صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

دلیل تأکید قرآن بر درختکاری چیست؟

۱۴۰۲/۱۲/۱۵ - ۱۴:۲۶:۴۳
کد خبر: ۲۰۶۷۳۸۵
طبق آموزه قرآن و حدیث، زمین مانند مادر، پرورش‌دهنده درخت است و ریشه‌ها مانند دهان غذا را از زمین می‌گیرد؛ چنان‌که حیوانات، کودکان خود را شیر می‌دهند.

به گزارش برنا؛ هر سال در آستانه فصل بهار سنت زیبایی که از پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام به یادگار مانده، یک بار دیگر در شهرها و روستاها اجرا می‌شود. مقام معظم رهبری با تأسی به سیره اجداد بزرگوار و گرامی خود، این رسم زیبا را انجام می‌دهند تا درختکاری به عنوان سنتی خداپسندانه و در جهت حفظ محیط‌زیست همچنان پابرجا باشد.

در این میان، درخت به عنوان یکی از نشانه‌های بی‌نظیر قدرت خدای یکتاست که منبع کشف و شهود زیادی برای مردم خداشناس به حساب می‌آید. ریشه، ساقه، شاخه، برگ، تنه، سایه و حتی نفس کشیدن درخت هم برای ما، انسان‌ها، منشأ خیروبرکت‌های زیادی است که اگر چشم بینا و دل هوشیار داشته باشیم می‌توانیم به اندازه ظرفیت خودمان، قدرت و حکمت خالق یکتا را در آن درک کنیم. در قرآن کریم هم ضمن اشاره به شگفتی‌های خلقت، به درخت اشاره شده و موارد بسیاری از خیروبرکت‌های این مخلوق خدا یادآوری شده است.

با ما همراه باشید تا با بررسی آیات قرآن کریم و روایت‌های موجود از ائمه معصوم علیهم السلام به بررسی بخشی از شگفتی‌ها و عجایب آفرینش این مخلوق پرخاصیت بپردازیم.

درخت در کلام وحی

کلمه «شجر» به معنی درخت، 27 بار در آیه‌های قرآن به کار رفته است. در عین حال کلمه‌ها و عبارت‌های دیگری هم درباره درخت در قرآن وجود دارد که هر کدام بیان‌کننده یکی از ویژگی‌های آن هستند. به عنوان مثال نام نخل یا درخت خرما در 20 آیه قرآن کریم تکرار شده که این تعداد در مورد هیچ درخت دیگری سابقه ندارد.

نام درخت انگور هم یازده بار با عبارت‌های «عنب» و «اعناب» آمده است. در عین حال، زیتون هم درخت پربرکت و مهمی است که نامش شش بار در قرآن تکرار شده است. رمان به معنی انار هم به درخت انار گفته می‌شود و هم به میوه آن. این کلمه سه بار در قرآن آمده است، دو بار در مورد انار دنیایی و یک بار در مورد انار بهشتی. نام درخت سدر هم چهار مرتبه در قرآن آمده، یک بار در مورد سدر دنیایی، یک بار در مورد درخت سدر در بهشت و دو بار در مورد درختی که پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله در شب معراج آن را مشاهده فرمود.

«معروشه» هم یکی از انواع درخت است که نامش در قرآن آمده و منظور از آن، درختی است که مثل درخت انگور به صورت داربستی بالا می‌رود و رشد می‌کند. درواقع در قرآن یک بار به معروشات یعنی درخت‌های داربستی اشاره شده و یک بار به غیرمعروشات که درخت‌های غیر داربستی هستند.

حکمت آفرینش درخت

خداوند متعال در آیه 60 سوره مبارکه نمل به مهم‌ترین نکته در آفرینش درخت اشاره فرموده است: «أَمَّنْ خَلَقَ السمَوَتِ وَ الأَرْض وَ أَنزَلَ لَکم مِّنَ السمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائقَ ذَات بَهْجَةٍ مَّا کانَ لَکمْ أَن تُنبِتُوا شجَرَهَاأَ ءِلَهٌ مَّعَ اللَّهِبَلْ هُمْ قَوْمٌ یعْدِلُونَ؛ آیا بت‌هایی که معبود شما هستند بهترند یا کسی که آسمان و زمین را آفریده؟ و برای شما از آسمان آبی فرستاد که با آن باغ‌هایی زیبا و سرورانگیز رویاندیم و شما قدرت نداشتید درختان آن را برویانید، آیا معبود دیگری با خداست؟ نه، آن‌ها گروهی هستند که (از روی نادانی) مخلوقات خدا را در ردیف او قرار می‌دهند.»

