صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بدون دخیل کردن منافع مردم در بهینه‌سازی، صرفه جویی صورت نمی‌گیرد/ توجه به سیاست‌های قیمتی، مصرف را موقت کاهش می‌دهد

۱۴۰۲/۰۱/۱۹ - ۱۴:۳۷:۵۰
کد خبر: ۱۴۵۷۴۹۸
عضو هیات مدیره دانشگاه شهید بهشتی معتقد است، زمانی سیاست‌های بهینه‌سازی به موفقیت می‌رسد که منافع مردم در صرفه‌جویی تامین شود.

فاضل مریدی عضو هیئت مدیره دانشگاه شهید بهشتی در گفت وگو با خبرنگار نفت خبرگزاری برنا به موضوع ناترازی حامل‌های انرژی به خصوص بنزین و مصرف بی رویه آن توسط خودروها و اصول بهینه‌سازی پرداخت که در اینجا (+) قابل مشاهده است.

مشروح قسمت دوم مصاحبه به شرح زیر است. 

برنا: در حال حاضر چه طرحی برای سیاستگذار در حوزه بهینه‌سازی دردسترس است؟ 

مریدی: در حال حاضر حاضر طرحی موجود است که براساس این طرح اگر برق یا سوخت و فراورده‌های نفتی صرفه‌جویی شود، با ارائه و تایید میزان صرفه جویی به کمیسیون صرفه جویی انرژی که دبیر خانه آن معاونت علمی ریاست جمهوری است، معادل مقدار صرفه جویی شده به فراورده‌های نفتی یا برق در اختیار مجموعه صرفه‌جویی کننده قرار می‌گیرد. 

مثلا یک شرکت خودروسازی داخلی یا خارجی می‌گوید من اتوبوس‌های بین شهری را تعویض می‌کنم و تغییری در سیستم آن می‌دهم و هر صرفه‌جویی که در آن انجام شد معادل آن را به من بدهید که صادر کنم.

این یک مدل است از سیاست‌های سمت تقاضا و غیر حمایتی که نیازمند یک عزم اجرایی در بدنه دولت است که آن را اجرا کند و شرکت‌های دولتی را مجاب کند به واگذاری سهمیه به صرفه جویی کننده، خوبی این طرح این است که شما هیچ تغییری در سیستم حمایتی نمی‌دهید و با همان روند کار را انجام می‌دهید.

سیاست بعدی که روی آن می‌شود کار کرد، سیاست قیمتی است اما نه به شیوه سابق که ما در یک اتاق دربسته بنشینیم و قیمت تعیین کنیم. اما اولویت همان روش اول است و برای اجرای آن مدل، دو سناریو وجود دارد، یکی سناریویی که سازمان بهینه سازی پیگیری می‌کند تحت عنوان صندوق بهینه سازی، یکی هم الگویی مبتنی بر بورس انرژی و گواهی صرفه جویی است.

برنا: مدل صندوق بهینه‌سازی چگونه است؟

مریدی: مدل صندوق می‌گوید که دولت یک پول اولیه مثلا ده هزار میلیارد تومان بریزد در صندوق و ما بهینه سازی را شروع کنیم. با این مبلغ بخاری، کولر، مشعل، لامپ‌های سطح شهر را تعویض می‌کنیم و یک صرفه‌جویی ایجاد می‌شود و شرکت نفت معادل این پول صرفه جویی شده را بدهد و در صندوق برای پروژه‌های بعدی استفاده شود.

این مدل متمرکز است که عملا با صندوقی مواجهه هستیم که اولا در ابتدا یک مواد اولیه نیاز دارد و پول عظیمی در صندوق می‌آید و چرخش ایجاد می‌کند و مثل همه صندوق‌ها مورد طمع قرار خواهد گرفت و دولت دنبال منبع پولی است که وقتی که کارش گیر پیدا می‌کند، استفاده کند.

برنا: مدل جایگزین صندوق بهینه‌سازی چیست؟

مریدی: یک الگوی پراکنده و غیر متمرکز است و من اشاره کردم که فضای سیاست گذار در حوزه انرژی کشور تمرکزش بر سمت عرضه بوده؛ علاوه بر آن دو ویژگی دیگر دارد  یک نگاه پروژه‌های کلان و دوم "خودمان انجام دهیم" است. این ویژگی هایی است که در مجموعه نفت و گاز می‌بینید. 

