صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

برنا گزارش می‌دهد؛

غیبت‌های جهت‌دار در ترکیب هیات رئیسه جبهه اصلاحات/ آیا اصلاح‌طلبان نمی‌خواهند در انتخابات مشارکت کنند؟

۱۴۰۲/۰۴/۱۹ - ۱۰:۳۵:۲۹
کد خبر: ۱۴۹۶۷۱۱
اخیرا اصلاح طلبان در جلسه جبهه اصلاحات، آذر منصوری را به عنوان رئیس این جبهه انتخاب کردند و برای اولین بار یک زن، ریاست تشکیلات سیاسی اصلاح طلبان را عهده دار شد که در ویترین کار، نمودی مشتری پسند و حتی در لایه هایی قابل تحسین دارد. اما آیا می توان این انتخاب را برآیند تصمیم و رضایت جمعی اصلاح طلبان دانست؟

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، اخیرا اصلاح طلبان در جلسه جبهه اصلاحات، آذر منصوری را به عنوان رئیس این جبهه انتخاب کردند و برای اولین بار یک زن، ریاست تشکیلات سیاسی اصلاح طلبان را عهده دار شد که در ویترین کار، نمودی مشتری پسند و حتی در لایه هایی قابل تحسین دارد. اما آیا می توان این انتخاب را برآیند تصمیم و رضایت جمعی اصلاح طلبان دانست؟ کمی به عقب برمی‌گردیم.

دعوای سنتی اتحاد ملت-کارگزاران و عدم حضور کارگزارانی ها در جبهه اصلاحات

اتحاد ملتی ها یا همان مشارکتی های سابق، کارگزارانی ها را از نظر ماهیتی اصلاح طلب نمی دانند و جریانی قلمداد می کنند که در برهه ای از تاریخ، با انشعاب از اصولگرایی سنتی طیف وابسته به مرحوم هاشمی رفسنجانی، خود را به جناح چپ چسبانده است. همین چند جمله خلاصه اختلافات مشارکتی ها با کارگزارانی هاست و سایر دعواها ذیل این معنا تعریف می شود.

آذرماه 99بود که فائزه هاشمی به عنوان یکی از عضای شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفت و گویی درباره علاقه حزب کارگزاران برای تبدیل شدن به پدرسالار اصلاحات نیز تصریح کرده بود «جریانی که پدرسالار است حزب اتحاد  ملت است که نزدیکترین به آقای خاتمی است، جریان اصلاحات را آقای خاتمی رهبری می کند و ایشان هم بیشتر تحت تاثیر نظرات و افکار این حزب است.»

این اما جزو اولین بارقه های اختلاف بین این دو حزب نیست بلکه اعضا و دبیران این دو حزب بد طولایی در اظهارات اختلاف برانگیز علسه هم دارند.

جلال جلالی زاده نیز از اعضای حزب اتحاد ملت بود که سال 99  با اشاره به رویکرد حزب اتحاد ملت در سال‌های گذشته گفته بود،، گفت: «حزب مشارکت یا اتحاد ملت همیشه منافع خود را فدای جبهه اصلاحات کرده و مخلصانه در انتخابات‌ها حاضر شده و هیچ وقت هم سهم خواهی نکرده است... در انتخابات مجلس وقتی اصلاح‌طلبان رد صلاحیت شدند و کسی نبود که این جریان را نمایندگی کند، تصمیم دیگری درباره مشارکت گرفته شد و آنجا بود که حزب کارگزاران تک روی کرد و با این کار هم به نوعی ابزار تمایل به جدایی از جبهه اصلاحات کرد و هم پایگاه سیاسی خود را بین مردم نشان داد».

اشاره جلالی زاده به تصمیم کارگزاران برای انتشار لیست انتخاباتی در انتخابات مجلس سال گذشته بود در حالی که اتحاد ملتی ها با نظری کاملا مخالف، تشویق به عدم حضور و مشارکت در انتخابات می کردند.

