به گزارش خبرگزاری برنا هرمزگان، محیط زیست، یکی از کاملترین شبکههای خدادای در عالم هستی است که خداوند در آن امکان رشد و نمو را برای همه جانداران و مخلوقات فراهم کرده و امتیازات منحصر به فردی در پس آن قرار داده است، امتیازاتی که امروزه کشورها و قدرتهای سیاسی با اتکا به آنها امور خود را پیش میبرند و خود را به مرزها و قلههای توسعهیافتگی نزدیکتر میکنند و همین امر است که امروزه در سطح جهان عبارت "محیطزیست" را به یکی از پر تکرارترین مسائل هستی تبدیل کرده است و فعالان محیطزیست و حتی سران کشورها از بابت حفظ حیات محیطزیست ابراز نگرانی میکنند، ابراز نگرانیِ سران کشورها حتی اگر نمایشی هم باشد، بلایی که بر سر محیطزیست میآید " نمایشی" نیست و زیستکره به شدت در معرض تهدیدات و آسیبها قرار گرفته است و قطعا این مسئله بیش از همه کشورهای توسعهیافته را تهدید میکند چرا که مولفههای توسعه همچون صنعت، کشاورزی، اقتصاد و ... به محیطزیست گره خورده است.
کشور ما ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و طی دهههای اخیر شاهد اخبار ناگواری در حوزهی محیطزیست بودیم، اخباری که تاثیرش فقط در فضای مجازی نبوده و بیش از هر چیزی در فضای حقیقی آثارش قابل مشاهده بود.
خشک شدن دریاچه ارومیه، فرونشست زمین در دشتهای مختلفی از کشور من جمله دشت میناب به دلیل برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی و تعلل در احداث آبشیرینکن بندرعباس، آتشسوزی گسترده در جنگلها و روزهای همراه با آلودگی هوا همه و همه جزو اخبار نگرانکننده و پر تکرار حوزه محیطزیست بود، شاید یکی از علتهای این اوضاع در کشور نگاه نامعقول دولتها به سازمان حفاظت محیطزیست بود، معصومه ابتکار و عیسی کلانتری دو رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ایران در دولت گذشته بیش از اینکه متخصص حوزهی محیط زیست باشند فعال سیاسی بودند و همین امر و نگاه غیر متخصصانه آنها به محیطزیست مشکلاتی را در کشور به بار آورد و عملا سالهای سختی پشتسر گذاشته شد.
اما دولت سیزدهم تلاش کرد این دور باطل را از بین ببرد و بر همین اساس علی سلاجقه دارای مدرک کارشناسی در رشته مهندسی منابع طبیعی - آبخیزداری ، کارشناسی ارشد در رشته مهندسی آبخیز - سیلاب و دکترای علوم مهندسی آبخیز - مهندسی رودخانه را به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور منصوب کرد، سلاجقه را باید محیطزیستیترین رئیس سازمان محیطزیست دانست و همین امر امید را در فعالان محیطزیست برای تقویت نگاه تخصصی به حوزه محیطزیست زنده کرد.
بررسی رویکرد دولت سیزدهم نسبت به حفظ محیطزیست را باید به طور نسبی مثبت ارزیابی کرد شاهد این مدعا، انجام مطالعات تعیین نیاز آبی و استقرار مدیریت زیست بومی در ۴۳ تالاب کشور، افزایش تعداد تالابهای رامسر سایت به ۲۶ مورد، اتمام پروژه انتقال آب از سد کانی سیب به دریاچه ارومیه به طول ۳۴ کیلومتر مسیر تونلی و سیصد میلیون مترمکعب حقابه سالانه که با اجرای فاز دم به ۶۰۰ میلون متر مکعب میرسد، ایجاد کمپهای جدید محیطزیستی و قرنطینههای حیوانی که یکی از آنها قرار است در منطقه حفاظتشدهی گنو ایجاد شود تنها بخشی از اقدامات انجام شده در این حوزه است.
استان هرمزگان یکی از منحصر به فردترین اقلیمهای زیستی را دارد و وجود ساحل، دریا و جزایر موجب شده است که ویژگیها و اهمیت زیست محیطی هرمزگان دوچندان شود چرا که هرمزگان علاوه بر ضرورتهایی که در اکوسیستم خشکی وجود دارد با ضرورتها و سختیهای حفاظتی در دریا هم روبرو است، دشورایهایی که امروزه طبق اعلام مدیرکل حفاظت محیطزیست هرمزگان، با تهدیداتی دست و پنجه نرم میکند.
