به گزارش برنا؛ غاری در پلدختر لرستان وجود دارد که اسمش کمی سخت است اما این روزها خیلی از باستانشناسان و عتیقهبازهای جهان آن را میشناسند.
کلماکره جایی مرموز و اسرارآمیز است که سالیان سال گنجینهای بزرگ را در خودش پنهان کرده بود. این غار چطور کشف شد و گنجهای آن برای چه پادشاهانی بودند؟ اگراین گزارش را تا آخر بخوانید جواب این سؤالها را میگیرید.
شایعههای زیادی درباره این غار و آثار باستانیای که از آن به دست آمده وجود دارد. خیلیها ادعا میکنند گنجینههای غار کلماکره به پادشاه مشخصی تعلق ندارند و اموال آن قبلا در خزانه هخامنشیان در شوش نگهداری میشد تا اینکه کورش، بابل را فتح کرد و همه گنجینههایی را که در معابد بود به خزانهاش برد اما مدتی بعد هوس کشورگشایی به سر اسکندر زد و به دستور پادشاه شوش گنجینههای خزانه هخامنشیان به کوههایی در منطقه پلدختر که غار کلما کره در آن قرار دارد منتقل و برای نگهبانی از آن چهار مامور ویژه انتخاب شد.
اسکندر مدت زیادی پادشاهی کرد و چهار نگهبان وظیفهشناس همچنان به مراقبت از گنج هخامنشیان پرداختند تا اینکه عمرشان به پایان رسید و جلوی در همان غار دفن شدند. این غار سالیان سال بعد در پاییز ۱۳۶۸ توسط یک شکارچی محلی کشف شد و با تعدادی جمجمه انسان و مقدار زیادی اشیای تاریخی شایعهها درباره این غار و نگهبانان امانتدارش دهان به دهان چرخید.
برای دیدن این غار شگفتآور باید به لرستان سفر کنید. غار کلماکره در ۱۲کیلومتری شمال غرب پلدختر و در ارتفاعات کوهی آهکی به نام مله قرار گرفته است. عطا حسنپور تنها باستانشناسی است که بارها برای کاوش به این غار اسرارآمیز رفته است. او میگوید: «برای بازدید از این غار باید پی کوهنوردی و غارنوردی جانانه را به تنتان بمالید. حدود ۸۰۰ متر پیادهروی و کوهنوردی دارید تا به بالای غار برسید.
اینجاست که سختترین بخش کار شروع میشود. وقتی این مسافت را پشت سر بگذارید شما درست روی غار میرسید. حالا باید حدود هشت متر با طناب پایین بیایید تا بتوانید خودتان را به دهانه غار برسانید». غار کلماکره در ارتفاع ۵۵۰ متر بالاتر از سطح دشت و در سمت شرقی یکی از آخرین درههای صخرهای کوه مله قرار گرفتهاست. دهانه غار به سمت غرب باز شده و در دل صخره به سمت شرق ادامه مییابد. دهانههای تقریبا دو قلوی غار در پناه پوزه صخرهای شیب دار با دیدی کاملا کور قرار گرفتهاند؛ به همین دلیل تاکنون از نظرها پنهان ماندهاند و از هرجهت به عنوان مخفیگاه، مطمئن به حساب میآیند.
این محل امن سالیان سال دور از چشم انسانها قرار داشت و کسی از راز و رمز آن با خبر نبود. روستاییان و اهالی منطقه پلدختر درباره کشف این غار نظرهای مختلفی دارند اما یکی از آنها که بیشتر مردم به آن اشاره میکنند، داستان یک شکارچی محلی است؛ «آن طور که تعریف میکنند سال ۱۳۶۸ بود که یک شکارچی محلی برای شکار به ارتفاعات کوه مله میرفت. او هنگام شکار یک بز کوهی را دید که ریشش خیس بود و از آن آب میچکید.
وقتی آقای شکارچی با این صحنه روبهرو شد با خود گفت در نزدیکیهای این محل رودخانه و چشمهای وجود ندارد که این بز از آن آب بخورد؛ همین ماجرا باعث شد او بیخیال شکار بز شود و حیوان را تعقیب کند تا بفهمد این بز برای آب خوردن به کجا میرود. به این ترتیب آقای شکارچی که اهالی بومی منطقه ادعا میکنند عزیز گاوکش نام داشته بزکوهی را تعقیب کرد و کاشف غار لقب گرفت».