موضعی که از همان ابتدا با مخالفت علنی حزب کارگزاران مواجه شد. در شماره ۲۱ بهمن ماه روزنامه سازندگی در گزارشی خبر از ارائه لیست خود داد و از احزاب دیگری چون مردم سالاری، حزب کار، اعتماد ملی، خانه کارگر نیز به عنوان احزابی که لیست انتخاباتی خواهند داد نام برد. در این شماره از تحریم انتخابات و کناره گیری از انتخابات که از طرف حزب اتخاد ملت تلویحاً گفته می‌شد انتقاد کرد.

در واکنش به این بیانیه کانال اصلاحات نیوز حزب کارگزاران را " اصول گرا" خواند و در گزارشی به مواضع به اصطلاح خودشان راست حزب کارگزان پرداخت.

این دوره اما فعلا کارگزارانی ها هیچ حضوری در انتخابات ندارند و فعلا نیز تصمیم بر سکوت معنادار درباره جبهه اصلاحات چه ایجابی و چه سلبی گرفته اند.

آیا جریان اصلاحات زن دیگری جز آزر منصوری نداشت؟

اگر سوال پرسیده شود که آیا اصلاح طلبان در ساختار خود زنی جز آذر منصوری نداشتند که حتی با نیت همراهی با شعار «زن، زندگی، آزادی» در ویترین تشکیلاتی خود قرار دهند جواب مشخصی وجود دارد:

 معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی زنانی هستند که در عین حفظ موضع اصلاح طلبی، بواسطه داشتن سابقه دولتی و ارتباط با ارکان حکومت، وزن سنگین تری دارند ولی دو ایراد عمده دارند: 

1- اتحاد ملتی نیستند و حتی در جاهایی ممکن است به کارگزارانی ها امتیاز بدهند.

2- به دلیل سابقه حضور موثر در نهادهای حکومتی، به اندازه کافی تندرو نیستند و نمی توانند سیاست های اصلاح طلبان تندرو را اجرا کنند. سیاست هایی که به نظر نمی رسد نیتی برای حضور موثر در جریان انتخابات داشته باشند و حداقل های عبور حداکثری از فیلتر شورای نگهبان را رعایت کنند. 

منصوری برخلاف شخصیت های سابق شورای مرکزی جبهه اصلاحات، تقریبا هیچ سابقه مسئولیتی ندارد و به همین دلیل از کنش آزادانه‌تری نسبت به سایر زنان اصلاح طلب برخوردار است.

وقتی دیگر هیچ اثری از عارف نیست

علی صوفی فعال سیاسی اصلاح طلب اخیرا در گفت و گویی با سایت وابسته به عارف گفته است که: حضور دکتر عارف در راس شورای عای سیاست گذاری جبهه اصلاحات به این دلیل بود که آقای عارف کسی بودند که حاکمیت روی ایشان حساس نبود و بنابراین جبهه اصلاحات می‌توانست به اجماع سازی خودش از طریق ارتباطات دکتر عارف و حاکمیت ادامه دهد.

ارتباط سازنده عارف با نهادهای حاکمیتی بحثی است که این اصلاح طلب به آن شاره می کند و این مزیت، این دوره در جریان اصلاحات نیست و تقریبا در ترکیب هیات رئیسه هیچ شخصیتی برای ارتباط و تعامل با حاکمیت وجود ندارد

عارف در سال 94 ب همین راهبرد توانست 30نفر لیست خود را روانه مجلس کند که یکی از موفق ترین ورودهای این جریان به بهارستان بود. 

اما حذف او در دوره جدید را نیز نمی توان جز بر مبنای این ارزیابی کرد که اصلاح‌طلبان و مخصوصا اصلاح طلبان تندروی وابسته به حرب اتاد ملت و شخص محمد خاتمی حداقل تاکنون نیتی برای حضور جدی و سازنده در انتخابات ندارند.

انتهای پیام/

نظر شما