صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

زن مفهوم برساخته است که باید آن را در میدان قدرت بررسی کرد

۱۴۰۲/۰۴/۰۶ - ۱۵:۴۳:۲۴
کد خبر: ۱۴۹۱۶۵۴
فیلم سینمایی «حق رای» به کارگردانی سارا گورون در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد و توسط کارشناس و مخاطبان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ پانصد و چهل و یکمین برنامه سینماتِک خانه هنرمندان ایران غروب روز دوشنبه، پنجم تیر ماه ۱۴۰۲ به نمایش فیلم سینمایی «حق رای» به کارگردانی سارا گورون محصول ۲۰۱۵ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران اختصاص داشت.

«حق رای» فیلمی درام است که به جنبش طرفداران حق رای زنان در بریتانیا در اوایل قرن بیستم می‌پردازد و نخستین اثری است که اجازه پیدا کرد تا در پارلمان بریتانیا فیلمبرداری شود. این درام تاریخی در مورد مبارزه زنان بریتانیا برای کسب حق رای در دهه بیست بوده که به زعم کارگردان آن، بخشی از تاریخ بریتانیا است که خوب بازگو نشده؛ داستان زنانی که به خاطر حقوق‌شان مبارزه کردند، زندانی شدند و مورد ضرب و شتم پلیس قرار گرفتند، زنانی که در آن زمان صدایشان شنیده نمی‌شد... .

پس از نمایش فیلم «حق رای»، پریسا شکورزاده دانش‌آموخته دکترای فلسفه به بهانه تحلیل این اثر، درباره حقوق زنان و پدرسالاری در جامعه به بیان نکاتی پرداخت. آسیه مزینانی (معاون فرهنگی و هنری خانه هنرمندان ایران) اجرای این برنامه را برعهده داشت.

پریسا شکورزاده در ابتدای صحبت‌هایش گفت: اکران این فیلم فرصت خوبی است تا در مورد مسائل زنان که فکر می‌کنم مسئله روز ماست، حرف بزنیم و تا جای ممکن افق‌هایی را برای اندیشیدن در حوزه زنان باز کنیم. فیلم «حق رای» موضوع سیاسی و شاعرانه‌ای را تصویر می‌کند، بنابراین بحث خود را از همین منظر آغاز می‌کنیم. یکی از شورشی‌های فرانسه در حمله به باستیل گفته بود که ما در یک هفته به اندازه یک قرن زندگی کردیم. این جمله حاکی از تجربه عمیق زندگی است که در انقلاب‌ها و شورش‌هایی از این دست برای افراد رخ می‌دهد. زیرا آنها را از مناسبت‌های زندگی روزمره رها می‌کند. گویی اتفاق معنادارتری بر زندگی سایه می‌افکند که ارزش‌های پیشین را کم‌رنگ می‌کند.

او ادامه داد: ساختارهای اجتماعی و نظم طبقاتی از بین نمی‌رود اما دوباره تعریف می‌شود؛ ساختارهای پدرسالارانه بر جای خود باقی است اما معلق می‌شود. در این وضعیت دختران از پدران و زن‌ها از شوهرها پیروی نمی‌کنند؛ مادرها به جای نگهداری از فرزندشان به خیابان می‌روند و کشته و زندانی می‌شوند. در چنین شرایطِ رخدادگونه‌ای، گُسستی در نظم موجود اتفاق افتاده، چیزی تغییر می‌کند و سوژه‌ای نو متولد می‌شود. ما با چنین لحظه‌ای در این فیلم مواجهیم؛ وقتی زن داستان با سر باز زدن از قرار گرفتن در نقش‌های جنسیتی خودش که مادری و همسری بود، به سوژه‌ای رادیکال مبدل می‌شود.

شکورزاده در ادامه بیان کرد: در چنین لحظاتی ستم، استمرار و نابرابری از بین نمی‌رود اما نقش‌های اجتماعی تثبیت شده به قدری کم رنگ و معلق می‌شوند که افراد می‌توانند علیه آنها طغیان کنند.

