صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

سیاهپوش: هیچ راه نجاتی برای موسیقی نیست!

۱۴۰۲/۰۴/۲۳ - ۰۷:۰۷:۰۷
کد خبر: ۱۴۷۵۶۳۹
ترانه سرایی اصلی ترین پایه یک موسیقی است و باید به معنای وسیع کلمه معرف موسیقی باشد و یک ترانه‌سرا می‌تواند با نوشتن ملودی به سرعت خود را در عرصه ترانه‌سرایی و کسب درآمد از آن مطرح کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر برنا؛ گام نخست ترانه‌سرایی، خوب شنیدن و خوب درک کردن ملودی است. باتوجه به اینکه متاسفانه ترانه های امروزی با افت کیفی و محتوایی در سال های اخیر مواجه هستند و تمام افراد با سنین مختلف شنوای این ترانه ها هستند به بررسی عوامل این افت و تاثیرات ترانه ها بر مخاطبان با برخی از صاحب نظران این عرصه گپ و گفتی داشتیم.

افشین سیاهپوش، ترانه سرا، آهنگساز و خواننده ای که با آلبوم «پسرای مشرقی» چهره شد، در این باره معتقد است:

نظر ترانه سرا هایی که نسل اولی هستند چندان مهم نیست زیرا جهان به سمت یک ساده انگاری بد و افتضاح پیش می رود و تاثیرش در خواننده هایی داخل کشور و چه خوانندگان ایرانی خارج از کشور و خواننده های خارجی دیده می شود. خواننده های خارجی حتی به نوعی بدتر از خوانندگان ایران به ترانه سرایی نگاه می کنند یعنی به حدی ساده انگار که وقایع معمولی و ساده روز را به ترانه تبدیل می کنند و متاسفانه مورد استقبال نیز قرار می گیرد و جایگاهی به نام عشق در مقوله ترانه وجود ندارد.

ای ترانه سرا گفت: آن عشق های خالصانه و صادقانه را مد نظر ندارد و برخی از رابطه های اجتماعی خیلی خاص را در نظر دارد و رفت و آمد انسان ها اهمیت چندانی ندارد. تمام این ها یک مشکل ایجاد می کند زیرا ترانه بسیار روی مخاطبان تاثیرگذار اس. ترانه در ذهن مخاطب می ماند و بسیار تاثیرگذار است است. امروزه ترانه سرایی ها انسان ها را به سمت تنها بودن سوق می دهد و افراد فکر می کنند که دیگر نیازی به حضور دیگران و یا حضور عشق ندارند و می تواند به تنهایی زندگی کند اما انسان بدون عشق هیچ ارزشی ندارد و این یکی از فاجعه هایی است که در حال رخ دادن است و این فاجعه روز به روز بدتر می شود و تعداد آمار آثاری که قابلیت شنیدن دارد بسیار کاهش یافته است و مردم درگیر ریتم و ملودی‌های تکراری هستند و به محتوای کلام توجه نمی کند.

افشین سیاهپوش درباره تاثیر ترانه ها در جامعه بیان کرد: ترانه ها بسیار زیاد روی مخاطبان و مردم جامعه تاثیر می گذارند و میزان تاثیرگذاری ترانه ها به اندازه ای است که خواننده ها نیز بر روی استیج به گونه ای می خوانند که مخاطبان بتوانند با آن ریتم همراهی کنند. خواننده زمانی که روی استیج قرار می گیرد و مردم برای تماشای کنسرت هزینه می‌کنند و باید قسمت های با ارزش یک ترانه را هم خوانی کنند و موسیقی به گونه ای باشد  که مردم بتوانند از آن لذت ببرند و همراهی کنند حتی در برخی از قسمت ها نتوانند از حفظ آهنگ را زمزمه کنند.

