صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

«مردم‌سالاری دینی»، نسخه‌ای تعالی‌بخش از دموکراسی اجتماعی

۱۴۰۲/۰۳/۱۴ - ۱۱:۴۳:۰۷
کد خبر: ۱۴۸۱۷۷۶
وجدان‌های بیدار آنجا که ظلم فراگیر می‌شود و وطن‌ و مردم‌سرزمین‌شان از استبداد و ستم رنج می‌برند سکوت را می‌شکنند و آزادی و عدالت را فریاد می‌زنند‌ و روح الله کبیر، همان فریادی بود که در تاریکی طاغوت، نوری شد که نه تنها ایران بزرگ که بر جهان تابید...

به گزارش برنا؛ فانوس انقلاب اسلامی ایران آنجا که دیگر مردم سالاری رنگ باخته و رژیم ستم‌شاهی با سرسپردگی به تمام اصول و مبانی حکومت داری برخواسته از رای مردم پشت پا زد و از دین نیز جز پوسته‌ای باقی نمانده بود توسط مردی از جنس علم و فقاهت روشن شد. امام خمینی(ره) معمار بنایی شد که سنگ‌بنای آن مردمی بودند که خسته از پلیدی و خباثت در پی فردایی روشن و عدالتی فراگیر بودند. بنیانگذار انقلاب اولین دادرسی بود که برای دادخواهی ندای اسلام را سرداد و زمزمه ها را تبدیل به صیحه آزادی‌خواهی همه امت اسلام کرد و توانست قیامی را رهبری کند که منجر به جنبشی جهانی برای نظامی نوین شد؛ و اینک این پرچم با شعار ایجاد تمدن نوین اسلامی در گستره ای جبهه مقاومت به اهتزاز در آمده و انشالله منتهی به قیام قائم و حکومت جهانی آل الله می شود. امام خمینی(ره) نسخه ای جدید از حکومت‌داری را به جهانیان عرضه کرد که در آن هم مردم سالاری و دموکراسی دنیوی بود و هم دین مداری و سعادت اخروی.

بی شک «دموکراسی» با تمام جذابیت‌های محتوایی و البته تبلیغات وسیعی که آن را تنها نسخه مؤثر برای درمان استبداد معرفی کرده، نواقص و کژتابی‌هایی هم دارد که حتی اندیشمندان و متفکرین غربی هم به آن معترف بوده‌اند؛ آسیب‌هایی همچون عوام‎زدگی سیاسی، عوام‌فریبی، فداکردن اقلیت به دست اکثریت و البته آسیب‌های بی‌شماری که در مقام شعارزدگی، گریبان جامعه را می‌گیرد اما هرچه باشد، اندیشه اومانیستی غرب با وجود محدودیت‌هایی که دارد، تاکنون نتوانسته مرزهای تفکر خود را به فراتر از اقلیم دموکراسی ببرد و به فراتر از این بیندیشد و بر همین اساس، همچنان بر شفابخش بودن دموکراسی چندوجهی و ابهام‌آلود خود تأکید دارد.

در این میان، اندیشه اسلامی به‌عنوان دستورالعملی جامع برای همه شئون زندگی بشر پا به میدان می‌گذارد. اگر دین، برنامه کامل و یک فرمان مطلق و هدفمند باشد – که هست – و اگر عقل انسان، منابع دریافت، کشف، درک و فهم دین باشد – که هست -، در این شرایط بدیهی است که انسان می‌تواند از این فرمول جاودانه و اکسیر حیات‌بخش برای همه عرصه‌های زندگی خود استفاده کند و اگر امورات فردی خود همچون عبادات یومیه را مبتنی بر دین تنظیم می‌کند، همچنین خواهد توانست که دین‌مدارانه تجارت کند، با سایر افراد جامعه وارد تعامل شود و مهم‌تر از همه، حکومت تشکیل دهد.

نظریه ولایت فقیه و حکومت اسلامی، فصل تازه‌ای از موضع‌گیری سیاسی دین در قرن جدید بود که به‌موازات پاسخ به همه نیازهای موجود، فصل تازه‌ای را در کتاب توجه به مفهوم رأی اقلیت و اکثریت در جامعه گشود. امام خمینی(ره) تصریح داشت که باید از دموکراسی مبتنی بر اومانیسم، لیبرالیسم و سکولاریسم گذر کرد و فراتر از آن، در پی تحقق «مردم‌سالاری دینی» بود زیرا نظر اکثریت در شرایطی که منطبق با تعالی افراد و جامعه نباشد، هرگز تأمین‌کننده مصالح امت نیست و در این شرایط، دموکراسی دینی یا همان مردم‌سالاری اسلامی است که می‌تواند شرایط انتخاب را از ابتدا به نحوی رقم بزند که در بلندمدت، ختم به سعادت جامعه شود. بر همین اساس، مردم‌سالاری دینی بیش از آن‌که هدف باشد، می‌توان آن را ابزار و وسیله‌ای برای تحقق اهداف بلند تمدن نوین اسلامی دانست.

بنیان‌گذار کبیر انقلاب معتقد بود که مفاهیم اجتماعی دین همچون امر به معروف و نهی از منکر (حج: 41)، نصیحت (اعراف: 62 و 68)، ارشاد (نحل: 125) مشورت، شورا و تبلیغ (مائده: 67 و جن: 28)، انذار، بیعت، دعوت، اصلاح امور مسلمانان (حجرات: 10)، اقامه عدل بر روی زمین (مائده: 42 و نساء: 58) و مسئله جانشینی خداوند توسط انسان بر روی زمین و نیز برابری و برادری مسلمانان با یکدیگر (حجرات: 10) از جمله مصادیقی است که ثابت می‌کند دین برای زندگی اجتماعی انسان نیز برنامه‌های مدون و حساب‌شده دارد اما حقیقت آن است که عدم تحمیل یک مسئله اجتماعی به مردم نیز از جمله ضروریاتی است که امام عظیم‌الشأن بر آن تأکید داشت و این امر، به‌طور کامل در دوران زعامت رهبری معظم انقلاب اسلامی نیز محقق شد.

حضرت امام خامنه‌ای با تبیین فرآیند پنج‌گانه شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی و سیر تطور آن از انقلاب اسلامی به نظام اسلامی، سپس تحقق دولت اسلامی، ایجاد جامعه اسلامی و در انتها برپایی امت اسلامی از ابتدا بر این نکته تأکید داشتند که با پیروزی انقلاب در سال 1357، تشکیل نظام جمهوری اسلامی و تثبیت قانون اساسی در سال‌های ابتدایی، مراحل اول و دوم گام‌های پنج‌گانه محقق شده اما به رغم تلاش‌های صورت گرفته، دولت اسلامی در معنای حقیقی محقق نشده و اکنون این ضرورت وجود دارد که با جامه عمل پوشاندن به مردم‌سالاری دینی، دولت اسلامی به‌عنوان گام سوم از روند تحقق تمدن اسلامی هرچه زودتر محقق شود. اینجا یکی از همان بزنگاه‌هایی است که مردم‎سالاری دینی به‌عنوان یکی از مصادیق نجات‌بخش خود به میدان می‌آید و دولت اسلامی مردم‎پایه را در معنای اکمل و اتمّ خود شکل می‌دهد تا به‌موازات تحقق خواست مردم، امت را در مسیر صلاح و تعالی راهنمایی کند.

یادداشتی از امیر فریدنیا

مدیرکل دفتر امور سیاسی،انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان رضوی

انتهای پیام/

 

 

نظر شما