به گزارش برنا؛ هرمز را به علت موقعیت جغرافیایی آن و مجاورت با تنگه هرمز، کلید خلیج فارس میدانند.همین موقعیت است که آن را در طول تاریخ، از نظر راهبردی و بازرگانی از اهمیت خاصی برخوردار ساختهاست. هرمز به مدت بیش از یک سده در اشغال پرتغالیها بود که سرانجام در سال ۱۶۲۲ میلادی در دوره شاه عباس بازپس گرفته شد.
نام هرمز بنا بر منابع تاریخی در قدیم «هورموغ» بوده که مغ در گویش بومی استان هرمزگان به معنای نخل است. از سویی این واژه میتواند از ترکیب هور+موغ (موغستان) به معنی بندرگاه موغستان (میناب کنونی) ساخته شده باشد که امروزه به اشتباه هرمز خوانده میشود.
یونانیان باستان هرمز را به نام «ارگانا» (Όργανα) و جغرافیدانان مسلمان آن را به نام «زَرون» یا معرب آن «جرون» میشناختند. حافظ شیرازی در یکی از شعرهایش از هرمز به صورت هرموز یاد کردهاست:
شاه هرموزم ندید و بی سخن صد لطف کرد | شاه یزدم دید و مدحش گفتم و هیچم نداد |
شباهت ظاهری تلفظ امروزی یعنی هرمز با نام اهورامزدا سبب شده در میان عوام ارتباطی میان این دو نام تصور شود که این تصور مبنایی در شواهد تاریخی ندارد. افزون بر آن، مختصر شدهٔ نام اهورا مزدا، هرمَزد (hormazd) با فتح میم است و با تلفظ هرمُز (hormoz) تفاوت دارد.
اولین شواهد برای حضور انسان در جزیره چندین اثر سنگی کشف شده در سواحل شرقی جزیره است. یک پراکندگی سنگی در محلی به نام چنددرخت موجود است که به نظر یک تراس دریایی مرتفع مربوط به دوره پلیستوسن است. این سایت مجموعه سنگی دوران پارینه سنگی میانی را به همراه داشت که قدمت آن به بیش از ۴۰٬۰۰۰ سال پیش بازمیگردد.
هرمز نام خود را از شهر بندری مهم هرمز (هرمز کهنه) در سرزمین اصلی ایران به دست آوردهاست. این شهر ۶۰ کیلومتر دورتر از جزیره و مرکز شاهزادهنشین کوچک هرمز بود. شاهزاده به ایلخانان تحت حاکمیت مغول خراج میداد و منبع درآمد مهمی از تجارت دریایی بود. حاکم شهر تصمیم گرفت در حدود سال ۱۳۰۰ مرکز حکومت خود را به جزیره منتقل کند تا از حملات مغولها و ترکها دور بماند.حاکم بعدها با ایلخانان صلح کرد.
شهر جدیدی در منتهی الیه شمالی جزیره جرون ساخته شد که چند سالی به نام هرمز نو نامیده میشد تا آن را از شهر قدیمی در سرزمین اصلی متمایز کند تا اینکه این هرمز کهنه به ویرانه تبدیل شد. کمکم نام شهر جدید برای جزیره نیز مورد استفاده قرار گرفت. این جزیره به دلیل گرما و خشکی فراوان مکان ایدهآلی برای پایتخت نبود و نیاز داشت تا همه مواد غذایی و آب مورد نیاز اهالی از سرزمین اصلی آورده شود. با این حال، موقعیت آن به جزیره چنان درجهای از امنیت را داد که توانست تا چندین قرن به یک بندر تجاری بزرگ تبدیل شود. از آنجایی که رقبای تجاری جزیره متناوباً توسط مهاجمان تخریب میشدند، هرمز یک مرکز قابل اعتماد و نسبتاً امن باقی ماند.
مارکوپولو در حدود سال ۱۲۹۰ در حین سفر زمینی از هرمز بازدید کرد، همانطور که در سفرنامه او توضیح داده شدهاست. ابن بطوطه نیز از جزیره و هرمز نو دیدن کردهاست.