بر اساس این آیه شریفه، نکته اساسی در مورد خلقت درخت، همان آفرینش حیات و زندگی در درون بذر و نهال است که به مرور زمان از بذری کوچک و نهالی نازک، درخت تنومندی می‌سازد. به همین دلیل است که در این آیه بعد از اشاره به خلقت آسمان‌ها و زمین و بارش باران، به روییدن باغ‌ها و بستان‌ها اشاره فرموده و یادآوری شده که به نحوه ایجاد زندگی در درختان توجه کنید که اگر اراده خداوند حکیم و توانا بر حیات درختان قرار نمی‌گرفت، انسان‌ها به هیچ وجه نمی‌توانستند آن‌ها را رویانده از میوه و محصولشان بهره‌مند شوند.

در کتاب توحید مفضل نوشته شده که امام صادق علیه السلام در خصوص حکمت‌های مرگ درختان و تجدید حیات آن‌ها فرموده‌اند: «در انواع تدبیرها و حکمت‌های نهفته در آفرینش درخت دقت کن. می‌بینی که هر سال می‌میرد ولی حرارت غریزی آن در چوب آن می‌ماند و مواد میوه‌ها از آن زاده می‌شود و آنگاه در همه‌جا پراکنده شده و چنانکه غذاهای متنوع و لذیذ را به تو می‌دهند، میوه‌های گونه‌گون و گوارا و خوش‌طعم به تو تقدیم می‌کنند. شاخه‌ها همانند دست به‌سوی تو دراز می‌شوند و میوه‌های نیکو را در اختیارت می‌گذارند. این حساب و کتاب دقیق و حکمت عظیم جز تقدیرگر حکیم از آن کیست و چرا این‌گونه است؟ آیا جز برای آن است که آدمی را از لذت و سود این میوه‌ها بهره برسانند؟ شگفتا! که مردم به‌جای سپاس بر نعمت، انکار منعم می‌کنند.»

ریشه‌ها در حکم دهان درخت

یکی از موارد جالب در زندگی درخت این است که درخت هم مانند موجودات زنده دیگر به آب و غذا نیاز دارد تا بتواند به زندگی خود ادامه بدهد؛ اما مانند حیوانات و انسان‌ها دهان ندارد تا بتواند غذا و آب را وارد بدن خود کند. درواقع خداوند دانا، ریشه‌ها را به‌منزله دهان و محل ورود غذا و آب به درخت قرار داده است.

امام جعفر صادق علیه السلام این نکته را این گونه به شاگرد خود، مفضل بن عمر، آموزش داده‌اند که: «در آفرینش درختان و گیاهان نگاه کن. از آنجا که درخت هم مانند حیوان به غذا محتاج است اما مانند حیوان دهان و حرکت ندارد که دنبال غذا برود و آن را بگیرد و ببلعد، به همین دلیل ریشه‌های آن در دل زمین فرورفته تا غذا را بگیرد و به شاخ و برگ و میوه برساند. پس زمین مانند مادر، پرورش‌دهنده درخت است و ریشه‌ها مانند دهان آن است که با آن‌ها غذا را از زمین می‌گیرد چنان‌که حیوانات، کودکان خود را شیر می‌دهند.»

البته وجود ریشه‌ها برای درخت تنها به دلیل غذا رساندن به آن نیست. بلکه پابرجا ماندن درخت هم به وجود همین ریشه‌ها مربوط است. همان طور که امام صادق علیه السلام یادآوری فرموده‌اند که: «نگاه نمی‌کنی که چگونه پایه‌ها و ستون‌های خیمه از هر طرف با طناب بسته شده تا بر جای خود بایستد، بر زمین نیفتد و یا کج نشود؟ گیاه هم همین گونه است. درخت هم ریشه‌های خود را در دل زمین به همه سمت گسترده کرده تا آن را پایدار و استوار و ایستاده نگه دارد. اگر ریشه نبود چگونه یک نخل تنومند و بلند و صنوبر و چنار بزرگ و تناور در توفان‌های سهمگین بر پای می‌ایستادند؟»

نکته جالب این است که انسان‌ها هم بر پا کردن خیمه و حتی خانه را با دقت در آفرینش درخت آموخته‌اند. یعنی برای ساختن خانه بر اساس ارتفاع آن، زمین را حفر می‌کنند و ستون‌های خانه را در زمین بنا می‌کنند، همان طور که ریشه‌های درخت در زمین فرو رفته است. امام صادق علیه السلام به این نکته ظریف اشاره فرموده‌اند: «به حکمت خالق بزرگ و دانا دقت کن که چگونه بر حکمت کار مردم پیشی گرفته و مردم در پایداری خیمه‌ها از آن بهره گرفتند، در حالی که این حکمت و چاره پیش از آنان در آفرینش درخت جاری شده است. زیرا آفرینش درخت پیش از برپاداشتن خیمه است. نمی‌بینی که پایه و ستون خیمه‌ها از چوب درختان است، پس ساخته‌های دست انسان از کار آفرینش گرفته شده است.»

