به گزارش برنا؛ مثبتاندیشی و داشتن ذهن مثبتاندیش برای داشتن زندگی آرامِ همراه با رفاه در هر تفکر و اجتماعی مورد تاکید است. انسانها در طول تاریخ با مثبتاندیشیِ توام با کار و تلاش توانستهاند به سطح بالایی از آسایش و رفاه برسند. اما در جامعه ما مدتی است پیجها و سایتها و کانالهای متعددی با موضوع مثبتاندیشی، قدرت جذب و ذهن مثبت فعالیت میکنند که معتقدند بدون تلاش خاص و تنها با داشتن ذهن مثبت میتوان در جذب ثروت زیاد، موقعیت شغلی برتر، رابطه عاطفی بینقص، ازدواج مناسب، مسافرتهای پیاپی خارج از کشور و ... موفق شد.
این پیجها با تبلیغات پر زرق و برق و سناریوسازیهای تاثیرگذار به مخاطبان خود میگویند که تنها با انجامِ مثلا ۵۰ قانون، یا انجام چند حرکت، یا با تکرار چند ذکر، یا با دور کردن افکار منفی، یا با اصلاح برخی عادتها و تمرکز بر چیزی که میخواهیم، میتوان به همه آرزوها رسید و اگر هم آرزویی برآورده نمیشود، دلیلش کوتاهی ذهن شما است که نتوانسته قانون جذب را بیدار و کائنات را به سمت شما متمایل کند.
آنها با تیترهای جذاب و تاثیرگذار مانند ۱۰ قانون جذب که از آن خبر ندارید، صفر تا صدِ آموزش قانون جذب، چگونه از قانون جذب استفاده کنیم؟، ۲۰ نکته برای مبتدیان، یادگیری قانون جذب برای اهداف مختلف، ۳ نکته ساده و مهم قانون جذب عشق و ثروت، ذهنهای زیادی را تحت تاثیر قرار میدهند و این گونه هم برای خود دنبالکننده جمع میکنند و هم پولی به جیب میزنند. دنبالکنندگان هم هر روز تکتک قوانینی را که به تازگی یاد گرفتهاند، به کار میبندند تا به آرزوهای دیرینه خود برسند. خیلی از افراد تحت تاثیر قانون جذب و کائنات حتی دنبال شغلی هم نمیگردند و تلاش میکنند تا فقط از طریق مثبتاندیشی، عنایت کائنات را به سمت خود جذب کنند.
بعضی از پیجها حتی سراغ بلاگرها هم میروند و با تبلیغات فریبنده ذهن آنها را به این سمت میکشاند که قانون جذب میتواند افراد بیشتری را به سمت پیج شما بکشاند.
طرفداران قانون جذب معتقدند با تمرکز بر افکار منفی یا مثبت میتوانید تجربههای منفی یا مثبت مثل ثروت، عشق، قبولی در رشته مورد نظر و ... را به زندگی خود و دیگران وارد کنند و آن را تجربه کنند. آنها معتقدند اگر نیروی مثبت ببخشی، در پاسخ نیروی مثبت دریافت میکنی و اگر نیروی منفی ببخشی، در پاسخ نیروی منفی دریافت میکنی. این نیروی مثبت یا منفی از طریق افکار و احساسات و ذهن افراد داده میشود و از این طریق به راحتی میتوانی تمام تجربههای خوب را وارد زندگی خود کنی و از زندگی لذت بیشتری ببری. خیلی از طرفداران قانون جذب معتقدند خانه لوکسی که در آن زندگی میکنند، اتومبیل مدلبالایی که زیر پایشان است، فرد خاصی که توجه و دوستداشتنش را به دست آوردهاند، کشوری که بدون تلاش خاص برای زندگی انتخاب کرده و در آن ساکن شدهاند، همه و همه نتیجه استفاده درست از قدرت ذهن و قانون جذب است. بدون آن که موقعیت واقعی آنها در این موضوع نقش داشته باشد.
اما آیا واقعا قانون جذب از نظر علمی قابل تایید است و میتواند همه خواستهها و آرزوهای ریز و درشت انسان را برآورده کند؟ روانشناسان، قانون جذب را مردود و آن را روانشناسی زرد یا عامهپسند میدانند و معتقدند این به اصطلاح قانون تنها به نفع افراد و شرکتهای با کاکرد هرمی است و با خرافات آمیخته شده و در بلندمدت میتواند اثرات مخربی برای فرد و جامعه داشته باشد.
دکتر منا کروندی، متخصص اعصاب و روان و روانپزشک معتقد است که قانون جذب از نظر عالمی تاییدشده نیست و مقالاتی درباره آن وجود ندارد و علم هنوز برای آن جایگاهی پیدا نکرده است.
دکتر کروندی میگوید: علاوه بر فعالیت پیجهای اینستاگرامی و سایتها درباره مثبتاندیشی و قدرت جذب و کائنات و ... خیلی از افراد حتی کسانی که به ما مراجعه میکنند، مطرح میکنند که پیش رمال هم میروند تا کاری کند که پولدار شوند، یا ازدواج خوبی کنند، یا شخصی را که دوست دارند، به دست بیاورند، یا بخت و اقبالشان باز شود.