تهدید جنگلهای حرا با قاچاق سوخت
قطعا یکی از منحصر به فردترین " گونههای گیاهی" موجود در هرمزگان " حرا " است، گونهای که در آب شور رشد میکند و تقریبا یک نوع آبشیرینکن طبیعی است، وجود درختان در آب جاذبهای دیدنی در خوریات استان هرمزگان، ایجاد کرده است اما این خوریات توسط عوامل انسانی همچون " نشر آلودگیهای نفتی " تهدید میشود و زنگ خطر آن توسط محیطزیست به صدا درآمده است، منطقه شرق هرمزگان، امروزه به یکی از نقاط پر تردد سوختبرآن تبدیل شده است و تقریبا به همان میزان که ما در جاده بندرعباس- میناب شاهد تردد سوختبرآن هستیم در نوار ساحلی و خطوط دریایی شهرستان میناب نیز این ترددها وجود دارد از طرفی تردد از درون جنگلهای حرا برای قاچاقچیان آنها را از معرض دید خارج میکند و بر همین اساس ترجیه میدهند بیشتر از این مسیرها به سوختبری اقدام کنند، یکی از خورهای مبتلابه این قضیه، خور شور شیرین است، این منطقه رویشگاه مهمی برای مانگرو در استان هرمزگان است و از سال 1975 به عنـوان تالاب بینالمللی رود شور، شیرین و میناب در فهرست تالابهای مهم بین المللی کنوانسیون رامسر قرار گرفته و از لحاظ موقعیت جغرافیایی روبرویی آن با جزیره هرمز بر اهمیت آن میافزاید، البته درختان حرا یکی از زیستگاه مهم ماهیان است و عمدتا تخمگذاریهای خود را در آنها انجام میدهند که از این حیث برای حفظ اکوسیستم و زیستگاه دریا با در خود جای دادن آبزیانی چون حلوا سفید، حلواسیاه، سنگسر معمولی، شوریده، یال اسبی، بادکنک ماهی، بز ماهی، پرستو ماهی، چغوک، خارو، ساردین، سرخو، سفره ماهی، شانک، سه خاری، گربه ماهی، گلخورکها که ماهیان خزنده نیز نامیده میشوند، دلفین گوژپشت، لاکپشت دریایی پوزه عقابی، لاکپشت دریایی سبز و مارهای دریایی بر اهمیت خود افزوده است اما متأسفانه قرارگرفتن آن در دل منطقه مستعد و فعال در قاچاق سوخت موجب شده است که طبق اعلام مسئولان محیطزیست آلودگیهای نفتی ناشی از قاچاق سوخت حیات جنگلهای مانگرو و جانداران آن را در این خوریات به شدت تهدید کند.
حبیب مسیحی تازیانی مدیرکل حفاظت محیطزیست هرمزگان در خصوص تخریب تالابها و خوریات براثر قاچاق سوخت گفت: بیشترین آلودگی نفتی از قاچاق سوخت در تالاب بین المللی "شوروشیرین" میناب به ثبت رسیده است که گزارش این معضل به محیط زیست کشور ارسال شده است.
وی تاکید دارد که رهاسازی سوخت قاچاق در تالابها و مناطق تحت حفاظت ضربات جبران ناپذیری به حیاط محیط زیست استان میزند و در صورت جدی نگرفتن بسیار گسترده و فراگیر بوده که نیازمند توجه جدی همه فعالان محیط زیستی است.
البته در هفتههای گذشته برخوردها با سوختبرآن در حال تشدید است و اخیرا نیز طرح شناسایی و جمعآوری منابع سوخت خانگی در روستای جلابی بندرعباس آغاز شده است، اما برای قاچاق سوختی که هم در جادهها قربانی میگیرد و هم در دریا باید فکری پایهای انجام داد و بعد از اینهمه طرح و برنامه به نظر میرسد تنها راه جلوگیری از این مشکل، رساندن گاز به واحدهایی که فرآورده نفتی و گازوئیل مصرف میکنند است تا به طور کل هیچگونه سهمیه گازوئیلی را نتوانند طلب کنند چرا که بخش عمدهای از سوخت قاچاق شده، گازوئیلی است که واحدهای تولیدی، مزارع پرورش میگو، مرغداریها، کورههای آجر پزی و ... به بهانههای مختلف میگیرند و در بازار آزاد به سوختبرآن میفروشند.
پساب آبشیرینکنها و راهکار کاهشدادن آسیبآنها
دیگر مسئلهای که اکوسیستم دریایی هرمزگان را تهدید میکند افزایش آبشیرینکنهای غولپیکر در ساحل خلیجفارس و دریای عمان است، هرمزگان طی چند سال گذشته به مرکز برداشت و شیرینسازی آب در کشور تبدیل شده است و امروز آب شیرینسازی شدهی هرمزگان تا کرمان و در ادامه یزد و اصفهان و حتی خراسان خواهد رفت و همین امر موجب ایجاد نگرانیهایی شده است، نگرانیای که مهدی دوستی به عنوان استاندار هرمزگان بارها آن را تصریح کرده است.
