صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

نشست بررسی وضعیت تئاتر ؛

تئاتر نیمه جان شده و در حال دست و پا زدن است

۱۴۰۲/۰۳/۳۰ - ۰۷:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۸۷۱۶۷
بیست سال پیش خرداد ماه 1382 نمایش «مردی که گلی به دهان داشت» اثر لوئیجی پیراندلو به کارگردانی مجتبی احمدی و بازی آتش تقی پور و یوحنا حکیمی در تالار نو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت و خیرا قرار است فصل جدیدی از این نمایشنامه به قلم مجتبی احمدی با بازی آتش تقی پور و یوحنا حکیمی مجددا اجرا شود.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر برنا؛ آتش تقی پور بازیگر تئاتر و پیشکسوت سینما و تلویزیون و یوحنا حکیمی، طراح گریم و بازیگر مهمان خبرگزاری برنا شدند و وضعیت فعلی تئاتر کشور را از زوایای مختلف به لحاظ حضور چهره های تئاتری، وضعیت انتخاب متن ها و سوژه ها، وضعیت دستمزدها و ایجاد فرصت برای دانشجویان تئاتر بررسی کردند.

آقای تقی پور از فعالیت این روزهایتان بگویید:

 این روزها بیشتر مطالعه می کنم و سعی دارم با تماشای فیلم، مطالعه و بررسی نمایشنامه ها و فیلم های مختلف به دنبال کار روی اثری باشم که بتواند گره‌ای از مشکلات مردم جامعه ام را باز کنم. طبیعی است که پیدا کردن کاری که حالم را خوب کند و با آن بتوانم حرف هایم را بزنم راحت نیست و به همین دلیل این روزها معمولا در سریال هایی با تعداد روزهای کم ایفای نقش می کنم و کماکان به دنبال پیدا کردن متن هایی هستم که بتواند حال عمومی ام را بهتر کند.

من هم مانند سایر انسان هایی که دوران صبر و انتظار را می گذرانند هستم و منتظر پیش آمدنی موقعیتی مناسب هستم تا یک کار سازنده هم برای خودمان و هم جامعه مان انجام دهم. ما نیاز به یک اندیشه نو  داریم تا با تفکر و تدبیر اتفاقاتی جذاب را رقم بزنیم باید مدیرانی در راس کار باشند که از مشکلات کشور و معضلات فرهنگی هم آگاه باشند و آن ها را در کارهایشان نشان بدهند و تلاش کنند تا برای این مردم بهترین ها رقم بخورد. 

این روزها که خبر دارم در سالن های نمایش رفت و آمد دارید وضعیت تئاتر را چگونه می بینید، نمایش ها به نظرتان چگونه هستند؟

نمایشنامه ها و کسانی که در حال کار کردن هستند راضی کننده نیستند ، در این 3 الی 4 سال  اخیر نمایش های مقبولی که به دل بنشیند نهایتا 5 نمایش  بوده است. نمایش هایی که بتواند مشکلی از جامعه را حل کند بسیار کم بوده  و یا در جاهای محدود و مهجور این نمایشنامه ها اجرا می شوند که تماشاگر امکان تماشای نمایش در آنجا را ندارد و گویی نمایشنامه و اجرا فدا ی تصمیم نادرست در اجرا و زمان اجرا می شود.

یوحنا حکیمی به عنوان بازیگر ، طراحی و گریم و   کسی که سال ها در دل تئاتر فعالیت کرده است در این باره چه می گوید:

در این 35 سالی که از تئاتر می گذرد با توجه به اقتضای اجتماعی ما رویکرد بسیار ضعیفی را طی می کنیم که اگرچه سالن های متعددی را برای درآمدزایی بازیگر، طراح لباس، طراح صحنه و دکور و ... ایجاد کرده اند اما در این 6 سال اخیر همه در حال از بین رفتن است و علت اصلی آن این است که خانه تئاتر، خانه هنرمندان یا انجمن های متعددی که برایش تدارک دیده شده است حامی ندارد. در هنر مبحثی وجود دارد که امروزه به آن اسپانسر گفته می شود اما یک درآمدزایی همیشگی از طرف دولت به کمک هنر می آید تا هنر روی پای خودش بایستد وجود نداشته و همیشه هنرمندان این دغدغه را داشته اند که چگونه می توانند با تامین هزینه های آثارشان اتفاقی جذاب و موثر را رقم بزنند. 