او افزود: شخصی که روی استیج می رود و برای مخاطبان آهنگ می خواند باید شخصی خاص باشد. امروزه برای شنیدن موسیقی ها و صداهای ضعیف و کم محتوا هزینه می‌کنند به گونه ای که ترانه سرا های قدیمی نیز به این قصه روی آورده اند و خود را محدود و محکوم به نوع ریتمی که آهنگساز و تنظیم کننده می گوید کرده اند

ترانه سرای آهنگ «مرا ببوس» توضیح داد: ترانه نباید مجوز استفاده از الفاظ نادرست را به مخاطبین بدهد اما متاسفانه چنین اتفاقی رخ داده است. اگر موسیقی به همین شکل پیش برود عملاً تا چندین سال آینده موسیقی و صدای قوی و جذاب نخواهیم داشت اکنون یکی دیگر از معضلاتی که وجود دارد این است که برخی از خوانندگان ما لهجه های به خصوصی دارند و آنها را  برای اینکه به نوعی در مارکت بولد شوند و شناخته شوند در آثار خود به کار می برند زیرا مردم ما عادت دارند به هر چیز جدیدی واکنش نشان می دهند و به همان سرعت نیز آن را کنار می گذارند.

این آهنگساز در ادامه گفت: طیف شنیداری دانلود موسیقی معمولاً  از ۱۳ الی ۱۴ سال ها تا حدود ۲۱ الی ۲۲ ساله ها شروع می شود و تا حدود سنین ۲۷ الی 28 سال به بالا دیگر موسیقی خود را انتخاب کرده اند و می توان امیدوار بود که موسیقی بهتری نسبت به نسل جدید انتخاب کرده اند اما این نسل زمانی که با این نوع ساده انگاری بزرگ میشوند و رشد می کنند مسلما به دنبال موسیقی خوب نیز نمی روند و این یکی از فاجعه های عرضه موسیقی است. کسانی که خوانندگی خوبی دارند نیز کم کم مهجور می شوند و مخاطبان کمتر به تکنیک هایی که خواننده به کار میبرد توجه میکنند.

افشین سیاهپوش درباره عامل افت کیفی ترانه ها بیان کرد: یکی از عوامل این افت سلیقه بازار است که معمولاً در دست تهیه کنندگان است و تهیه کنندگان ما متاسفانه سابقه هنری ندارند و صرفاً به نوع مارکتی و به نوعی انتفاعی به این قضیه نگاه می کنند و به دنبال آثار خوب نیستند؛ مسئله دوم مردم هستند که به طبع سیستم جهانی دوست دارند موسیقی به روزی که در رسانه ها وجود دارند را گوش کنند. یک زمانی منتظر بودیم تا یک ترانه خوب را از یک هنرمند بشنویم اما الان خیلی راحت در اینستاگرام یک میکروفون رو به روی خود می گذاریم و دست و پا شکسته چند تا آکورد میخوانیم و به اشتراک میگذاریم. بسیاری از افراد از این نوع خوانش و کلمات عجیب غریبی که به کار برده میشود استقبال می کنند زیرا آنها را از خود می دانند و می دانند که هیچ هنری پشت این قصه نیست و کسی هم که هنری ندارد مسلما از یک فرد بی هنر طرفداری و حمایت میکند .

این آهنگساز افزود: هیچ راه نجاتی برای موسیقی نیست، سیستم موسیقی دو وجهی شده است، یک بخش کسانی که موسیقی خوب گوش میکنند و یک بخش کسانی که موسیقی بد گوش میکنند. تعداد کسانی که موسیقی خوب گوش میکنند  به نسبت دسته دیگر کمتر است.

سیاهپوش در پایان بیان کرد: شخصی که وارد دروازه هنر و موسیقی می‌شود باید تعریف درستی از عشق داشته باشد زیرا هنر رابطه مستقیم عشق با هنرمند است کسی که عشق را متوجه نمی شود نباید وارد این معقوله شود، هنر یعنی داشتن چیزی به نام عشق در وجود هنرمند زیرا باعث شده تا مخاطبان امیدوار شوند . 

انتهای پیام/ 

 

نظر شما