براساس واقعیتهای موجود در اقتصاد ایران، بخش تولید در کشور با ریسکها و نااطمینانیهای زیادی روبهرو است که از یک سو آن را در تامین نقدینگی و سرمایه در گردش سردرگم و از سوی دیگر، نسبت به سوددهی این بخش تردیدهایی ایجاد کرده و باعث شده بانکها کمتر تمایلی به پرداخت تسهیلات به این بخش داشته باشند. در یک دهه اخیر، بسیاری از کارشناسان بر ناکارآمدی قوانین پولی و بانکی و برخی ضعفهای ساختاری در فعالیت بانکها تاکید دارند. از آنجا که عملکرد بانک تاثیرات بسیار عمیقی بر تولید میگذارد، بررسی هرچه سریعتر وضعیت نظام بانکی کشور و شناسایی نقاط ضعف و قوت آن اجتنابناپذیر است. هر قدر نظام بانکی رابطه قویتر و سالمتری با بخش تولید داشته باشد، به همان اندازه اقتصاد رشدیافتهتری خواهیم داشت. صمت باتوجه به شرایط خاص اقتصاد کشور، کمبود نقدینگی و مشکلاتی که تولیدکننده برای دریافت تسهیلات از بانکها دارد، با برخی از فعالان صنعت کشور گفتوگویی داشته که در ادامه میآید. با ما همراه باشید.
مهدی مطلبزاده، فعال حوزه صنعت در گفتوگوی با صمت درباره مشکلات تولیدکنندگان در ارتباط با بانکها و سازکار تسهیلاتدهی به صنعت اظهار کرد: اخذ تسهیلات از سیستم بانکی از یک سو اجتنابناپذیر و از سوی دیگر همواره یکی از چالشهای تولید است. صنعت همواره نیازمند دو نوع تسهیلات است؛ یکی بلندمدت برای سرمایهگذاری و تهیه و بروزرسانی ماشینآلات که تامین آن از طریق سرمایه در گردش امکانپذیر نیست و دیگری تسهیلات کوتاهمدت. در کل، وقتی تورم بالاست، بانکها انقباضی و سختگیرانهتر عمل و خیلی کم یا بهسختی تسهیلات پرداخت میکنند؛ بهعبارتی قوانین بانکی کشور، تامین منابع مالی از طریق دریافت تسهیلات را برای تولیدکنندگان دشوار کرده است. البته باتوجه به تورمی که در اقتصاد کشور وجود دارد، برای سیستم بانکی پرداخت تسهیلات به صنعت صرفه اقتصادی ندارد.
مطلبزاده ادامه داد: کسی برای تولید کار نمیکند و همه فقط به منافع سازمانی خودشان میاندیشند. تولیدکنندگان در دریافت تسهیلات بانکی برای تامین مالی خود با موانع زیادی مواجهند. در حالی که در سیاستگذاریها و قوانین اقتصادی ما بهصراحت اعلام شده که بانکها موظف به حمایت از تولید هستند، در عمل اینگونه نیست. این موضوعی است که تولیدکنندگان همواره از آن گلهمند هستند و شاید بتوان گفت کار به جایی رسیده که دیگر امیدی به حمایتهای بانکی ندارند. در مسیر دریافت تسهیلات، بروکراسی اداری و اماواگرها آنقدر زیاد است که تولیدکنندگان عطای تامین مالی از طریق بانکها را به لقایش میبخشند. این فعال حوزه صنعت در پایان گفت: اگر نظام بانکی در شرایط کنونی اقتصاد که تورم بالا، قیمتگذاری در برخی محصولات دستوری و نرخ مواد اولیه روزبهروز در حال افزایش است، تسهیلاتی برای سرمایه در گردش و ثابت، در نظر بگیرد، بسیار کمککننده خواهد بود.
