به گزارش خبرگزاری برنا؛ حجتالاسلام و المسلمین رضا محمدی شاهرودی، استاد حوزه علمیه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در نشست «بررسی علل انحطاط جامعه مسلمین بعد از پیامبر(ص) و ارتکاب واقعه کربلا»، گفت: عزداری امام حسین(ع) همانند بهشت است و در بهشت انسان مؤمن هر چه بخواهد وجود دارد(لهم فیا مایشاءون) و در اختیار او قرار میدهند و مجلس عزاداری امام حسین(ع) هم اینطور است و انسان هم به غذای جسم و هم به غذای قلب و روح و روان و عقل دست مییابد به همین دلیل ما باید در کنار شور و عشق و علاقه شعور و عقلانیت و معرفت خودمان را با توجه به حکمتهای والای این قیام تقویت کنیم.
وی با بیان اینکه پرسش این است که چه اتفاقی رخ داد که فرزند پیامبر(ص) را آن هم بعد از ۵۰ سال از وفات پیامبر(ص) و در شرایطی که ایشان را دعوت کردند به شهادت رساندند و زن و فرزندان ایشان را به اسارت بردند؟ افزود: انسان هم اگر به انسانیت خود توجه داشته باشد چنین جنایتی نمیکند چه رسد نام مسلمان بر خود بگذارد؛ بعد از رحلت پیامبر(ص) حوادثی در جامعه اسلامی رخ داد که منجر به ایجاد شکاف عمیق و وحشتناکی بعد از ۵ دهه و شهادت امام(ع) شد.
محمدی شاهرودی با اشاره به برخی عوامل که باعث این رخداد عجیب شد، اظهار کرد: اول اینکه امت به لحاظ اعتقادی منحرف شد یعنی توحیدی که قرآن و پیامبر(ص) معرفی کردند مطرح نبود؛ پیامبری که قرآن معرفی کرده است و امام صادق(ع) معرفی میکرد با پیامبری که مردم در عاشورا و کربلا میشنیدند تفاوت داشت.
وی تاکید کرد: عدالت به صورت کلی از بین رفته بود و به شدت جبرگرایی در جامعه اسلامی رواج داشت و حکومت هم به نفع خود مصادره میکرد به گونهای که یزید خطاب به امام سجاد(ع) گفت که حسین بن علی را خدا کشت و امام سجاد(ع) فرمودند اینطور نیست بلکه لشکریان تو او را شهید کردند؛ به حضرت زینب(س) گفت که کیف رایت الله باخیک؛ کار خدا را نسبت به برادرت چگونه دیدی؟ یعنی دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ بنابراین توحید و عدالت از بین رفته بود. و این اولین چالش و انحراف بود.
استاد حوزه علمیه گفت: دومین انحراف هم دروی از مسیر نظام اسلامی بود یعنی اسلام برای خود نظام سیاسی دارد و اگر این مسیر تغییر کرد انحرافات بعدی هم ایجاد خواهد شد؛ به جای اینکه حداقل یک فقیه عادل در راس حکومت باشد یک انسان شرابخوار و سگباز و میمونباز و قمارباز و کسی که آشکارا کفر میگفت و بویی از دین نبرده بود خلیفه مسلمین میشود و خود را امیرالمؤمنین میداند و این انحراف سیاسی، سوگنامه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به انحراف بعدی یعنی تجملگرایی و تنپروری و انحراف اخلاقی، اضافه کرد: پیامبر(ص) در شرایطی مسلمین را تربیت کرد که وقتی در شعب ابیطالب(ع) بودند حتی یک خرما را نصف میکردند تا به نفرات بعد هم برسد یا در ماجرای مهاجرین و انصار، انصار منزل چند متری خود را با برادر مهاجر خود تقسیم میکردند و حالا پولپرست و مالپرست و مقامپرست شدند یعنی امتی که پیامبر(ص) از لحاظ اخلاقی تربیت کرد به زیرزمین رفتند و در امتحان مقام و مال و ... صد درصد مردود شدند و برای اندک پول و جایزهای وارد کربلا شدند و سر امام حسین(ع) و یارانش را بریدند که خود این مطلب جای بررسی بسیار عمیقی دارد.
محمدی شاهرودی افزود: فصل دیگری که مهم است انحراف در احکام و شریعت اسلامی است؛ یعنی آنقدر حلال و حرام مخلوط شده بود که خیلیها حرام و مال شبهه برایشان مهم نبود؛ فقهی که قرآن و پیامبر آن را مطرح کردند تغییر دادند که فقط ۳۰ مورد آن در خطبه و سخنرانی امام حسین(ع) وجود دارد و فقه اسلامی کمرنگ شد و برداشتهای شخصی و غلط با رنگ و لعاب فقه اسلامی به خورد مردم داده شد.
استاد حوزه علمیه گفت: بعد از وفات پیامبر(ص) اقدامی که توسط خلفا صورت گرفت این بود که گفتن و نوشتن و ترویج احادیث پیامبر(ص) را تا حدود صدسال ممنوع کردند و اگر کسی این کار را میکرد با مجازات روبرو میشد؛ با شعار حسبنا کتاب الله، احادیث و روایات پیامبر(ص) را سوزاندند و نقل روایات ممنوع شد و تا جایی که توانستند حدیث جعل کردند و هر چه میخواستند به نام پیامبر(ص) گفتند و جلوی دسترسی به احادیث را هم گرفتند و آنها را نابود کردند در حالی که میراث و ذخایر فرهنگی اسلام بود.
وی افزود: کتبی که در قرن سوم تالیف شده است از جمله مؤلف صحاح گفته است من ۸۰۰ هزار حدیث در اختیار داشتم و از بین آنها سه هزار حدیث صحیح را انتخاب کردم که درباره این روایات هم حرف وجود دارد. البته پیروان اهل بیت(ع) این مسیر را نرفتند و روایات اهل بیت(ع) و پیامبر(ص) را یادداشت کردند و نوشتند و وقتی ممنوعیت برداشته شد این فرمایشات به تدریج منتشر شد و به خصوص در دوره امام باقر(ع) و امام صادق(ع) صدها کتاب از جمله اصول اربعمائه نوشته شد.
محمدی شاهرودی با بیان اینکه خلفا مصلحت را جای حقیقت نشاندند، گفت: مثلا خلیفه اول میگفت بر پیامبر(ص) وحی میشد ولی بر من که نمیشود و من باید مصالح مسلمین را لحاظ کنم و همین هم سبب شد تا مصلحت جامعه به تدریج جای خودر ا به مصلحت حکومت و خلیفه بدهد و در دوره یزید، مصلحت خلیفه و بنیامیه در این قرار گرفت که امام جامعه اسلامی را به بهانه مخالفت با حکومت شهادت برسانند.
وی افزود: اینها کسی را شهید کردند که یکی از اصحاب کساء بود، نوه پیامبر(ص)که در روایات متعدد فضایل ایشان از زبان پیامبر(ص) بیان شد، آیات زیادی از قرآن در بیان فضایل این خاندان است ولی باز با شعار مصلحت جامعه اسلامی دست به این جنایات زدند.
وی تاکید کرد: این مسیرهایی که شکل گرفت باید مورد دقت و بازبینی جدی قرار بگیرد وگرنه این مسیر ما را هم تهدید میکند و هر زمانی ممکن است آفات دامان ما و جامعه اسلامی ما را هم بگیرد.
انتهای پیام/