در سال ۱۵۰۵، مانوئل یکم، پادشاه پرتغال، در جستجوی سیاستی جدید برای توسعه در آفریقا و غرب آسیا بود. در طول تلاشها برای گسترش نفوذ پرتغال در اقیانوس هند، دوک پرتغالی آلفونسو دو آلبوکرکی جزیره را در سال ۱۵۰۷ در زمان پادشاهی شاه اسماعیل یکم تصرف کرد و به سرزمینهای امپراتوری پرتغال افزود. این اشغال به پرتغالیها این امکان را داد تا مسیر بازرگانی میان هند و اروپا را که از خلیج فارس میگذشت، به طول کامل کنترل کنند. پرتغالیها در نوک شمالی جزیره که از نظر استراتژیک مشرف به شهر و هر دو بندر در طرفین بود، قلعهای را ساختند.
این جزیره به یک نقطه توقف برای کشتیهای پرتغالی تبدیل شد که در مسیر گوا، گجرات و قشم بودند. در سال ۱۵۵۲ قوای عثمانی به رهبری دریاسالار پیری رئیس برای از بین بردن حضور پرتغالیها از قسمت شمال غربی اقیانوس هند جزیره را محاصره کردند. پرتغال در پایان نبردها پیروز شد و همه ناوگان عثمانی نابود شدند یا به دست پرتغالیها درآمدند.هرمز تا سال ۱۶۲۲ در اشغال پرتغال باقی ماند.
اشغال جزیره هرمز توسط پرتغالیها بیش از یک سده به طول انجامید.در سال ۱۶۲۲ نیروهای ایرانی به رهبری امام قلی خان با همراهی قوای انگلیس، قلعه جزیره را به مدت ده هفته محاصره کردند و با تسلیم شدن پرتغالیها، هرمز را باز پس گرفتند.بازپسگیری هرمز توازن قدرت و تجارت را به کلی در خلیج فارس تغییر داد. اهمیت این واقعه و اثر گذاری آن بر تحولات منطقه و اثر آن بر افول امپراتوری پرتغال آنقدر مهم بوده که ایران این روز را روز ملی خلیج فارس نام گذاری کرد.
شاه عباس به مردم محلی منطقه بیاعتماد بود و علاقهای به حفظ جزیره به عنوان مرکز تجاری یا پست نظامی نداشت و در عوض به توسعه بندرعباس پرداخت که در نزدیکی جزیره در سرزمین اصلی قرار داشت. بدین ترتیب هرمز رو به زوال رفت. بسیاری از ساکنان آن به صورت فصلی به مزارع و باغات خود در اطراف هرمز کهنه در سرزمین اصلی نقل مکان کردند و فقط ماهیگیران برای سکونت دائمی در آن ماندند. این جزیره به صادرات مقادیر کمی سنگ نمک و تودههای اکسید آهن ادامه داد که به عنوان سنگهای بالاست برای کشتیهای بادبانی استفاده میشد.
پس از دوره ای حکومت عمان در قرن نوزدهم، هرمز پیش از اینکه در سالهای آخر قرن بیستم توسعه پیدا کند، به صورت جزیرهای برای سکونت ماهیگیران باقی ماند.
جزیره هرمز ۴۲ کیلومتر مربع (۱۶ مایل مربع) مساحت دارد. روی سطح آن توسط سنگهای رسوبی و لایههایی از مواد آتشفشانی پوشیده شدهاست. بلندترین نقطه جزیره حدود ۱۸۶ متر (۶۱۰ فوت) است بالاتر از سطح دریا قرار دارد. به دلیل کمبود بارندگی، خاک و آب آن شور است. در این جزیره بیشتر درختهای مانگرو سفید یا حرا رشد میکنند. مهندسان ایرانی به دلیل کمبود آب شیرین اقدام به احداث خط لوله آب از سرزمین اصلی کردهاند. سواحل زیادی در سراسر جزیره وجود دارد.الهه نمک در جزیره هرمز نمونه بارز تنوع بالای خاک در جزیره هرمز است.
جزیره هرمز در میان زمین شناسان به علت این که از انواع خاکهای مختلف تشکیل شده و تنوع بالایی دارد به بهشت زمینشناسی مشهور شدهاست. سنگها نشان میدهند که در طی هزاران سال که جزیره هرمز به تدریج از آب بیرون آمد، به اشکال مختلف فرسایش یافتهاست. قدمت زمینشناسی جزیره هرمز حدود ۶۰۰ میلیون سال و عمر خارج از آب آن حدود ۵۰ هزار سال است.