به گفته این روانپزشک، ریشه بخشی از این گرایشات به مسائل فرهنگی برمیگردد که از قبل هم وجود داشته است و تازگی ندارد و درواقع این شیوه که در پیجها تبلیغ میشود، جدید است.
دکتر کروندی درباره علت تمایل افراد به مواردی همچون قانون جذب توضیح میدهد: وقتی فرد دچار ورشکستگیهای متعدد میشود یا با ناامنیهای اقتصادی، ناامنی عاطفی، بیماریهای گوناگون و مرگ مواجه میشود و خود را ناتوان میبیند و نمیخواهد که محدودیتهای بشر را در این زمینهها بپذیرد، به سمت چنین مواردی گرایش پیدا میکند.
به گفته این متخصص اعصاب و روان، چنین مواردی زمانی در یک جامعه زیاد میشود که فرد، محدودیتهای خود را نپذیرفته باشد. ما دربرابر ناامنیهای عاطفی و مالی حداکثر تلاش خود را میکنیم اما فقط تلاش ما تاثیرگذار نیست. مثلا در رسیدن به جایگاه و موقعیت خوب مالی و اقتصادی، عواملی مثل جامعه و افراد دیگر هم نقش دارند. در مورد ناامنیهای عاطفی هم طرف یا افراد مختلفی علاوه بر خود ما هستند که در نگه داشتن روابط عاطفی مسئولیت دارند و تنها ما مسئول نیستیم. یا در مورد بیماری ما تلاش خود را میکنیم که مبتلا به بیماریها نشویم اما حتی فردی که ۱۲۰ سال عمر میکند، با کوچکی مغز و بیماری آلزایمر از دنیا میرود. مورد آخر هم مرگ است که واقعیتی اجتنابناپذیر است و انسان دربرابرش کاملا ناتوان است. بشر تلاشهایش تا حدی نتیجه میدهد و بنابراین وقتی نمیتواند به نتیجه کاملا دلخواه برسد، دچار نوعی ناامنی میشود و در این زمان قاعدتا به مواردی مثل قدرت جذب و فال و دعانویسی و ... گرایش پیدا میکند. شما ببینید زمانی که کرونا شیوع جهانی پیدا کرد، مشکلات روانی هم بیشتر شد و ناامنی عاطفی زیاد شد و گرایش افراد به موضوعاتی از این دست بیشتر شد.
این روانپزشک با بیان این نکته که قانون جذب از نظر عالمی تاییدشده نیست، میگوید: کل زندگی روانشناختی ما را حلقهای به نام فکر، حس و عمل تشکیل داده است. کارکرد فکر مثلا در افراد افسرده، فکرهایی زمینهای مثل دوستنداشتنی بودن و ناکافی بودن است. این فکر باعث ایجاد یک حس به اسم حس افسردگی و سرخوردگی میشود و منجر به انزوای فرد و دوری کردن از اجتماع میشود. وقتی فرد خودش را کافی میبیند، تلاش میکند تا به جایگاه امنتری در شغل و رابطه و ... برسد. این چرخهای است که زندگی ما را تشکیل میدهد. وگرنه این که فکر مثبت کنیم تا چیزهای مثبت مثل پول و ثروت و ... را جذب کنیم، مقالات علمیای دربارهاش وجود ندارد و ماورایی است یا به عبارت بهتر، علم جایگاهی برای آن پیدا نکرده است.
دکتر کروندی برای استدلالِ گرایش برخی افراد به مواردی همچون قانون جذب و قدرت کائنات به این نکته هم اشاره میکند که یک سری از افراد که آیکیوی پایینی دارند، یا مکانیزمهای سازگاری پایینی با شرایط و مشکلات خود دارند، یا میخواهند از مکانیزمهای دفاعی نابالغ استفاده کنند، ناخودآگاه به مواردی مثل قانون جذب و قدرت ذهن برای دستیابی به خواستهها تمایل بیشتری پیدا میکنند. مثلا کسانی که در فاز انکار هستند، نمیتوانند بپذیرند که با ورشکستگی مواجه شدهاند و لازم است که تلاش و کوشش بیشتری داشته باشند تا به جایگاه قبلی مالی و هویتی و استقلال خود برگردند. برای همین تمام تلاش خود را میکنند تا با استفاده از مثبتاندیشی به خواسته خود برسند.
این متخصص اعصاب و روان به تاثیر ضمیر ناخودآگاه بر انتخاب افراد نیز اشاره میکند و توضیح میدهد: خیلی از اوقات ضمیر ناخودآگاه فرد، انتخابهایی را برای فرد انجام میدهد که تنشهای کمتری را در حیطه خودآگاه تحمل کند. البته این حالتی که ضمیر ناخودآگاه انتخابهای تکراری برای ما دارد، مبحثی خاص هست در علم روانکاوی پویشی که اتفاقات تکراری برای فرد در زندگی رخ میدهد. مثلا فرد در ازدواجهای مکرر مورد سواستفاده یا کتکخوردنهای مکرر قرار میگیرد. گاهی ضمیر ناخودآگاه ما که جایگاهش را هم در مغز ما پیدا کردهاند، یک شرایطی را فراهم میکند یا انتخابهایی را به صورت ناخوادآگاه برای فرد انجام میدهد که در حیطه خودآگاه او نمیگنجد. این هم در تمایل و گرایش افراد به قانون جذب و مواردی از این دست نقش دارد و بیتاثیر نیست.