صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

محبی‌نیا: طیف لاریجانی با گفتمانی فارغ از چپ و راست وارد انتخابات می‌شود/ درباره مشارکت دو طرف مقصریم ولی تقصیر برخی بیشتر است

۱۴۰۲/۰۹/۲۱ - ۰۶:۳۵:۲۹
کد خبر: ۲۰۳۰۰۵۰
نماینده سابق مجلس گفت: یکی از نخبگانی که در سطح سیاست کنشگری می‌کند و تخریب های میدان را سر جمهوری اسلامی خراب نمی کند، آقای لاریجانی است.

به گزارش خبرگزاری برنا، انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز به روز نزدیک‌تر می‌شود و شخصیت‌ها و جریان‌های سیاسی در حال وزن کشی مداوم برای چگونگی حضور در این عرصه هستند.

بی‌شک بخش مهمی از این وزن کشی‌ها در سه طیف اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدال صورت می‌گیرد و در این میان گروه‌هایی ذیل شخصیت‌هایی چون علی لاریجانی نیز به فعالیت می‌پردازند که شاید وزنشان از آن سه طیف کمتر نباشد.

جهانبخش محبی نیا که سابقه نمایندگی در دوره‌های متعدد مجلس شورای اسلامی را دارد با توجه به اینکه در دو دوره مجلس نیز در جایگاه هیئت رئیسه نیز حضور داشت، دیدگاه‌های خاصی در خصوص انتخابات دارد؛ مخصوصاً اینکه از او به عنوان نماینده ادواری یاد می‌شود که از نظر سیاسی به علی لاریجانی نزدیک است.

متن زیر حاصل گفت‌وگوی خبرنگار سیاسی برنا با جهانبخش محبی‌نیا نماینده و عضو هیئت رئیسه ادوار مجلس شورای اسلامی است:

مشارکت به تنهایی نمی‌تواند راهگشا باشد

برنا: امسال، سال انتخابات است و شاید از معدود دوره‌هایی باشد که حضرت آقا  11 ماه قبل از انتخابات، این موضوع را مطرح کردند، اهمیت بحث مشارکت به عنوان یکی از 4 راهبردی که حضرت آقا به آن اشاره کردند، چقدر است؟ به نظرتون این حساسیتی که ایشان نسبت به این انتخابات دارند به چه دلیلی است؟

حساسیت در خود گزاره نهفته است و با هوشمندی و سلیقه قابل توصیف، آن را بازگو کردید و جای سوال هم دارد. نه از بابت اینکه این گزاره ابهام دارد یا ایرادی بر آن وارد کنیم، در آن توجه، استفهام و استدراک نهفته است.

متولیان کشور، برگزار کنندگان انتخابات، کسانی که ناظر یا مجری هستند، نهادهای سیاسی، جنبش‌های سیاسی، مردم و نخبگان اگر توجه کافی به این امر داشته باشند، می‌تواند بهای گزاره را بپردازند .

 در حال حاضر که کل دنیا با یک کرختی و بی اعتنایی توسعه سیاسی مواجه است، امر مشارکت، خون این اندام وارگی سیاسی است؛ البته لازمه این امر رقابت، امنیت و سلامت است. 

طبیعی است واژه مشارکت به تنهایی نمی‌تواند راهگشا باشد، صندوق رای در نظام‌هایی که انتخابات دارند، معنا دارد. در خصوص مشارکت هم مقام معظم رهبری به زیبایی مولفه‌هایش را فرمودند که این مولفه‌ها با آن زایندگی می‌تواند منشاء یک سرآغاز جدیدی باشد.

 ما در سیاست متوقف شدیم

ما بدجوری در این سیاست متوقف شدیم. سیاست وقتی می‌تواند از منظر علمی، فلسفی، سیاسی، ارسطو، فارابی، ملاصدرا، نائینی، امام خمینی و مقام رهبری حائز اهمیت باشد و آن ویژگی مطلق برای انسان و جامعه انسانی را پیدا کند که تبدیل به یک شکوفایی شود و ما را در آراستن جامعه به سعادت و معیشت مردم یاری کند. اما تولید خشونت با نخبگان و جریان های سیاسی و اپوزیسیونی که داریم دست به دست هم می دهند و عصبیت وتخریب تولید می کنند.

 زمانی می توانیم داعیه یک اندیشگی را داشته باشیم که تفکرات ما منجر به آراستن بوستان جامعه انسانی به میوه های شیرین، ملس و ترش باشد، زمانی که میوه سمی تولید کنیم، چگونه می توانیم ادعا کنیم که کارگزار، نخبه و فرهیخته سیاسی هستیم.