این کارشناس حوزه فلسفه با طرح موضوع «زنان به مثابه سوژه‌های سیاسی» به عنوان سرفصل صحبت‌هایش درباره اهمیت انتخاب آن توضیح داد: زنان به مثابه سوژه‌های سیاسی به چه معناست؟! چرا در مورد مردان این موضوع را مطرح نمی‌کنیم؟! چرا باید چنین تفکیکی انجام داد؟ آیا اینکه بگوییم زنان سوژه سیاسی هستند، بی‌معنی نیست؟ در این عنوان دو مفهوم وجود دارد که همواره در طول تاریخ محل نزاع بسیاری بوده است. این دو مفهوم، زن و سوژه سیاسی هستند. شخصا زن را به عنوان یک جنس با بیولوژیکی متفاوت از مردان مراعات نمی‌کنم؛ بلکه زن مفهوم برساخته است که باید آن را در میدان قدرت بررسی کرد.

او در ادامه افزود: اساسا جنسیت ارتباطی با ذات و طبیعت ندارد. به همین دلیل است که ویژگی‌ها و تعاریف از زن در طول تاریخ از طریق منازعات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی تغییر کرده است. البته همیشه ایدئولوژی‌ها تلاش کردند تا این موضوع را پنهان و آن را موضوعی طبیعی تعریف کنند. بنابراین تعریف زن و بدن زن به مثابه میدان نبرد و یک هسته‌ای سیاسی است که به ما امکان سخن گفتن از سوژه سیاسی را می‌دهد. زمانی که ما ذات و طبیعت زن را نقد کنیم، آنجاست که زن تبدیل به سوژه می‌شود. بسیاری تلاش می‌کنند تا زن را امری هویتی جلوه دهند و مبارزات آنها را از مبارزات دیگر جدا کنند اما اصلا اینطور نیست. زن یک امر سیاسی و یک منازعه قدرت است.

شکورزاده با تاکید بر مفهوم دوم از سر فصل «زنان به مثابه سوژه‌های سیاسی» که سوژه سیاسی است، بیان کرد: اگر ما سرمایه‌داری را کلیتی ببینیم که شامل عرصه تولید و بازتولید است، باید علاوه بر عرصه تولید متوجه عرصه بازتولید نیز باشیم. زیرا عرصه بازتولید نیز به اندازه عرصه تولید اهمیت دارد و ما به وسیله آن می‌توانیم به سوژه‌های مختلف برسیم. به این صورت دیگر سوژه سیاسی را نه تنها در کارگران و کارِ مزدی بلکه در کارگران بدون مزد یا کارگران با دستمزد کم نیز می‌بینیم که در اتفاقات روزمره زندگی نیز دیده می‌شود.

این کارشناس فلسفه کنش فمنیستی را امری سیاسی معرفی کرد که تنها معطوف به زنان نیست و ادامه داد: در واقع چون این کنش با تجربه زنان آغاز می‌شود، یک سیاست انقلابی ضروری و غیر ایدئالیستی است. در فیلمی که دیدیم نیز در مورد تاریخ جنبش حق رای زنان صحبت می‌شود. در واقعیت هم تاریخ آغاز جنبش حق رای زنان در انگلستان از سال ۱۸۶۶ شروع می‌شود و زنان از آن زمان مبارزه برای حضور در مشارکت سیاسی را آغاز می‌کنند. از سال ۱۸۹۰ نیز مطالبه برابری سیاسی گسترش پیدا کرده و جنبش کارگری زنان برای تحقق مطالباتش به این جنبش می‌پیوندد.

او در ادامه افزود: نکته جالب این است که در آن زمان بخشی از مردان نیز امکان رای دادن نداشتند و همین موضوع سبب فشار بیشتر روی این مطالبه می‌شود. نهایتا جنبش حق رای زنان بعد از ۴۸ سال موفق می‌شود برای زنان بالای ۳۰ سال و مردان بالای ۲۱ سال حق رای را بگیرد. از سال ۱۹۲۸ نیز این حق به همه زنان بالای ۲۱ سال داده می‌شود.