این بازیگر تئاتر افزود: جدا از این مقوله که بحث هنری است اقتضای هنری و فرهنگی جامعه را هم داریم که یک تعداد معدودی که شاید به تعداد انگشتان دست باشند، نظریه ای را ارائه می دهند که خاک روبه ای از تئاتر باقی می ماند. در هر جای دنیا اگر فکر کنید مدرسه و کتابخانه احداث شده، سالن های سینما و تئاتر دوباره ترمیم یا احداث شده است قطعا متوجه خواهیم شد که فرهنگ در  حال رشد است.اما تمام کتابفروشی های میدان انقلاب معترض هستند از اینکه کسی کتاب نمی خرد. این ها را به عنوان منفی نگری نسبت به موضوع بیان نمی کنم بلکه نگرشی پشت موضوع وجود دارد که خاکروبه فرهنگ و از سویی تئاتر را به یک غباری تبدیل کرده اند که حتی آن هم به صورت تدریجی درحال از بین رفتن است.

یوحنا حکیمی که سال ها به عنوان  طراح گریم در سالن های تئاتر فعالیت می کرده ، می گوید: نیمه جانی که از تئاتر باقی مانده و در سالن های ایران شهر و تئاتر شهر به عنوان یک جایگاه اصلی برای ارائه تئاتر درحال دست و پا زدن است به نوعی در سال های آینده تعطیل خواهد شد و اگر هم وجود دارد فقط برای باقی ماندن نامی از هنر تئاتر، عوامل و اسامی افرادی است که در انجمن های تئاتر وجود دارند. با توجه به شرایط اقتصادی شما  الان طراحان نور، طراحان گریم، طراحان لباس و طراحان دکور ها و ... که بتوانند زندگی و معیشت خود را از این حرفه تامین کند نداریم و مجاب می شود تا به سایر مشاغل روی ببرد. چون شاهد 35 ساله تئاتر هستم باید بگویم به دلیل شرایط خاص موجود به نوعی شاهد مرگ تدریجی تئاتر هستم. باید برای هنر نمایش و این اتفاق مهم که می تواند تفکرات را به هم نزدیک کند افراد را سر شوق و ذوق و باور بیاورد و جامعه را دچار امیدواری بیشتر کند تصمیم جدی تر بگیریم و برای خانواده تئاتر و فعالان این حوزه که من شاهدم سالها تلاش کرده اند و به کم قانع بودند موقعیتی قابل قبول مهیا کنیم . تئاتر به حمایت احتیاج دارد تا سرپا بماند و به عنوان یک پتانسیل سینما و تلویزیون را هم حمایت کند. 

به نظر شما راهکار حمایت های دولتی است؟

جدا از حمایت مادی که حتما به عنوان یک مسئله امروز قابل بررسی است باید به حمایت معنوی هم فکر کنیم تا نویسنده با آرامش خاطر بنویسد و توان و استعدادش را در کار هزینه کند.

علاوه بر حمایت دولتی و اجازه دادن به نویسنده های متعددی که مشغول به کار هستند، حمایت مالی نویسنده که ذهنش، رویکرد و فعالیت درونی اش را برای نوشتن نمایش های تئاتری و اجرای آن میگذارد، ما نیاز به این داریم که فهم اجرای تئاتر ایجاد شود. اگر تئاتر را برداریم، جامعه ای که با اجرای تئاتر به یغما برود از نظر فرهنگی نزول پیدا می کند و زمین می خورد که ما امروزه شاهد این زمین خوردن هستیم. اگر شوقی برای تماشای تئاتر برای مخاطبان فراهم نکنیم باید فاتحه آن را بخوانیم.  من نمایش مهناز غمخوار را دیدم که در یک سالن محقر و با یک بازیگر به تنهایی اجرا شد اما این موقعیت آن قدر نگران کننده بود که دلم نمی خواهد در مورد آن صحبت کنم. 

آتش تقی پور در این باره می گوید:

ای کاش شرایط مناسب تری برای اجرای این نمایش وجود داشت و ما می توانستیم با حمایت از پیشکسوتان تئاتر از استعداد و توانایی و تجربه آنها به نفع نیروهای جوان که علاقمند هستند و با انگیزه نهایت استفاده را ببریم تئاتر باید سرپا بماند و هنرمند باید از هر فرصتی برای گفتن و یادآوری کردن به جامعه اش سود ببرد اما در جریان حرفه ای باید موقعیتی را مهیا کنیم تا هنرمند هم در آرامش خاطر فعالیت کند. 

