به گزارش برنا؛ لاکپشتهای دریایی؛ جانورانی که دو گونه آنها به نامهای «لاکپشت سبز» و «لاکپشت منقار عقابی» سالهای سال است که سواحل خلیجفارس و دریای عمان در ایران را مکانی امن برای تخمگذاری و تامین تغذیه خود میدانند.
انگار تقدیرشان از همان اولین روزهای زندگی روی کره زمین با سفر، مهاجرت و دریانوردی گره خورد و هنوز هم هرسال در اعماق تاریک و گرم اقیانوسها و دریاها همین کار را میکنند. لاکپشتهای غولپیکر برای رفتن از جایی که تا حالا تغذیه میکردند به جایی که باید تخم بگذارند، گاهی تا هزاران کیلومتر را میپیمایند و جالب آنکه با آن سرعت معروف و مثالزدنیشان، درست سروقت و دقیقا همان جایی که باید میرسند و تخم میگذارند. آن وقت، بار دیگر به طرف محل تغذیهای که آن سوی دنیاست راه میافتند.
مهاجران خستگیناپذیر اقیانوس در طول عمر ۵۰-۴۰ سالهشان دهها بار این راه طولانی را میآیند و برمیگردند، تا بعد از گذشت میلیونها سال، جزو جانوران انگشتشماری باشند که توانستهاند حتی با وجود دشمن بزرگی چون انسان، این همه سال روی کره سبز به حیاتشان ادامه دهند.
لاکپشتهای دریایی با آنکه دائم در حال سفرند، همیشه آبها و سواحل جنوب ایران را مکانی امن برای زندگی دانستهاند. آنها نسل در نسل در سفرند؛ لاکپشتهای دریایی کیلومترها راه را طی کردهاند تا به اینجا برسند؛ سفری که سالهای سال است انجام میگیرد و سواحل ایران همیشه مقصد آنها بوده است. اینکه این جانوران از کجا میآیند و چرا تن به این سفر میدهند، داستانی است شنیدنی که میلیونها سال قدمت دارد.
لاکپشتها سالهاست ساکن کره زمین هستند؛ نسل در نسل گذر زمان را دیده و اتفاقات را از سر گذراندهاند؛ اتفاقاتی که یکی از آنها انقراض دایناسورهاست. لاکپشتها که حالا در بسیاری از نقاط جهان حاضر هستند به نوعی قوم و خویش کروکودیلها و مارها و از رده خزندگاناند؛ ردهای با پیشینه ۲۰۰ میلیون ساله. راستهای از خزندگان که لاکپشتها را در آن قرار میدهند، ۱۲ خانواده دارد؛ خانوادههایی که در این مدت راه و رسم زندگی در زیستگاههای مختلف و محیطهای گوناگون را تجربه کرده و شکل و فرم بدنی ثابت و مشخص خود را بهدست آوردهاند، تا اینکه دو خانوادهشان دریایی شدند و اقیانوسنورد؛ دو خانوادهای که آنها را با نامهای علمی Cheloniidae و Dermochelidae میشناسند.
این دو خانواده هر یک در زیستگاه خود نقشی کلیدی برای بقا و پایداری تنوع زیستی ایفا میکنند؛ لاکپشتهای منقار عقابی تعادل آبسنگهای مرجانی را حفظ میکنند، لاکپشتهای سبز بستر علفهای دریایی را سالم نگه میدارند و لاکپشتهای پشتچرمی جمعیت عروسهای دریایی را کنترل میکنند. از طرفی لاکپشتهای دریایی تامینکننده نیاز غذایی بسیاری از گونهها در آبهای آزاد هم هستند.
معمولا درباره لاکپشتهای دریایی شرایط طوری است که در جایی که برای تخمگذاریشان مناسب است، غذاهای ایدهآل و مطلوبشان پیدا نمیشود. قوت غالب آنها بیشتر در اعماق متوسط و عمیقتر دریا و اقیانوس است؛ درحالی که محل تخمگذاری آنها در سواحل دریاست و این مهمترین دلیلی است که لاکپشتهای دریایی را دائما در سفرهای طولانی نگه میدارد.