خاک اخرایی مایل به قرمز در این جزیره و سواحل آن که بومیان آن را «گِلَک» مینامند، برای مصارف هنری و آشپزی مورد بهرهبرداری قرار گرفته و گردشگران را نیز به خود جذب میکند. تخریب ناشی از استفاده بیش از حد از این گِل منجر به انجام اقداماتی توسط سازمان محیط زیست برای حفاظت از آن شدهاست.
جمعیت هرمز طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ برابر با ۵٬۸۹۱ بود. بیشتر مردم این جزیره مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند. مردم جزیره به زبان فارسی سخن میگویند و گویش آنان تلفیقی از بندری و مینابی است. در میان سخنان هرمزیها، واژگانی از زبانهای هلندی، پرتغالی، انگلیسی، هندی و عربی به گوش میخورد که به دلیل حضور پرتغالیها، هلندیها و دیگر ملیتها در منطقه به زبان آنها راه یافتهاند.
منبع اصلی درآمد مردم جزیره ماهیگیری است. قرارگیری در میان آبهای خلیج فارس باعث شده تا بسیاری از مردم هرمز به شغل صیادی روی آورند. در سالهای اخیر به دلیل حضور فراوان گردشگران، مشاغل زیادی در زمینه گردشگری نیز ایجاد شدهاست. این جزیره دارای صنایع دستی منحصر به خود است و بسیاری از ساکنان آن به خلق آثار هنری در این زمینه نیز مشغولند.
ساحل سرخ بهلحاظ رنگ شبیه مریخ است. اگرچه رنگ سرخ در همه قسمتهای جزیره هرمز به چشم میخورد و به نمادی از جزیره هرمز تبدیل شدهاست؛ اما در ساحل سرخ و معدن خاک سرخ بسیار ملموستر و پررنگتر است. آب دریا در ساحل سرخ تا چند متری، قرمز رنگ دیده میشود و دلیل آن حل شدن موادمعدنی خاک در آب دریا است.
شناختهشدهترین جاذبه جزیره هرمز دره رنگینکمان نام دارد که با بیش از هفتاد طیف رنگی متفاوت ساخته شدهاست. تنوع سنگها و کانیهای مختلف، هرمز را به ظرفیتی بالقوه برای گردشگری زمینشناسانه تبدیل کردهاست. در این دره کانیهای سازنده سنگهای مختلف، در لایههای متفاوتی سوار برهم یا در کنار هم پیش چشم شما نقش بستهاند. طیف رنگهای زرد، سرخ، نقرهای و سیاه عمدتاً از ترکیبات رُسی و اکسید آهن هستند؛ در حالی که خاکهای سفید، آبی، صورتی و خاکستری حاصل ترکیبات آتشفشانیاند که وجودشان در کنار هم به هرمز جلوهای بیمانند بخشیدهاست.
دره مجسمهها در نزدیکی ساحل در بخش کوهستانی جنوب غربی جزیره واقع شدهاست. این دره دارای صخرههایی به اشکال است که هر کدام به یک حیوان، کله گوسفند، مرغ و اژدهایان مختلف تشبیه شدهاند. در طول دره مسیر باریکتر میشود و ناگهان به پرتگاهی با حدود ۴۰ متر ارتفاع میرسد. منظره دره تماماً رو به خلیج فارس است.
کوه الهه نمک در واقع یک بلور نمکی بزرگ است. این کوه و غار دورن آن، طی سالیان زیاد در اثر فعالیتهای زمینشناسی و فرسایش آبی و بادی شکل گرفتهاند. کوه الهه نمک برخلاف دیگر کوهها صدا را منعکس نمیکند. زیر کوه الهه نمک، آبی با رنگ نارنجی جریان دارد. جریان این آب به کمک پدیدههای طبیعی دیگر، طی سالهای زیاد سبب ظهور غار الهه نمک یا غار فیروزهای در دل کوه الهه نمک شدهاند.
موزه دکتر نادعلیان که به نام موزه و گالری احمد نادعلیان نیز شناخته میشود، آثار احمد نادعلیان را دربر گرفتهاست.پروژههای هنری بومشناختی او شامل حکاکیهای صخرهای است و نه تنها کارهای او، بلکه همچنین کارهای زنان بومی محلی، بازماندههای موجودات دریایی و عروسکهایی ساخته شده از مواد بازیافتیدر موزه او به نمایش گذاشته شدهاست.