به گزارش برنا؛ «حسین لامعی» منتقد سینما در یادداشتی نوشت: یک- طبق آمار؛ در ابتدای دههی نود، بیش از ۱۶ میلیون ایرانی «زیرِ خطّ فقر» بودند؛ که این آمار تا سال ۹۸، با رشدِ ۱۰ میلیونی، به ۲۶ میلیون نفر رسید!!.. و حال، این آمار به بیش از ۴۵ میلیون نفر رسیده!!... ۴۵ میلیون فقیری که ۳۰ میلیون نفرشان، دچارِ «فقر مُطلق»اند!! یعنی حتی در «نیازهای اولیه» ماندهاند... در «خوراک، پوشاک، مَسکَن، درمان، تحصیل» ... ما در دورانی چنین سیاه ؛ زیست میکنیم...
دو- در چنین دورانی؛ که دستِ مَردمانِ ما، سختتر از هر زمانی، به «نان» میرسد؛ شبکههای اجتماعیِ ایران، شاهدِ کارناوالها و قدرتنماییِ سوپرلاکچری و میلیاردیِ سلبریتیهاست... ابتدا سلبریتیای به نام گلزار، ویدیوکلیپی بالیوودی از مراسم عروسیاش، در عمارتی عظیم منتشر کرد ؛ و حال، رقیبش(!) بهرام رادان، ویدیوکلیپی هالیوودی، از مراسم عروسیاش در گرجستان منتشر کرد، که از مراسم گلزار نیز، لاکچریتر به نظر میرسد...
سه- نه میخواهیم شعار بدهیم؛ نه با مشتهای گِره کرده، بر دهانِ کسی بکوبیم... ماجرا ، ساده است... «فقر» ؛ اگر روزی در ایران، فقط مختص به بخشی از مَردمانِ پایین، یا روستاییانِ دورافتاده بود؛ امروز دیگر، مختص به ۹۵ درصدِ مَردم است... مختص به همهی ما... هرچند خودمان؛ باورمان نشود... هرچند پذیرشاش، هنوز برایمان، سخت باشد... مایی که تا یک دهه قبل؛ ۷۰ درصدمان، جزو «طبقهی متوسط» بودیم؛ ولی حال، گرانیهای وحشتناک و رکود و تورّمِ دهشتناک؛ طبقهمان را فروپاشید و مدتیست، رسما به «طبقهی فرودست»، غلتیدهایم... این ؛ واقعیت دارد... «خطّ فقر» در شهرستان، به ۱۸ میلیون و در تهران، به ۳۰ میلیون رسید!!... ۹۵ درصدِ مَردمِ ایران که امروز، «خریدِ» خانهی دلخواه که هیچ، حتی نمیتوانند آن را «اجاره» کنند؛ و حتی نمیتوانند لباس موردِ پسند را بخرند؛ و حتی نمیتوانند به رستورانهای بابِ طبع بروند؛ یعنی: «فقیرند»... فقیرند؛ فقیر ... و دقیقا در چنین روزگاری؛ در چنین ایّامِ سیاهی؛ سلبریتیهایی که همیشه حتی خبر ازدواجشان را از مَردم پنهان میکردند، افتادهاند به ساختِ ویدیوکلیپهای عجیب و غریب از عروسیهایشان! آن هم برای پخش و تکثیر، میانِ مَردم!!... کدام مَردم؟! همان مَردمی که اکثرشان، کلّ حقوقِ ماهیانهشان، از هزینه ۱ پُرس غذای آن مراسمها، کمتر است...
چهار- با گلزار و رادان، جنگی نداریم... فقط آمدیم بگوییم آقایان؛ ای سلبریتیهایی که در این ایّام، جای همراهی و همدردی با مَردم، «کلیپهای خفنِ دندانشِکن» میسازید؛ بدانید که این مَردمِ گرسنه، این مَردمِ بیپول و بیجانِ خسته؛ در زمانِ دیدنِ کلیپهایتان، آب از دهانشان نمیچکد! و با چشمانِ از حَدَقه درآمده، قربانِ قد و بالایتان نمیروند... بلکه فقط خود را، از شما غریبهتر میبینند... از شما دورتر، از شما بیگانهتر ... مَردمی که از کودکی، در گوششان گفتهاند: «نانات را از میانه بشکاف، تا با آنکه بینان است، شریک باشی؛ و اگر لقمهای بیش نداری، آن را به زیرِ قبا پنهان دار، تا گرسنهای نبیند»... ما از شمایان، چنین انتظاری نداریم! ولی حالا که در مقابلِ چشمِ دهها میلیون فقیر، دهها میلیون شکستخورده، دهها میلیون عزادار، در سیاهترین ایّامِ اقتصادیِ این سرزمین، بوقلمونهایتان را در هوا میچرخانید؛ بدانید که همهچیز، برایتان تمام شده است... بله... فردا که فلانفیلمِ مضحکتان روی پرده رفت؛ یا فلانبرنامه چیپتان پخش شد؛ یا پاسپورتتان را گرفتند و ممنوعالخروج شدید و...؛ اگر دوباره بنشینید جلوی دوربین و از این مَردم، تشویق و کمک و حمایت بخواهید، جز «دشنام» نخواهید شنید... شما، «قشرِ بَرنده»اید و این مَردم، «قشرِ بازنده»... با کلیپهای میلیاردیِ جشنهایتان در این ایّام، تا ابد به «بازندهها» فخر بفروشید! اوکی! بحثی نیست! فقط این وسط، شدّت گرفتنِ خشم و نفرتِ مَردم از خود را، گردنِ این و آن نیندازید... این، حکمِ تاریخ است... که «بَرندگانِ» پشتکرده به «بازندگان» ؛ «منفورِ ابدیِ بازندگان»اند...
منبع: سینمادیلی
انتهای پیام/