سفر برای لاکپشت دریایی اساس زندگی است، سفر در مسیری چندهزار کیلومتری بین منطقه مناسب تغذیه و تولیدمثلشان؛ یک سمت مسیر جای مناسبی است در ساحل برای تخمگذاری و سمت دیگر اعماق گرم و تاریک اقیانوس برای تغذیه. اصولا بهترین جا برای تخم لاکپشتهای دریایی زیر شنهای نرم سواحل گرم است؛ چرا که از یک طرف گرما و رطوبت شنها در آن عمق، همان دما و رطوبتی است که تخمها برای تکمیل دوره جنینی لازم دارند و از طرفی هم در این عمق، تخمها تا زمان تفریخ (خارج شدن نوزادها) در امنیت بیشتری هستند، هرچند همانجا هم دشمنانی دارند و خیلی از این گودالها برای تخمها گاهی تبدیل به یک گور دستهجمعی میشود. لاکپشتهای ماده، شب که هوا خنکتر است، با احتیاط تمام به ساحل شنی میآیند تا با پاهای باله مانندی که برایشان کار بیل را میکند، لانه خود را حفر کنند و تخمهایشان را بگذراند.
البته ممکن است این کار تا ساعتها طول بکشد. بعد از حدود دو ماه نوزادان کوچک و ظریف پوسته خانهای را که حالا برایشان کوچک شده، میشکافند و طبق نیروی غریزی، برای رسیدن به نور و هوا، خاک کمارتفاع روی سرشان را میکنند و بیرون میآیند.
انگار لاکپشتهای کوچک میدانند که هر یک ثانیه دیرتر به آب رسیدن، خطر شکار شدنشان را بهوسیله شکارچیها چقدر افزایش میدهد. انگار برای همین است که به محض رسیدن به سطح زمین، حرکت جنونآمیز و پرتکاپوی آنها برای رسیدن به آبهای آزاد شروع میشود. تعداد زیادی از نوزادانی که توانستهاند سالم به دنیا بیایند، قبل از اینکه به دریا برسند به وسیله پرندگان یا روباه و شغال شکار میشوند؛ اما آنها که به دریا میرسند، حرکتشان را به سوی اعماق آب شروع میکنند و سفر برای به دست آوردن غذا شروع میشود.
ماهها طول میکشد تا لاکپشتهای کوچک به جایی برسند که برای تغذیه، منابع غنی و مناسبی وجود دارد؛ اما خطر همیشه در کمین آنهاست؛ زمان طولانی برای رسیدن به بلوغ و خطرات طبیعی زیادی که نوزادان و لاکپشتهای جوان با آنها مواجه هستند، در نهایت باعث میشود تا تعداد بسیار کم- در حدود یک تخم از هر هزار تخم- به سن بلوغ برسند.
نیازهای مختلف تغذیهای، هر نوع از لاکپشتها را به گوشهای از اقیانوس میکشاند. مثلا لاکپشت منقارعقابی که نام علمیاش Eretmochelys imbricata است، بیشتر اسفنج، عروس دریایی، خرچنگ و میگو میخورد، لاکپشت سبز که نام علمی Chelonia mydas را بر خود دارد، علفهای دریایی یا جلبکها را بیشتر دوست دارد و لاکپشت سرخ با نام علمی Caretta caretta نرمتنان و سخت پوستان را ترجیح میدهد.
بعد از چندین سال زندگی در مناطق دور از ساحل، بیشتر گونههای لاکپشتهای دریایی این بار به صورت لاکپشتهای جوان شروع به نزدیکشدن به مناطق ساحلی میکنند. دوره زندگی لاکپشتهای دریایی به چهار منطقه مهم سواحل لانهسازی، زیستگاه سنین جوانی، مناطق تغذیهای و مناطق تولیدمثلی که بعضی اوقات جدای از مراحل لانهسازی مطرح میشود، تقسیم میشود.