جامعه ما بدلیل اشغال شدن توسط فرهنگ غرب دچار تنش شده است

برنا: توقفی که شما به آن اشاره کردید، به چه معنا است؟ عامل این توقف چه است؟

توقف یعنی تولید خشونت. ما در یک جامعه پرتنش زندگی می‌کنیم که اِشغال‌های متفاوت را به خود دیده است؛ از دوره قبل از اسلام بگیرید تا حمله اعراب که البته ما از حمله اعراب مکتب امیرالمومنین (علیه السلام ) را گرفتیم وما در آن حمله غرق نشدیم، تا حمله مغول، محمود افغان، اشغال اول و دوم.

ما شیفتگی جنون‌واری نسبت به حاکمیت ایده غرب داریم اما الان خود غرب از شیوه‌های متفاوت از حاکمیت و مدرنیته فرار می‌کند، بیش 50 سال است که این ایده نقد می شود. غرب ستیزی را من باور ندارم ولی فرو رفتن در دل غرب گرایی همان اِشغال است، فرق نمی‌کند برخی اِشغال‌ها با لشکر و بعضی با فرهنگ است، اینها در جامعه ما تنش ایجاد کرده است.

برنا: همان دو قطبی که ...

چند قطبی خیلی وحشتناک است. خانم کلینتون از دو قطبی شدن جامعه آمریکا می‌ترسد واین واقعا عجیب است. در جامعه ما یک عده پرچم پلوریزاسیون را بلند می کنند و می‌گویند برای رهایی جامعه خون بریزید.

از این طرف ایرادات خودمان هم زیاد است ولی وقتی صدایی برای صلح می گوید درخیابان خون بریزید یعنی چه؟

برنا: منظورتان جریانهای ضد انقلاب است؟

بله دقیقا. اگر انسان با کار فرهنگی، علمی و حتی با جریان سیاسی مخالف باشد اما باید عدل و انصاف داشته باشد. من در مورد یکی از رزمندگان اوایل انقلاب نکته‌ای نوشتم، ایشان در موقع رزم هم ندیدم که بخواهند افراط کنند؛ خشم باید از بین برود که خنجر من برای خدا کار کند، بعضی مواقع تسلیم من حالت جهاد دارد، البته تسلیم نه در برابر دشمن. 

برگردیم به سوال شما چرا توقف؟ چون این جامعه انقدر کتک خورده و بد دیده که من به یک ایرانی حق می‌دهم نگران حضور خارجی باشد؛ زیرا همیشه برای ما مصیبت داشته‌اند. یک مطلبی گوش دادم، نمی دانم چقدر صحت دارد، در حمله مغول شهرک‌های ما خراب شد و آدمها کشته شدند و به اندازه جنگل‌های فعلی ما جنگل سوخته است  که اگر صحت داشته باشد مصیبتی است که یک خارجی برای ما آورده است .

از قدرت در جهت جهش و پیشرفت استفاده کنیم

البته به منزله این نیست که با دنیا ارتباط نداشته باشیم ولی این طرف هم حواسمان باشد که در این اوضاع و احوال از دل تاریخ عبرت نمی‌گیریم، اصولگرا سر کار می‌آید و می‌گوید تمام آثار اصلاح طلبی را از بین می‌برم واصلاح طلب هم طور دیگر رفتار می‌کند. از قدرت باید در جهت جهیدگی استفاده کنیم، یعنی جهشی باشد که مرا از این مرحله به مراحل بالاتر برساند.

اگر امروز از عملکرد علمی، رفتار هوشمندانه، شرکت‌های دانش بنیان، اقتصاد دیجیتال ما از میانگین عملکرد جهانی عقب تر بماند، فاجعه است . قدرت این است که جامعه، انسان‌ها، نهادها و امکانات ایران زیبا را به طرف تولید، ثروت، علم، دانایی، محبت و بالا بردن همبستگی سیاسی، اجتماعی و رقابت درست با همسایگان بکشانیم.

در امر مشارکت دو طرف مقصر هستیم ولی تقصیر برخی بیشتر است

برنا: اگر به بحث مشارکت برگردیم، برخی جریانها مشارکت زیادی نخواهند داشت، پیش بینی شما چیست؟ بایسته‌های اینکه ظرفیت مشارکت را بالا ببریم چیست؟

در امر مشارکت دو طرف مقصر هستیم ولی تقصیر برخی بیشتر است. بعضی نوارشان گیر کرده و قبل از انتخابات بدون آنکه  گارد نظام را ببینند، می‌گویند اینها رد صلاحیت می کنند.

ما داخل یک نظام زندگی می کنیم که قانون اساسی آن را قبول داریم، نخبگانی از این اردوگاه‌ها اعم از راست، چپ، اصولگرا و معتدل داشتیم که در حد رئیس جمهور قدرت را در دست گرفتند، از نظام سیاسی عبور کردند و صدای شیپور آنها در خیمه دیگران دیده می شود.