امید رضایی، کارشناس حوزه صنعت درباره میزان وابستگی تولید به نظام بانکی به صمت گفت: همه صنعتگران ما وابسته به حمایتهای بانکی در قالبهای گوناگون هستند. البته از سمت بانک، حمایتها از صنعت و صنعتگران به آن شکلی که انتظار میرود، نیست که این مسئله خود مشکلساز است. بخشی از وظیفه تامین سوخت موتور محرک تامین نقدینگی، توسعه و حرکت صنعتی، برعهده سیستم بانکی است و نمیتوان از یک واحد صنعتی انتظار داشت صرفا از محل درآمد خود به توسعه قابلتوجهی دست یابد. صنعتگر در بهترین شرایط، از محل فروش ۸ تا ۱۰ درصد سود دارد که با این میزان سود، طبیعتا نمیتواند سرمایهگذاری قابلتوجهی انجام دهد، ماشینآلات خریداری کند، تجهیزات خود را بروزرسانی یا محصول جدیدی به بازار عرضه کند؛ پس باید به سمت دریافت تسهیلات از بانکها برود.
رضایی با اشاره به نقش حمایتی بانکها افزود: هر صنعت پویا و پیشرفتهای در دنیا عمدتا از منابع بانکی ارتزاق میکند. این یک قرارداد برد-برد است که در آن، هم منافع بانک و هم منافع سرمایهگذار و صنعتگر دیده میشود. متاسفانه این قرارداد در کشور ما برد-برد نیست بهنوعی منعقد میشود که گیرنده وام که تولید است، بیشتر متضرر میشود، چون بانک تمام اصلوفرع پول را با تضامین ارزنده که باید، میگیرد و هر لحظه که بخواهد این تضامین را به پول نقد تبدیل میکند.
وی ادامه داد: ارزشگذاری تضامین تسهیلات هم ازسوی بانک انجام میشود؛ یعنی صنعتگر بابت آن اظهارنظری نمیکند و بانک است که ارزش تضامین را تعیین میکند و همیشه هم این ارزشگذاریها، کمتر از ارزش واقعی تضامین بوده است.
رضایی در ادامه گفت: در کل حمایتهای بانکی از صنعتگران در ایران، شایسته و بایسته نیست و با استانداردهای بینالمللی فاصله زیادی داریم. علاوه بر اینها، سود تسهیلات قابلتوجه است و گاه کمر صنعتگر را میشکند. با توجه به این شرایط، اگر صنعتگر راهی غیر از بانک بیابد که تامین نقدینگی کند، قطعا سراغ بانک نمیرود. در کشور گرفتن تسهیلات از بانکها، آخرین گزینه است، اما در کشورهای توسعهیافته نخستین گزینه. بهراستی چرا؟ چون در کشورهای توسعهیافته هم سرمایهگذاری امنتر و برگشت سرمایه راحتتر است و هم سودی که بانکها طلب میکنند، معقولتر است.
این کارشناس حوزه صنعت افزود: البته بانک هم توجیهات خود را دارد و اینکه صنعت، مولد و سودآور نیست، نوسانات در صنعت بالاست و نرخ ارز ثابت نمیماند که بانکها را بهعنوان آورنده سرمایه متضرر میکند. بانک هم وقتی پول نقد تزریق میکند، ریسکهای زیادی را میپذیرد و نمیتوان گفت تمام ریسک این قراردادها برعهده بانک باشد. این موضوع را باید هم از سمت صنعتگر و هم بانک دید.
رضایی با اشاره به مشکلات صنعتگران در دریافت تسهیلات بانکی اظهار کرد: مشکلات صنعتگران در زمان دریافت وامهای ارزی چندبرابر میشود. در این بخش در زمان برگشت سرمایه باتوجه به اصلوفرع پول و نوسانات نرخ ارز، صنعتگر چندین برابر متضرر میشود. بهعنوان مثال، صنعتگر وام ارزانقیمت از بانک گرفته که در سررسید باتوجه به اینکه نوسانات نرخ ارز در کشور معقول نیست، توان بازپرداخت آن را نداشته است. در واقع، وامهای ارزی آنطور که بایدوشاید کمککننده نبودهاند. بهعنوان نمونه در صنعت خودرو، بازپرداخت دیون یا بخشی از مبالغ سررسید شده صنعتگر، در قالب معرفی به بانک برای پرداخت تسهیلات است که بخشی از این پول، بلوکهشده و بخشی هم بهعنوان سود برداشت میشود؛ بنابراین پول زیادی دست صنعتگر را نمیگیرد. صنعتگر هم باید جوابگوی خط تولید و پرسنل خود باشد تا چراغ واحد تولیدی روشن بماند.