اصولا تقسیمبندی جانوران، کار دانشمندان را برای بررسی رفتارها و جمعیت لاکپشتها سادهتر میکند. آنها بر اساس این چرخه زندگی، لاکپشتهای دریایی را متمایز میکنند. مثلا جمعیت تولیدمثلکننده و تغذیهکننده، تقسیمبندی دیگری است که باعث تعریف دو زیستگاه تفکیکشده لانهسازی و تغذیهای هم میشود.
لاکپشتهای دریایی بالغ صدها و گاهی هزاران کیلومتر بین زیستگاههای تغذیهای، مناطق جفتگیری و سواحل تولیدمثلی خود مهاجرت میکنند. ممکن است یک لاکپشت دریایی روزی همان جایی که به دنیا آمده تخم بگذارد؛ برای همین هم حتی گونههای خاص لاکپشتهای دریایی را هم نمیتوان به یک کشور خاص نسبت داد. یک لاکپشت دریایی در طول زندگی خود از زیستگاههای مختلف خشکی و دریایی و از مرز چندین کشور در آبهای بینالمللی عبور میکند؛ برای همین آنها را به عنوان منابع مشترک بین کشورها میشناسند.
نقشه مهاجرت لاکپشتهای دریایی آنقدر وسیع است که حتی گاهی یک دریای بزرگ یا اقیانوس را هم نمیتوان تنها زیستگاه آنها معرفی کرد؛ اما با توجه به همین مناطق کلی و البته تفاوتهایی دیگر میتوان لاکپشتهای دریایی را در خانوادههای متفاوتی قرار داد و گونههای موجود در ایران را معرفی کرد.
در ایران و بهخصوص در سواحل شمالی خلیجفارس و دریای عمان، گونههای متنوعی از لاکپشتها دیده میشوند. مثلا لاکپشتهای زیتونی، سرخ و پشتچرمی بارها در آنجا دیده شدهاند، ولی ایران زیستگاه آنها محسوب نمیشود؛ چون هر کدام دو سه بار بیشتر در آنجا دیده نشدهاند و زیستشناسان حضور آنها را اتفاقی میدانند. این قضیه درست برعکس لاکپشتهای سبز و منقارعقابی است که سرزمین ما زیستگاه آنها بهحساب میآید.
لاکپشتهای سبز یکی از بزرگترین گونههای لاکپشت در دنیا هستند که طول بالغ آنها در کمترین حالت حدود یک متر است. بدن بالغها پهن و به شکل بیضی است، و روی هر یک از بالههای جلو و عقبش یک ناخن دارد. رنگ سطح بالایی بدنشان در کل از حالت زرد روشن تا کدر و با لکههای شعاعی قهوهای و نقاط سیاه رنگ است.
زیر بدنشان هم به رنگهای سفید روشن، سفید کدر، سفید متمایل به زرد و خاکستری تیره دیده میشود. نوزادان تازه از تخم درآمده، لاکشان تیره و سطح زیر شکمشان سفید یا کاملا روشن است. آرواره پایینیشان لبهای برنده دارد که با لبههای قوی و تیز سطح داخلی آرواره بالا مطابقت دارد و با افزایش سن این بریدگیها از بین میرود.
۸۰ کیلوگرم برای سبکترین لاک پشتهای سبز و ۱۸۶ کیلوگرم برای سنگینترها، صفت غولپیکر را برازنده آنها کرده است. سر کوچک و لاک بیضی شکل، لبهای برنده و مضرس و پاهای ناخندارشان بهخوبی از منقارعقابیها متمایزشان میکند. هرچند گستره زندگی لاکپشتهای سبز، تمام مناطق حارهای و زیرحارهای است که عرضهای ۴۰ درجه شمالی تا ۳۵ درجه جنوبی رافرا گرفته و خلیجفارس و دریایعمان را هم شامل میشود، اما سواحل جنوبی ایران برای آنها بیشتر حکم زیستگاه تغذیهای دارد و معمولا اینجا تولیدمثل نمیکنند.
