به گزارش برنا؛ یازدهم ماه شعبان سالروز خجسته میلاد حضرتعلیاکبر (ع) و روز جوان نامگذاری شده است. روزی که خداوند جوانی را شبیه به پیامبراکرم (ص) به امامحسین (ع) عنایت میکند. آن حضرت اولین شهید عاشورا از بنىهاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت علىاکبر (ع) و رزمآورى و بصیرت دینى و سیاسى او در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلى کرد. روز عاشورا نیز پس از شهادت یاران امام، اولین کسى که اجازه میدان طلبید تا جان را فداى دین کند، او بود.
اگر چه به میدان رفتن او بر اهلبیت و بر امام بسیار سخت بود، ولى از ایثار و روحیه جانبازى او جز این انتظار نبود. او جوان بود و جوانمرد. یک مشاور مذهبی و استاد حوزه و دانشگاه ضمن برشمردن ویژگیهای حضرت علیاکبر (ع) به عنوان الگوی کامل جوانان، به روایات مهمی از پیامبر اکرم (ص) اشاره میکند و میگوید: طبق روایت، فرزند، هفت سال پادشاه، هفت سال بنده و هفت سال وزیر است. پس اگر در سال بیست و یکم روحیات او مورد رضایت تو بود (شکر خدای نما) و الا واگذار که در پیشگاه خدا معذوری.»
این بیان کوتاه، در حقیقت چکیده یک دستورالعمل طولانی است که در نهایت لطافت، شیوایی و اختصار، روشنگر مسیر حرکت پدران و مادران و مربیان است و نکته مهمتر اینجاست که از ۲۱ سالگی به بعد نقش والدین صرفاً روشنگری است. والدین از این سن به بعد میتوانند تنها در شرایط بحرانی و غفلت، جوانان خود را موعظه کنند. گفتگو با فاطمه نجارزاده را در ادامه میخوانید.
چرا روز ولادت حضرت علی اکبر (ع) روز جوان نامگذاری شده است، ایشان چه ویژگیهای شخصیتی بارزی داشتند؟
طبق روایات، حضرت علیاکبر (ع) از سه بعد وجودی شبیه پیامبر بود؛ خلقت، خلقوخو، نطق و گفتگو.
این بدین معنی است که آن حضرت در رشد شخصیتی توانسته است شبیهترین به پیامبر اکرم (ص) باشد. در واقع نوع تربیت حضرت علیاکبر (ع) وی را متمایز از سایر جوانان کرده و همین است که روز ولادت آن حضرت به درستی روز جوان نامگذاری شده است. روایتی از حضرت رسول اکرم (ص) در مورد تربیت فرزندان وجود دارد که اصل کاملاً درستی است، اما اگر به درستی اجرا شود. فرزندان ما در سه دوره هفت ساله تا ۲۱ سالگی قرار خواهند گرفت. در هفت سال اول «پادشاه»، هفت سال دوم «عبد» و هفت سال سوم «وزیر» باید باشند. اینکه هفت سال اول پادشاه باشند طبیعتاً معنای پادشاه بله قربانگویی والدین در برابر فرزند نیست، در حالی که ملاک در این حدیث این است که والدین وزیر آن پادشاه باشند و اجازه ندهند خودش را در چاه بیندازد. سادهسازی این روایت به نقل از حضرت رسول این است که در ادامه حدیث میگوید: اگر فرزند شما به ۲۱ سالگی رسید و همان چیزی شد که مورد رضایت شماست، باید خدا را شکر کرد. اگر والدین با این شاکله تربیتی پیش بروند، از نتیجه عملکرد خود رضایت خواهند داشت و نگرانیها به حداقل میرسد.
جوان روحیه چرایی دارد و دائماً دنبال پرسش و پاسخ است. ما نمیتوانیم بگوییم دانشگاه و سرکار نرو، چون جو محیط تو را خراب میکند، اما اگر هفت سالهای سنی را رعایت کنیم و درست پیش برویم، سیرت بچه پاک خواهد بود و به فطرت خود گرایش دارد. در واقع باید گفت اگر حضرت علیاکبر (ع) به بلوغ و وارستگی میرسد، نتیجه تربیت صحیح ایشان است.
از جمله ویژگیهای حضرت علی اکبر (ع) صرفاً جوانی نیست، بلکه لفظ فتوت در مورد آن حضرت است. در واقع آنچه از رشادت حضرت علی اکبر (ع) میبینیم یک رقم و عدد سنی نیست، بلکه یک جوانمردی است.
اگر والدین نتوانند دورههای سنی را براساس روایت ذکر شده رعایت کنند و به نقطهای برسند که قابل کنترل نباشد، آیا از ۲۱ سالگی به بعد در تربیت نقش دارند؟ راهکار پیشنهادی شما در این زمینه چیست؟
پیامبر اکرم (ص) در ادامه این حدیث برای تربیت فرزند میفرمایند: «اگر در سال بیست و یکم روحیات او مورد رضایت تو بود (شکر خدای نما) و الا واگذار که در پیشگاه خدا معذوری.»
اگر والدین میخواهند فرزند آنها اثرگذار و در مسیر درست باشد، امروز کودک و نوجوان خود را باید درست تربیت کنند. امروز نمیتوان هر خوراکی را از هر رسانهای در اختیار بچه گذاشت، اما بعدها نگران انحراف او بود. تربیت را قبل از به دنیا آمدن بچه باید آغاز کرد یعنی از تربیت خودمان. ما همیشه به بچه تعلق داریم و سعادت فرزندان را میخواهیم، اما این والدین هستند که باید فرزند را به سمت تربیت درست هدایت کنند. اگر والدین در انجام تقیدات مذهبی مثل نماز و روزه نتیجه نگیرند و فرزندان در رفتار والدین شاهد اثر نماز نباشند، بعدها نه تنها گرایشی ندارند، بلکه بیعلاقه هم خواهند شد.
آیا این روال به معنی آن است که ۲۱ سالگی به بعد باید فرزند خود را رها کنند؟
غفلت حتی در تربیت درست هم وجود دارد. جوانان امروز در شرایط فعلی و با چراییهای موجود قطعاً درگیر غفلتهایی میشوند که نقش والدین در اینجا روشنگری در مورد غفلت صورت گرفته است. اگر شاکله فرزند خود را طیب و صحیح بسازیم، قطعاً حتی اگر در مسیر بیراهه قرار بگیرد، اما به اصل خود بر خواهد گشت.
امروز با فضای مجازی و رسانه و... نمیتوان اصول تربیتی قبل را پیادهسازی کرد. مهمتر این است که پدر و مادر باید خود نیز کنترلگری در شرایط داشته باشند. والدینی که درگیر ماهواره هستند قاعدتا ًفرزند در اوج جوانی مسیری ۱۰۰ برابر از آنچه والدین رفته را طی خواهد کرد.
در حالت کلی ما میتوانیم در زمان غفلت جوانمان تنها او را موعظه کنیم و با شناخت از نقاط ضعف و قوت جوانی که میشناسیم او را به سمت مسیر درست هدایت کنیم. اینجا دیگر اسم آن تربیت نیست و موعظه در شرایط غفلت نام دارد. در بسیاری از مواقع بینتیجه بودن تربیت تا جایی پیش میرود که حتی به پنهانکاری جوان ما میرسد و اینجاست که باید با پیداکردن نقطه ضعف یا قوت به سمت او برویم و با محبت و شناخت، مسیر درست را گوشزد کنیم. جوان را باید از سنین پایین همچون روحیه حضرت علیاکبر (ع) جوانمردانه تربیت کنیم.