وی در ادامه گفت: با استانداردهای معقول حمایت بانکی فاصله زیادی داریم. البته کشورهای دیگر ساختار و شرایط بحرانی ما را ندارند و فرمول راحتتری برای رابطه بین صنعت و بانک چیدهاند. بانکداری ما نیز باید با تمرکز بر وضعیت بحرانی اقتصاد فرمولنویسی کند. بخش زیادی از قوانین برای شرایط عادی وضع شدهاند که درحالحاضر در وضعیت بحرانی هم باید با همان قوانین حرکت کنیم که شدنی نیست؛ بنابراین این قوانین باید تغییر کنند.
این کارشناس حوزه صنعت افزود: وقتی شرایط اقتصادی خاص است و با نوسانات نرخ ارز، تحریمها و تورم مواجه هستیم و قوانین و سیستم حمایتی خاص را میطلبد. اگر این سیستم تغییر کند، بانک میتواند بهعنوان بازوی کمکی در کنار صنعتگر باشد. با دستورالعملهایی که برای شرایط عادی تعریف شده، صنعتگر نمیتواند شرایط بحرانی امروز را پشت سر بگذارد.
رضایی در پایان با اشاره به اینکه مشکلات سیستم بانکی ما ساختاری است، گفت: یک تغییر نگاه و بازنگری جامع در سیستم بانکی و روابط متقابل بخش تولید و صنعت و بانک لازم است تا حمایت از تولید بهمعنای واقعی محقق شود. در این راستا لازم است سیستم بانکی ایجاد کنیم که مسیر فعالیت صنعتگران را تسهیل کند. متقاضیان خدمات بانکی، از یک متقاضی حقیقی وام کوچک گرفته تا متقاضیان وام برای یک بخش حقوقی، از سیستم بانکی رضایت ندارند؛ پس مشکل ویژهای در سیستم بانکی داریم که همه از آن ناراضی هستند.
علیاکبر جوانروح، کارشناس و فعال حوزه صنعت نیز در این زمینه به صمت گفت: در چند سال اخیر بهواسطه تورمی که با سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای دولت بهنوعی تقویت شده، کمبود نقدینگی واحدهای تولیدی شدت گرفته و بهطبع نیاز بخش صنعت و تولید کشور به تسهیلات نظام بانکی بیشتر شده است. در این شرایط انتظار میرود بانکها در یک سازکار مناسب حمایت بیشتری از بخش صنعت کشور داشته باشند که متاسفانه اینگونه نیست. تورم افسارگسیختهای که اقتصاد ما را در بر گرفته و با سیاستهای غلط در حال افزایش است، منجر به افزایش نرخ ارز و در ادامه رشد نرخ کالاها میشود که در این شرایط سرمایه در گردشی که تولیدکننده در اختیار دارد، جوابگو نیست و بیشازپیش دست به دامن بانکها میشود.
جوانروح ادامه داد: تصمیمات اشتباه تولید را بهشدت به بانکها وابسته کرده و در این میان بخشی که سود میبرد نظام بانکی است و واحدهای تولیدی بهواسطه بهرههای بالایی که باید پرداخت کنند، در نهایت متضرر اصلی خواهند بود.