برای همین هم کمتر در سواحل میتوان سراغشان را گرفت و بیشتر در اعماق آب و در نزدیکی جزایر مشغول غذا خوردن هستند. بسترهای علفی اطراف جزایر جنوبی- بهخصوص خلیجفارس- منبع غذایی بسیار مناسبی برای این لاکپشتهای پرخور فراهم کرده است. لاکپشت سبز از تنهاترین مهاجرهای اقیانوسهاست. آنها به ندرت دستهجمعی هجرت میکنند یا حتی برای تولیدمثل لانهسازی میکنند. شاید فقط زمانی که یک منبع غذایی مشترک پیدا کنند بتوان با هم دیدشان. سبزها برای اینکه به جای مناسب تخمگذاریشان بروند گاهی بیش از هزاران کیلومتر را شنا میکنند.
این کار در عمر ۲۰ تا ۵۰ سالهشان بارها تکرار میشود. البته این کار هرسالشان هم نیست و معمولا هر دوسه سال یکبار آمادگی تخمگذاری پیدا میکنند. در عوض در هر فصل تخمگذاری بین دو تا پنج بار به فاصله دو هفته لانه میسازند و هر بار ۱۱۰ تا ۱۳۰ تخم چهار، پنج سانتیمتری میگذارند که با توجه به دما و رطوبت ساحلی که انتخاب کردهاند بین ۴۸ تا ۷۰ روز بعد، تفریخ میشوند.
هرچند لاکپشتهای سبز بیشتر از همه گونههای دیگر تخم میگذارند؛ اما تعداد لاکپشتهایی که میتوانند به سن بلوغ برسند از همه کمتر است. آنها دشمنان زیادی دارند که از اولین روزهایی که داخل تخم هستند و حتی تا بعد از رسیدن به بلوغ تهدیدشان میکنند. پستاندارانی مثل راکون، گراز، راسو، نمس و جانوارانی مثل بزمجهها، خرچنگها، مورچهها و کرمها تخم لاکپشت را خیلی دوست دارند و کافی است لانه تخمها را پیدا کنند، آنوقت دیگر از آن لانه یک تخم سالم هم باقی نمیگذارند.
اگر هم در این چند ده روز سالم بمانند و به نوزاد تبدیل شوند، به محض خروج از زیر ماسهها، خرچنگهای بزرگتر، مورچههای گوشتخوار، پرندگان شکاری و پستاندارانی که اطراف ساحل دنبال غذا میگردند، راحتشان نخواهند گذاشت. تازه داخل دریا هم ماهیهای گرسنه منتظر لاکپشتهای کوچک هستند. البته هرچه بزرگتر شوند، دشمنانشان هم کمتر میشوند؛ اما حتی در زمان بلوغ باز هم غذای لذیذی برای کوسهها به حساب میآیند.
برخلاف لاکپشتهای سبز که سواحل ایران در خلیجفارس و دریای عمان مکان تغذیهشان است، لاکپشتهای منقارعقابی بیشتر برای لانهسازی به سواحل جنوبی سرزمین ما سفر میکنند؛ برای همین هم بیشتر به چشم میآیند. منقارعقابیها بیشترین تنوع رنگ را در بین گونههای مختلف لاکپشتها دارند. لاک و بدن آنها گاهی از رنگهای روشن گرفته تا قهوهای و سیاه را در برمیگیرد.
دلیلش هم این است که منقارعقابیها گوشتخوارند و باید برای سیرشدن با آن سرعت کندشان به شکار هم بروند. برای همین رنگهای متنوعی دارند تا همرنگ مرجانها و صخرههای اطراف شوند و شکارشان به این زودی متوجه حضور شکارچی نشود. گردن کشیدهشان هم این اجازه را میدهد تا از داخل سوراخها و لای صخرهها بتوانند خرچنگها و میگوها را بیرون بکشند. نکته حیرتآور دیگر در خلقت آنها، شکل منحنی خاص پشت و سر آنهاست که میتوانند با این خصیصه، با سرعت بیشتری نسبت به گونههای گیاهخوار شنا کنند.