آسیه مزینانی در ادامه این جلسه با واجد ارزش خواندن توضیحاتی که پریسا شکورزاده درباره موضوعات پیرامونی جنبش حق رای زنان مطرح کرد، گفت: این توضیحات واجد این ارزش است که الان متوجه می‌شویم با چه فیلم مهمی طرف هستیم که همه این مفاهیم را در خود جای داده است. به عنوان مثال فیلم با سخنرانی شروع می‌شود که مشخصا زنان را متهم می‌کند به اینکه خرد تنظیم‌گر ندارند و عواطفشان بر آنها مسلط است.

 او ادامه داد: یکی از موضوعاتی که فیلم خیلی خوب از پس عیان کردن آن برآمده است، موقعیت مردسالارانه‌ای است که با ادای احترامی که بچه فیلم هر شب به شاه می‌کرد، درونی بودن آن برای مخاطب آشکار می‌شود. در واقع از همین اتفاق، ما متوجه می‌شویم که این موضوع به سادگی تغییر نمی‌کند. موضوع دیگری که در فیلم دیده می‌شد، این بود که دقیقا چرا مردان کارگر که در همان شرایط با زنان خود هستند، نباید بخواهند که زنانشان دارای حق رای شوند؟ توضیحات درباره آن زمان که مردان حتی در آن شرایط فرودستی برابر حاضر نبودند به زنانشان حق رای داده شود،‌ جالب توجه بود.

مزینانی در ادامه صحبت‌هایش عنوان کرد: ما اکنون با شکلی از سازماندهی طرف هستیم که شاید بتوان از آن به عنوان موضوع روز نام برد. در واقع جنبشی سال‌ها تلاش کرده تا حرف خود را بر کرسی بنشاند ولی اکنون به جایی رسیده که انگار با زبان خوش کار جلو نمی‌رود. شاید بد نباشد اگر در رابطه با همین تغییر استراتژی یا فرم صحبت کنیم. چون به نظر می‌آید که خیلی به وضعیت امروز ما نیز نزدیک است.

پریسا شکورزاده در ادامه گفت: در فیلم هم گفته می‌شود ما به قانونی می‌توانیم احترام بگذاریم که حقوق ما را هم رعایت کند. وقتی قانون، قانون برابری نیست، مشخص است که اعتراض از سوی کسانی که در حال تجربه نابرابری هستند، رخ می‌دهد. اما اینکه چطور این سازماندهی ممکن است و چقدر می‌توان به شیوه‌های مدنی این کار را کرد، مرتبط با مسائلی است که فکر می‌کنم تقریبا همه ما می‌دانیم که این موضوع نیاز به فضایی دارد که امکان سازماندهی در آن باشد.

او ادامه داد: باید شرایطی باشد که اتحادیه‌ها آزادانه بتوانند کار کنند و پیگیر مطالباتشان باشند. متاسفانه اکنون چنین امکانی وجود ندارد و سازماندهی کردن در این شرایط بسیار دشوار است. اگر ما توجه خود را به عرصه بازتولید که عرصه بسیار روزمره‌تری است محدود کنیم، شاید مقداری از سیاست ایدئالیستی فاصله بگیریم. اینکه فکر کنیم حتما باید اتفاقی از بالا رخ دهد و رهبری از بالا باشد که تغییری ایجاد شود درست نیست، می‌توان تغییر اتفاقات را در زندگی روزمره جلو برد. زیرا این موضوع پتانسیل این را دارد تا در طولانی مدت اما بدون خشونت، تغییرات را به شکل مدنی‌تری شاهد باشیم.

در ادامه، جلسه به پرسش و پاسخ مخاطبان با کارشناس برنامه گذشت.

انتهای پیام/

نظر شما