دوستی همیشه تعصب بر نام خلیجفارس را ملزم به تعصب به خود خلیجفارس میداند.
نماینده عالی دولت در استان هرمزگان در آخرین سخنانش در این باره گفته است: حتما باید خلیجفارسی باشد که ما برروی آن تعصب داشته باشیم، اگر قرار باشد یک آب سیاه و آلودهای که با انواع پدیدههای محیطزیستی درگیر است، مانند شورآبههایی که به آن برمیگردد و پساب آبشیرینکنهایی که فعال است، یک آب راکد، باتلاقی به آیندگان تحویل دهند قطعا آن هدف اصلی که تعصب بر این نام تاریخی است محقق نخواهد شد.
دوستی در ادامه میگوید: استان هرمزگان به دلیل سواحل گسترده به مرکزیت شیرینسازی و برداشت آب از دریا معرفی شده و نیاز است حتما تدبیری انجام شود چرا که از سه واحد آبی که برداشت میشود یک واحد شیرینسازی میشود و مابقی به عنوان پساب با یک غلظت متفاوتی به دریا برم میگردد که تاثیرات بدی میتواند برای محیطزیست به همراه داشته باشد.
استاندار هرمزگان، پیشنهاد میکند که تعرفهای برای برداشت آب از دریا مشخص شود که لازم هم نباشد به خزانه دولت وارد شود چرا که اثری که از بینرفتن مشاغل صیادی در استان شاهدیم بخشی متاثر از موضوع آبشیرینکنها است از این رو لازم است تعرفهی پیشنهادی برای نگهداری محیطزیست منطقه هزینه شود و یا اینکه برای پساب برگشتی سیستمهای گرانقیمتی وجود دارد که میتواند با پساب صفر آب را برگرداند و یا اینکه روی زنجیره آب بازگشتی میتوان زنجیرههای صنعتی را تعریف کرد که از نمک آن استفاده کنند اما نیاز است که در سطح ملی کمک شود.
البته در این بخش باید اشارهای به فاضلاب و امروزه پساب فاضلاب بندرعباس نیز داشته باشیم که طی سالهای گذشته و امسال با وضع نامبارک و غیر قابل دفاعی در دریا رهاسازی میشده، البته کار مشترک دو دولت دوازدهم و سیزدهم برای حل این مشکل راهی را پیشروی حل این مشکل قرار داد که در دولت سیزدهم با سرعت مناسبی در حال انجام است و عملا باید بگوییم تبلیغاتش را دولت قبل انجام داد اما عملیاتهایش در این دولت انجام میشود هر چند که با تمام اقدامات انجام شده مدیرکل حفاظت محیطزیست هرمزگان تصریح کرده که هنوز پساب ورودی به دریا به استانداردهای زیست محیطی نرسیده است، هر چند نسبت به قبل استانداردهایش ارتقا یافته است.
کفروبی دریا با صید ترال
دیگر عامل نابود کنندهی محیطزیست دریایی استان هرمزگان به عنوان استانی که هم به خلیجفارس و هم به دریای عمان راه دارد صید ترال است ، نوع صیدی که در دهه گذشته بسیار در ایران و به ویژه " هرمزگان " سر و صدا کرد و پای خیلیها را وسط کشاند، کفروب یا ترال تور ماهیگیری بزرگی به شکل قیف است که از دو طرف به تختههایی متصل است و معمولاً به دنبال شناور در بستر دریا کشیده میشود و هر گونه آبزی را که در مسیر قرار دارد جارو کرده و در تور اسیر میکند، این نوع صید چرخه زیست در دریا را مختل میکند و خساراتی واضح به محیطزیست میزند، خسارتی که بیش از هر کسی صیادان بومی آن را لمس میکنند که هر بار که به دریا میروند باید با صید کمتری به منزل بازگردند چرا که یک کشتی گوفهکش با صید ترال دریا را جارو کرده است و چیزی برای صید نمانده است.
البته گزارشهایی غیر رسمی از استان هرمزگان حاکی از آغاز دوبارهی صید ترال است مسئلهای استاندار هرمزگان تلویحا آن را رد کرده است و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور نیز قویا اعلام کرده است که اجازهی سرگیری صید ترال داده نخواهد شد چرا که در بهرهبرداری از دریا اولویت قطعا با ساکنین است.
گزارش: علی ستاری
انتهای پیام/