این قدرت برای ملت است، از اراده معطوف به ملت گرفته شده و باید در جهت مصالح ملت شنیده شود. من از کسانی هستم که انتقادات تندی داشتم ولی آدرس غلط به شنونده نمی‌دهم. در هر صورت در همه نظام‌های سیاسی همین است. از نظر فلسفه سیاسی آزادی، عدالت و اطاعت حد و حدود دارد که از مفاهیم سیاسی است. 

اگر من می‌خواهم داخل نظام قدرت به دست گیرم و تمام استاندارها، فرمانداران، وزراء و مدیران کل را انتخاب می کنم، اگر نظام سیاسی که منظورم جمهوری اسلامی و قانون اساسی است، تیم‌ها‌یمان را آراسته نکنیم صدای ما جای دیگر شنیده می‌شود و آن وقت باید به این نظام حق دهیم که نگران این صداها باشد.

ما قبل ازاینکه رضایت فلان جریان خارجی و فلان کشور خارجی را به دست آوریم، اول باید رضایت کشور خود را به دست آوریم و برادری خود را ثابت کنیم، بعد بگوییم که ورود به این رابطه بین‌الملل از این جهت به نفع ما است یا این ضررها را دارد. بعضی ازما به این صورات عمل نمی‌کنیم.

این مملکت برای همه مردم است؛ چه آنها که این جمهوری را بخواهند و چه نخواهند

باید حواسمان باشد که این مملکت و جمهوری اسلامی برای همه مردم است. چه آنها که این جمهوری را بخواهند و چه نخواهند؛ از منظر اجبار نمی گویم، از نظر منطق سیاسی و عقل سیاسی می گویم. الان قدرت در دست جمهوری اسلامی است که هر چه بتواند بالهای خود را بر سر ملت ایران استوارتر کند، امنیت ملی، منفعت ملی، نیروی دفاعی، پرستیژ و برازندگی ما می تواند شکوفایی پیدا کند. 

اگر بخواهیم بر اساس اصول ر فتار کنیم، سیاست بسیار پیچیده‌تر از ریاضی و فیزک است. هر کسی چیزی به ذهنش می‌آید این را تحت عنوان گزاره سیاسی  یا گزاره حکومتی و مربوط به دولت لحاظ می کند، اما بازتاب آن را لحاظ نمی کند. 

مراقب تولید گزاره‌های سیاسی خود باشیم

برای تولید گزاره، انتشارو رساندن آن به عقل سلیم خیلی باید به خودمان زحمت دهیم که این گزاره به یاس جوانان، بانوانان و آنهایی که کار اقتصادی می‌کنند، منجر نشود و این حرف من در دایره دفاع نرود. در جایی که کلمه شجاعت، غیرت و سرباز اثرمنفی نگذارد. ما برای به دست آوردن دل فلان شخص کلی اراستگی به خود می دهیم، از نظر من ایراد ندارد ولی به فکر این مرزبان باشیم، کسی که با تمام وجود برای دفاع ازایران عزیز و جمهوری اسلامی تلاش می کند.

یکی از افرادی که تخریب های میدان را سر جمهوری اسلامی خراب نمی کند، آقای لاریجانی است

برنا: قطعا این شخصیت‌ها در مشارکت تاثیر گذار هستند. شما به واسطه سابقه سیاسی خود احتمالا از کنش‌‍هایی که آقای لاریجانی در عرصه انتخابات انجام می‌دهد اطلاع دارید، الان در چه وضعیتی هستند؟

 چرا از بین این نخبگان از آقای لاریجانی سوال کردید؟

طیف لاریجانی با گفتمانی فارغ از چپ و راست وارد انتخابات می شود

برنا: به خاطر مجلس قبل و قرابت شما با ایشان.

یکی از نخبگانی که در سطح سیاست کنشگری می کند و آسیب هایی که به هر دلیل درست یا نادرست به ایشان وارد می شود از کنشگری روی گردان نیست و آسیب ها و تخریب های میدان را سر جمهوری اسلامی خراب نمی کند فکر می کنم آقای لاریجانی است.

البته این به منزله امتزاج سیاسی مطلق من با ایشان هم نیست؛ چون در آن حدی که بگویم اطلاع ندارم، دروغ است. سعی می‌کنم در سیاست همیشه صداقت را تا حدی که مقدور است رعایت کنم. رفقایی از ایشان وارد انتخابات مجلس شدند و تصور می‌کنم می‌خواهند که با یک گفتمانی ورود پیدا کنند که فارغ از نگاه چپ و راست است. یکی از نیروهایی که می تواند مجلس شورای اسلامی را به مرجعیت سیاستگذاری برساند، اما اینکه آیا این بستر جامعه برای این امر آمادگی دارد یا ندارد آن یک امر دیگری است . 