مدل جایگزین این است، هر کسی در کشور طرح صرفه‌جویی دارد، حاکمیت پروژه را تایید و اجرا کند و به عنوان ناظر گواهی برای آن صادر و آن را در بورس عرضه کند، هر کسی مایل بود این گواهی را بخرد به شرکت نفت ببرد و نفت تحویل بگیرد.

از طرفی باید تمایزی بین شرکت‌های مدیریت مصرف و تریدر قائل شد. چون لزوما اینها یکی نیستند و یکی تخصصش صرفه‌جویی انرژی و دیگری خرید و فروش است. ممکن است شما یک خانواده‌ای می‌روید موتورخانه را عوض می کنید و مشعل قدیمی را تحویل می‌دهید و مشعل جدید را نصب و راه اندازی می‌کنید و ناظر چک می‌کند و می‌گوید یک مشعل گرید f را خارج کردند و یک مشعل با گرید m را گذاشتند این صرفه جویی است و این گواهی در بورس قابل معامله است و قیمت می خورد. شبیه الگوی بازار کربن در دنیا است.

بازار کربن از آن کیس‌هایی است که دولت نهاد بازار را ایجاد کرده و رشد داده است و در این 14-15 سال که بازار کربن جدی شده دولت‌ها مثل بچه، آن را تر وخشک و مراقبت می‌کنند.

بنابراین اگر انگیزه را ایجاد کنید که مستقیم، خانوار و کارخانجات و شهرداری و شهرک‌های صنعتی و واحدهای بزرگ در منافع صرفه‌جویی شریک باشند و با صرفه جویی خود کسب درآمد، کنند می‌توان امیدوار بود که بهینه‌سازی در کشور جدی تلقی شود.

برنا: آیا با بالا بردن قیمت سوخت، کاهش مصرف صورت می‌گیرد؟

مریدی: اینکه می‌گویند قیمت انرژی را بالا ببر و تا پولش در بودجه برود و بصورت یارانه نقدی به مردم داده شود. این دیگر جواب نمی‌دهد ما تجربه کردیم یک دوره کوتاهی کاهش مصرف ایجاد می‌کند و مجددا با تورم اثرش را از دست می‌دهد یعنی عملا می‌شود اما اگر گواهی صرفه‌جویی را عملیاتی کنیم مردم فرصت صرفه جویی و کسب سود را دارند.

همچنین در کشور به دلیل اینکه قیمت نسبی انرژی پایین بوده فرصت‌های صرفه‌جویی به شدت گسترده است. مثل دانشجویی که رتبه او 50 هزار در کنکور است و با چهار روز درس خواندن رتبه اش چند هزار پله تغییر پیدا می‌کند.

لذا یک تغییر کوچک بدهیم کلی صرفه جویی کردیم. مثل بخاری که در پیک مصرف، 70 درصد مصرف گاز کشور یعنی 500 میلیون مترمکعب معطوف به این بخش می‌شود،

خود شرکت گاز، معتقد است که به ازای هر یک درجه کاهش گرمای خانه، 25 میلیون مترمکعب صرفه جویی در پارس جنوبی صورت می‌پذیرد. 25 میلیون مترمکعب گاز در 20 سنت ضرب کنید 5 میلیون دلار صرفه جویی می شود. حالا شما یک پلاستیک به دریچه کولر بزنید و یک پلاستیک به درب بالکن بزنید یکی دو درجه گرمتر می شود.

بنابراین باید خود مردم در منافع حاصل از صرفه جویی شریک شوند و باید حس کنند که اگر در زمستان پنجره را پلاستیک زد فردا پولش صرفه‌جویی می‌شود. هم مشارکت مردم و هم حوزه انرژی مسئله‌اش حل می‌شود و هم کمکی حمایتی از مردم صورت می‌گیرد و با یک تغییر در فرآیند خانه کسب درآمد می‌کند. خود مردم شروع به شرکت زدن می‌کنند و کلی بیزینس روی آن تعریف می‌شود، کار دولت همین است.

پایان قسمت دوم مصاحبه

نظر شما