی و نتانیاهو حتی به ایشان اهانت و با ادبیات قلدرمابانه با او صحبت کرد که حق ماست که به ایران حمله کنیم.
از جهتی خوب شد که مردم و افکارعمومی دنیا ماهیت پلید نتانیاهو و رژیم صهیونیستی را شناختند و دیدند که اینها چه در سر دارند و با کمال جسارت میگوید که قوانین بین المللی هر چه می گوید برای خودش می گوید و من کاری که لازم است را انجام میدهم؛ اینها قواعد بین المللی را قبول ندارند، کدام قاعده بینالمللی را این رژیم قبول داشته است؟! نه عضو NPT است و نه قرارداد بین المللی با آژانس دارد و صدها کلاهک هستهای دارد و انتقاد میکند که صنعت هستهای ایران برای استفاده از سلاح هستهای است، این کاریکاتور سیاسی در دنیا انعکاس گستردهای داشت.
خود آقای گروسی جواب داد چیزی که من گفتم چیزی هست که قواعد بینالمللی میگوید. امیدواریم که هم ایشان و کسانی که در سازمانهای بینالمللی کار میکنند مواضع حق را بکار گیرند؛ اخیرا مواضعی از جانب آقای گوترش، دبیرکل سازمان ملل در باب اسلام ستیزی و تمجید از اسلام شنیدم اینها چیزهایی هست که باید زودتر از این انجام میشد و تغییراتی در دنیا رخ میداد.
مرکز ثقل سیاست در حال تغییر از اروپا به منطقه آسیا است و آسیا مرکز ثقل اقتصاد و تکنولوژی دنیا میشود و وضعیتی که در گذشته بود کاملا تغییر پیدا کرده است، شکستهایی که غرب پی در پی میخورد ود تلاش برای اینکه بین ما و کشورهای خلیج فارس اختلاف بیاندازد نشان از این تغییر دارد که آثارش در اینده نزدیک دیده خواهد شد.
برنا: سازمان انرژی اتمی آیا در راستای دیپلماسی علمی برنامه ای برای همکاری با کشورهای دیگر دارد؟
کمالوندی: ما از نظر خودمان فکر میکنیم تولید علم و تکنولوژی در درجه اول برای رفاه مردم خودمان و بعد برای بشریت مورد استفاده قرار بگیرد؛ افغانستان حق دارد که مراکز هستهای داشته باشد باورتان میشود کشوری با آن جمعیت یک مرکز پزشکی هسته ای دارد؟! ما در ایران صدها مرکز در بخشهای مختلف کشور اعم از بخشهای خصوصی و دولتی داریم؛ اگر در افغانستان یک نفر از بیماری سرطان رنج میبرد، نمیتواند درمان شود و تشخیص پزشکی هستهای و خدماتی برایش وجود ندارد.
یکی از موضوعاتی که در سفر اخیر آقای گروسی مطرح شد دیپلماسی علمی بود که باید از ظرفیت سازمان انرژی اتمی و آژانس برای همکاری در این امر استفاده کنیم؛ افغانستان، کشورهای آفریقایی و بعضی از این کشورها به خدمات هستهای نیاز دارند؛ متاسفانه غرب از آفریقا فقط برای خودش استفاده کرده، صدها سال برده داری انسانها و غارت منابع زیرزمینی داشتند، اکنون هم به صورت غیرمستقیم منابع را میبرند و واقعا خدماتی عرضه نکردند.
آمریکا در افغانستان 20 سال حضور داشت چرا 5 مرکز هستهای ایجاد نکرده است؟! هر کاری که انجام شده مثل تاسیس دانشگاه، ایران انجام داده است؛ کشورها نیازمند این هستند که در اقص نقاط کشور با هم در ارتباط و دیپلماسی علمی داشته باشند که یک دانشمند آخرین پیشرفتها را بداند و دانش خود را ارائه بدهد، ما کشورهای دنیا را به دو دسته تقسیم کردیم، کشورهای دهنده علم به دنیا و کشورهای گیرنده.
کشورهای گیرنده زیاد هستند اما کشورهای دهنده تعدادشان کم است و میبینیم که فضای سیاسی باعث می شود که به ما علوم هسته ای را منتقل نکنند و در بعضی از کشورها تحصیل در رشته هستهای برای ایرانیان ممنوع است؛ بعضی از کشورها سعی کردند از علم هم مانند اقتصاد به عنوان ابزار استفاده کنند تا در کنترل خودشان باشد و اجازه ندهند کسی به علوم دست پیدا کند؛ ما اعتقاد داریم که اگر علم آزاد باشد سریع تر رشد میکند و به نفع همه است، اگر علم در خدمت بشریت باشد مشکلات کشورهای محروم حل می شود.
انتهای پیام/