سال های سال تئاتر برای تلویزیون و سینما به خصوص در بحث بازیگری  یک سرمایه گذاری بوده است و از زمانی که داریوش مهرجویی با خانواده تئاتر فیلم سینمایی « گاو »را کار کرد تا امروز که اکثر بازیگران صاحب سیمرغ سینما را تئاتری ها تشکیل داده اند باید گفت  هر چقدر در این حوزه هزینه شود می تواند روزی بازگشت سرمایه باشد. 

با تمام کم بضاعتی تئاتر، بعضی از هنرپیشه ها و کارگردانان وجود دارند که توانشان به مراتب نسبت به افراد گذشته بیشتر است یعنی اجراهای خوبی دارند که مهجور است و هدر می روند. این هدر رفتن تنها در تئاتر نیست بلکه به دانشگاه ها هم وارد می شود زیرا انواع اقسام دانشگاه ها در سراسر ایران تاسیس شده است. رشته تئاتر به دلیل احساس نیاز در این عرصه وارد دانشگاه ها شد. خود من به شخصه هنوز پایان نامه تحصیلی ام را تمام نکرده بودم اما به عنوان کارشناس معرفی شدم بنابراین دانشکده ها بر مبنا و بر اساس نیاز تاسیس شده اند و سالیانه فارغ التحصیلان بسیاری دارند که باید برای آن ها فرصت شغلی ایجاد کرد. تعداد کسانی که در حال فعالیت در این عرصه هستند حداقل 5000 نفر است، انسان های سالمی هستند که می توان برای آن ها برنامه ریزی کرد. برای فرهنگ و تئاتر باید خرج کرد و نباید صرفا افراد مشخصی را در راس کار آورد. اگر هنرمند را تحویل نگیریم و حمایت نکنیم سرخورده و ناامید خواهد شد.

یوحنا حکیمی نیز در این باره معتقد است: فردی که پدر و مادر ندارد یتیم نامیده می شود و کمتر کسی به این فرد توجه می کند مگر اینکه از سر دلسوزی و ترحم باشد که آن هم غلط است؛ اکنون تئاتر گویی یتیم است یعنی حامی و پشتوانه ندارد و این یتیم بودن هررشته ای را به قهقهرا می برد و ما باید تلاش کنیم تا بهترین موقعیت را برای خانواده تئاتر ایجاد کنیم و مدیران فرهنگی باید وضعیت هنر را جدی گرفته و برای تئاتر به عنوان یک هنر مادر چاره ای جدی بیندیشند تا اهالی تئاتر بتوانند اتفاقات مهمی را در این عرصه رقم بزنند و به قول شما نتیجه اش ایجاد سرمایه گذاری برای سینماست که شما می بینید این روزها چه قدر در معرفی چهره های شاخص از تئاتر ثمر می گیرد. 

 

 

 

آتش تقی پور در ادامه گفت: به دنبال ناامید کردن افراد نیستند اما باید برخی نکات رعایت شود و راهکارهایی به کار برده شود که این مسئله حل شود. ما باید در هرکجا که شده است موضوعات را مطرح کنیم حتی شده در یک نمایش  به عنوان یک تک بازیگر در مترو و اتوبوس ایفای نقش کنیم و مباحث مدنظرمان را مطرح کنیم. مشکل مالی برطرف نمی شود اما می توان در هرجایی که می توانیم از آن صحبت کنیم و با روشنگری مسیری مناسب را برای مدیریت مردم کشورمان پیشنهاد دهیم.

یوحنا حکیمی در پایان گفت: من 30 سال در آموزش و پرورش خدمت کرده ام، یکی از راهکارهای حل این مسئله اردوهای دانش آموزی، جدا نکردن تئاتر از دروس مدارس، آداپته کردن نویسنده های ایرانی در ذهن دانش آموزان و آموزش فرهنگ ایرانی و ایرانیزه کردن هنر نمایش است. اگر مانند سایر موضوعاتی که روی آن ها انرژی و زمان گذاشته ایم روی آموزش به دانش آموزان در این عرصه زمان بگذاریم قطعا شاهد رشد و پدید آمدن شاعران، هنرمندان، بازیگران، نویسندگان، کارگردانان و ... بزرگی در کشورمان خواهیم بود.

انتهای پیام/

نظر شما