بعد از کشف این غار بود که اهالی روستا و البته قاچاقچیان عتیقه پایشان به آنجا باز شد و در جستوجوی گنجینههای پادشاهان هخامنشیان گوشه گوشه غار را تخریب کردند. با پیدا شدن چند شیء تاریخی- مثل صورتک طلایی و نقرهای و پیکرههای حیوانات- نام غار کلما کره سرزبان انسانهای فرصت طلب افتاد و آنها به خاطر رسیدن به یک گنج رویایی راهی این محل شدند.
به دنبال انتشارخبر کشف غار، گزارشهایی به دست آمد که به کشف و ضبط مجموعهای ارزشمند از اشیای تاریخی و فرهنگی آنجا منجر شد. اولین اشیای ضبط شده توسط کمیته انقلاب اسلامی پلدختر شامل «ماسک طلایی از چهره انسان، سه عدد گوش کوچک حیوان از جنس نقره، سه عدد گوش بزرگ حیوان از جنس نقره، دو عدد میله فلزی منحنی داس مانند و سه قطعه شمش نقره بود».
با توجه به قدمت اشیای به دست آمده از این غار، باستان شناسان آثار باستانی کشف شده را ششمین گنجینه با ارزش جهان نامیدهاند. حسن پور درباره ارزش اشیای به دست آمده میگوید: «قسمتی از این مجموعه به دست قاچاقچیان افتاد و به صورت غیرقانونی به خارج از کشور منتقل شده و تعدادی از آنها هم در قالب یک نمایش ویژه در نیویورک، لس آنجلس، لندن و وین در معرض دید عموم گذاشته شدند. آثار این گنجینه بزرگ پراکنده هستند و در موزههای شهرهای بزرگ آمریکا، انگلیس، سوئیس، فرانسه و ژاپن به نمایش درآمدهاند.
تعداد قابل توجهی از این اشیا توسط یک تاجر عتیقه که سالیان درازی است با باستانشناسی ایران درگیر است، گرد آمد و مطالبی را دراین باره در کتابی تحت عنوان «گنجینه کوهها و هنر مادها» در لندن چاپ کرد. به تازگی هم بعضی از اشیای این مجموعه توسط گالری هنر عتیقه فنیکس که در ژنو و نیویورک دفتر دارد خریداری شده است».
اما با تلاش مسؤولان تعدادی از این اشیا از دست قاچاقچیان خارج و به موزههای کشورمان منتقل شد. قسمت اعظم این گنجینه با تلاش مقامات مسؤول ضبط و در مالکیت موزههای خرم آباد و موزه ملی ایران قرار گرفت. در تیر ماه ۱۳۷۱ رسول بشاش- پژوهشگر ایرانی- ماموریت یافت تعدادی از کتیبههای اشیای منسوب به غار را مورد مطالعه قرار دهد.
او موفق شد برای اولین بار نام یک خانواده سلطنتی گمشده و یک سرزمین ناشناخته را معرفی کند. باستانشناسی به نام لمبرت هم موفق شده تعداد زیادی از کتیبههای مربوط به ظروف را بخواند. او در یادداشتی به نام ۲۲ شخص برخورد کرده که چهار نفر از آنها عنوان شاهی دارند. راز کتیبهها نشان میدهد که این اشیا متعلق به سرزمین سمتی (ساماتوره) بوده و بنیانگذار آن پادشاهی به نام آمپریش، فرزند دابالاست. این گنجینه به خوبی ثروت فوقالعاده این سلسله محلی را آشکار میکند.
درباره نامگذاری این غار به نام کلماکره هم بیشتر کارشناسان به یک نتیجه رسیدهاند. آنها ادعا میکنند «کلماکره از سه کلمه جداگانه کل، ما، و کرّه تشکیل شده است. «کل» در گویش مردم لرستان نوعی حیوان حلال گوشت کوهی با شاخهای کمانی رو به بالا یا همان بز کوهی نر است و کلمه «ما» با توجه به مفهوم محلی به صورت پسوند «مان» به معنای مأوا، مکان و محل استقرار به کار برده میشود. ترکیب این دو کلمه به معنای مأوای بز کوهی به حساب میآید. کلمه «کرَّه» هم نام درختی مثل درخت انجیر بوده و تنها تفاوت آن با درخت انجیر غیرخوراکی بودن میوههای آن است. هنگام ورود به غار این درخت را میبینیم. خلاصه اینکه اسم این غار یعنی جایگاه بزکوهی نر و درخت انجیر».