این کارشناس حوزه صنعت ادامه داد: با اینکه پرداخت تسهیلات به تولید به نفع نظام بانکی است، این حمایت به ظاهر برد-برد در یک فرآیند پیچیده و با وثایق سنگینی انجام میشود. تولیدکننده از یک سو با سختی بسیار و هزار اماواگر تسهیلات دریافت میکند و از سوی دیگر، ضمن بهره بالایی که باید بپردازد بهدلیل تورم و نوسانات قیمتی که در بازار وجود دارد، تسهیلاتی دریافتی برای واحد تولیدی او، کارگشا نیست. وی ادامه داد: همه نهادها در شعار حامی تولید هستند و برنامههای خوبی هم در این زمینه ارائه میشود، اما در نهایت تولید گرفتار در نابسامانیهای اقتصادی است و هیچ نشانهای از حمایت واقعی را شاهد نیستیم. نظام بانکی به تاجری که کالاهایش در گمرک است، بهراحتی وام میدهد، چون اطمینان بیشتری به بازپرداخت تسهیلات ازسوی او دارد، اما سرمایهگذاری در بخش تولید را مطمئن نمیداند.
وی ادامه داد: بخشی از بیاعتمادی بانکها به تولید، متاثر از شرایط کنونی اقتصاد است. سرمایهگذاری در بخش تولید و صنعت، به این معنی است که سرمایهگذار زمینی برای راهاندازی کارخانهای خریداری و ماشینآلات موردنیازش را تهیه کرده و…؛ اینها هزینههای ثابتی است که متقبل شده تا به سوددهی برسد. حال در شرایطی که تولید بهدلیل نوسانات ارزی بهصرفه نیست، سرمایهگذار دچار زیان میشود و طبیعی است که توان بازپرداخت وامی که گرفته را نداشته باشد. در این میان، سود وامی که بانک به سرمایهگذار و صنعتگر بهعنوان تسهیلات ارزانقیمت پرداخت میکند با فرمولهایی که بانکداران محاسبه میکنند، به اعداد و ارقام بالایی میرسد که نهتنها دردی از تولید دوا نخواهد کرد، بلکه بر مشکلاتش میافزاید.
این کارشناس حوزه صنعت در ادامه اظهار کرد: در همه جای دنیا تولید با بانک همسو است، اما براساس قوانین حمایتی و بهشدت حسابشده و منظم. در کشورهای پیشرفته بانکها از تولید بهره نمیگیرند یا در نهایت بهرهای که به ازای پرداخت تسهیلات به تولید دریافت میکنند، حدود یک درصد است. قطعا در چنین سازکاری رابطهای برد-برد حاکم است و دو طرف سود خواهند برد؛ درست برعکس کشور ما. متاسفانه بانکها در کشور ما نیاز به تسهیلات ایجاد کرده و بهنوعی بنگاهداری میکنند تا روندها به سود نظام بانکداری تمام شود.
وی در پایان درباره سازکار درست برای ارتباط بین بانک و تولید گفت: بخش عمدهای از مشکلات نظام بانکی ما به قوانین آن برمیگردد که لازم است اصلاح شود. وقتی قوانین و سیاستگذاریهای این سیستم بهمعنای واقعی در راستای کمک به رفاه جامعه و رشد اقتصادی باشد، تولید نیز از آن بهرهمند خواهد شد. بهجرأت میگویم که نظام بانکی ما نارساییهای قانونی بسیاری دارد و متاسفانه بخشی از قوانینی که تغییر کردهاند به ضرر اقتصاد و صنعت است. انتظار داریم باتوجه به اهمیت این سیستم در توسعه کشور در کارگروههای خاصی تمام قوانین و ساختار کلی نظام بانکی کشور موردبررسی قرار گیرد و اشکالات آن که سالهاست بهوضوح به اقتصاد ما صدمه زده، شناسایی و برطرف شود.
کارشناسان معتقدند حمایت از تولید، شعاری است که آشکارا ازسوی بانکها و دیگر نهادهای حمایتی مورد بیاعتنایی قرار گرفته که میتوان آن را از رفتار بانکها در ارائه تسهیلات به تولیدکنندگان و بازپسگیری آن مشاهده کرد.
منبع: صمت