لاک بیضیشکلی که کشیدهتر از سبزهاست، گردن کشیده و آروارههایی که در نوک کج و قلابمانند شدهاند و دو ناخن در روی هر یک از دستها و پاها، واضحترین خصوصیات ظاهریشان است. دو جفت فلس روی پیشانی و سه چهار فلس پشت چشم هم خصوصیت دیگرشان است.
آنها هم مثل لاکپشتهای سبز بیشتر در مناطق حارهای زندگی میکنند و زیستگاه اصلیشان مناطق مرکزی اقیانوس اطلس تا اقیانوس هند است. در ایران هم در جزایر شیدور، هندورابی، قشم، هنگام وکیش در استان هرمزگان و جزایر امالگرم و نخیلو در منطقهمند در استان بوشهر، از اواخر اسفند تا اواسط خرداد برای تخمگذاری سر و کلهشان پیدا میشود. البته اواسط فروردین تا آخر اردیبهشتماه اوج تخمگذاری منقارعقابیهاست.
منقارعقابیها مسافتهای کمتری را نسبت به لاکپشتهای سبز برای تخمگذاری میپیمایند. آنها هر دوسه سال یکبار داخل شنهای گرم ساحل لانهسازی میکنند و بین دو تا پنج بار با فاصله دو هفته تخم میگذارند. منقارعقابیها هم سعی کردهاند تا مرگ و میر زیاد تخمها و نوزادهایشان را با گذاشتن تخم زیاد جبران کنند و هر بار ۷۰ تا ۹۰ تخم ۳۲ تا ۳۶ میلیمتری میگذارند که ۴۷ تا ۷۵ روز بعد از تخم بیرون میآیند.
میلیونها سال است که لاکپشتها روی زمین زندگی میکنند. دورههای مختلف زمینشناختی را پشتِسر گذاشتهاند. از عصر یخبندان و باران شهابسنگها جان سالم بهدربردهاند. امروز اما نسل آنها در حال انقراض است. گونههایی از لاکپشتها هم اصلا منقرض شدهاند و دیگر اثری از آنها نیست.
روزی در سواحل جنوبی اندونزی، هند، برزیل، شیلی و استرالیا، آنقدر لاکپشتهای غولپیکر زندگی میکردند که به آنها صخرههای لاکی میگفتند و حالا توریستها برای اینکه یک لاکپشت دریایی را در کنار مرجانها زیر آب ببینند، گاهی مجبورند ساعتها با لباس غواصی منتظر بمانند. واقعیت این است که لاکپشتها زیاد از حضور انسانها خشنود نیستند. ساخت و سازهای کنار ساحل و نورهای مصنوعی، لاکپشتهای تازه به دنیا آمده را به جای دریا به خشکی میکشاند که یا شکار سگها میشوند یا صبح فردا از گرما میمیرند.
لاکپشتهای دریایی، بیرحمانه به خاطر گوشت و لاک و روغنشان شکار میشوند. ضمن اینکه آنها دارای صفت تعیین جنسیت جنین وابسته به دما (TDS) هستند؛ به این معنا که دمای تخم در حال رشد جنس جنین را تعیین میکند و هرگونه افزایش در دمای کره زمین تعادل بین لاکپشتهای نر و ماده را تغییر میدهد. موادپلاستیکی شناور در آب، تبدیل به غذای کشنده آنها میشود و لکههای نفتی، بسیاری از لاکپشتهای دریایی را با مسمومیت یا سرطان به کام مرگ میکشاند؛ اتفاقی که در همین خلیجفارس خومان هم زیاد میافتد.
لاکپشتهای دریایی موجوداتی پر ابهت هستند و اقیانوسهای جهان بدون آنها تهی خواهند ماند. به نظر میرسد مشکل کاهش نسل و انقراض لاکپشتهای مهاجر دریایی به یک بحران تبدیل شده و تنها یک تلاش متمرکز و هماهنگ جهانی بقای این دریانوردان باستانی را تضمین خواهد کرد.