در تهران خبر ندارم. نیروهایی از این طیف که دور هم جمع می شوند را اطلاع دارم اما اینجا نمی گویم، زیرا این اطلاعات را از روزنامه‌ها به دست نیاوردم و شاید بیانش صادقانه نباشد و چیزی را هم حل نمی کند. مهم این است که ما مجلس شورای اسلامی را در حدی برگزار کنیم که جنبش و پویایی داشته باشد.

 از خدایم است که مجلس دست اصولگرایان باشد ولی نه طیفی خاص

من از خدایم است که مجلس دست اصولگرایان باشد، چه اصولگراهایی مثل باهنر یا لاریجانی و در رده بعد دوستان دیگر مثل قالیباف که ایرادات اساسی به نحوه اداره مجلس فعلی دارند. اما این به آن معنا نیست که طیفی از اصلاح طلب‌ها و نیروهای معتدل نقش کنش و واکنش یا عمل و عکس العمل را در مجلس ایجاد کنند.

من به بودن اصلاح‌طلبان  به عنوان یک فراکسیون اقلیت و اثرگذاردر مجلس باوردارم، اما سنت و وفاداری سیاسی خودم طبیعتا اصولگرایی است و طیفی از اصولگرایان را هم اصلا راضی نیستم که در مجلس باشند، البته امیدوارم نپرسید چه کسانی. (باخنده)

اصلاح طلبان سوابق تمامیت‌خواهی دارند/ اصلاح طلبان و اصولگرایان گرفتار جریانی کم کار و پرطلب هستند

برنا: احتمالا مربوط به مجلس فعلی می‌شوند

چون تمامیت طلبی از هر بُعد تخریب گر است، سوابقی از تمامیت طلبی را در جریان اصلاح طلبی داریم، رفقای اصلاح طلب فکر نکنند وقتی قدرت دست آنها است، فضا را برای ورود نخبگان بازمی کنند، اصلا از این خبرها نیست.

از این طرف اصولگراها هم هرگز نمی‌توانند بگویند که تمام روح انقلاب در اینها دمیده شده است، دو طرف گرفتار یک خرده جریانی هستند که این خرده جریان کم کار و پرطلب است،  کم هستند اما می‌خواهند همه آنها فرمان ببرند.

هم آن طرف و این طرف سابقه زیادی در دفاع از انقلاب، حضور در دفاع مقدس و صحن‌هایی که جمهوری اسلامی به نداهای گرم نیازمند بوده را ندارند، خیلی دلشان می‌خواهد همه را تحت فرمان بگیرند.

برنا: این طیف در دو جریان اصلاح طلبی و اصولگرا وجود دارد

بله در دو طیف به صورت بارز دیده می‌شود .

 دعواهای حل نشده تاریخی را حاکم بر مقدرات خود نکنیم

برنا: خیلی ممنون آقای دکتر. اگر نکته پایانی وجود دارد ما استفاده می‌کنیم.

ای کاش همه نخبگان، جریانات سیاسی، نهادهای رسمی و غیر رسمی دست به دست هم دهیم. این جامعه متعلق به ما است. دعواهای حل نشده تاریخی را حاکم بر مقدرات خود نکنیم. بسیاری از کشورهای جهان را ببینیم، ایران عزیز ما مستحق خیلی از برخورداری‌ها است. کسی را بی خود مقصر جلوه ندهیم.

از طرف دیگر در حوزه علوم و فنون و دفاع دارایی‌های برجسته داریم. نمی‌خواهم مقدس مابانه حرف بزنم اما قرآن یک منبع بزرگ معرفتی است که ما را به وحدت می رساند.خداوند شهیدان انقلاب را رحمت کند، حاج قاسم، شهید شوشتری، شهید باکری، شهید یاخچیان، شهید زین‌الدین، شهید شاهچراغی و هاشمی که در منیت و سنت‌های غیر دینی و غیر ایرانی هرگز متوقف نشدند و شمعی برای این مملکت شدند. این وقتی می‌تواند ساری و جاری باشد که اجازه دهیم آن فرهنگ، درون نهادها، محاکم، دانشگاه‌ها و خانواده ما آید.

منظورم این نیست که یک اسلحه به دست بگیریم که حتما باید دینی فکر کنید. اصلا دین ما، حتی ایران باستان ما منشاء کارهای بزرگ تحت عنوان  فرهنگ و عملیات نرمی اسشت که می‌شود به آنها را رسمیت بخشید. ما از نظر منابع ساحت‌های معرفت و فلسفه کلام غنی هستیم، اگر فقیر زندگی کنیم ایراد از ما است.

انتهای پیام/

نظر شما