اشاره به رگبرگ‌ها و مسئولیت آن‌ها در کلام صادق آل محمد علیه السلام

سعدی شیرازی، شاعر خداشناس ایرانی، درباره اهمیت دقت در آفرینش برگ‌های درخت گفته است: «برگ درختان سبز در نظر هوشیار/ هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار» این سخن سعدی به‌نوعی برگرفته از فرمایش امام صادق علیه السلام است که مردم را به دقت در آفرینش برگ‌های درخت دعوت کرده و فرموده است: «اینک ای مفضل! در آفرینش برگ نگاه و تأمل کن. همان طور که می‌بینی سطح تمام برگ را چیزهایی چون رگ پوشانده است، بعضی بزرگ‌ترند که به صورت طولی و عرضی کشیده شده‌اند و بعضی نازک و ظریف‌اند که به نظر می‌رسد در بین رگ‌های اصلی ماهرانه بافته شده‌اند. اگر انسان با دست خودش چنین کاری می‌کرد در طول یک سال هم نمی‌توانست یکی از آن‌ها را بسازد و در کار خود به ابزار، حرکت، کار و تلاش و سخن گفتن نیاز داشت. درحالی‌که فقط در چند روز از فصل بهار، دشت و دریا و کوه و صحرا سرشار و آکنده از این برگ‌ها می‌شود. در این کار جز نفوذ اراده انکارنشدنی خداوند هیچ سخن، تلاش و حرکتی وجود ندارد.»

با این وجود، دانستن راز رگبرگ‌های ظریف، دقیق و نازک برگ درخت در کلام امام صادق علیه السلام برکت‌های زیادی به همراه دارد. آن حضرت فرموده‌اند: «این رگ‌ها که یکسره برگ را پوشانده برای آن است که به آن، آب و املاح برساند همان طور که رگ‌ها در بدن پراکنده شدند تا غذا را به تمام اجزای بدن برسانند. اما در برگ، رگ‌های بزرگ‌تر و اصلی کار دیگری هم دارند. این رگ‌های بزرگ‌تر برای آن است که با سختی و استحکام خود، برگ را نگاه دارند و برگ، سست، پژمرده و پاره‌پاره نشود. به همین دلیل وقتی انسان‌ها می‌خواهند صفحه و برگی از پارچه یا چیزهای دیگر بسازند، در طول و عرض آن از چوب‌های محکمی استفاده می‌کنند تا سست و لرزان نشود. پس بدان، اگرچه آدمی هیچ‌گاه به کنه و حقیقت تدابیر و حکمت‌های نهفته در طبیعت نمی‌رسد، اما کار و صنعت او به‌نوعی حکایتگر طبیعت است.»

مفهوم سجده درخت در قرآن کریم

خداوند متعال در آیه ششم سوره مبارکه الرحمن به سجده درختان اشاره فرموده است که: «وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یسْجُدَانِ؛ و گیاه و درخت براى او سجده مى‏کنند.» در مورد این آیه شریفه باید توجه داشت که کلمه «نجم» هم به ستاره معنی شده و هم به گیاه بدون ساقه. «شجر» هم به گیاهان ساقه دار مثل درخت می‌گویند.

به تصریح مفسران قرآن، منظور از سجده نجم و شجر همان خضوع و اطاعت این دو موجود در برابر خدای یکتاست. به این صورت که در برابر خداوند متعال از زمین سر بلند کرده و رشد می‌کنند. بنابراین باید دانست که منظور از سجده درخت این نیست که درخت هم مانند ما، انسان‌ها، پیشانی روی خاک می‌گذارد، بلکه مقصود همان تسلیم و خضوع در برابر خداوند متعال است، همان طور که همه موجودات متناسب با شرایط و زبان خود در برابر او تسلیم بوده و تسبیح او را می‌گویند.

درخت‌های بهشت و جهنم

همان طور که یکی از ویژگی‌های باغ‌ها و بوستان‌ها در این دنیا وجود درخت در آن‌هاست، در باغ‌های بهشتی هم درخت‌هایی وجود دارد که عامل سرسبزی و طراوت آن‌ها هستند. در عین حال طبق آیه‌های قرآن کریم، در جهنم هم درخت‌هایی وجود دارد:

درخت‌های موجود در بهشت

معروف‌ترین درخت در بهشت، درخت طوبی است که نامش یک بار در آیه 29 سوره رعد آمده است: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَىٰ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» البته در این آیه شریفه کلمه طوبی به کار رفته و منظور درخت طوبی نیست، اما در روایتی در کتاب بحارالانوار نوشته شده که یکی از اصحاب پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله از آن حضرت پرسید: «درخت طوبی کجا است؟» فرمودند: «در بهشت، در سرای من.» شخص دیگری همان پرسش را پرسید و آن حضرت در پاسخ فرمودند: «در بهشت، در منزل امیرالمؤمنین علی علیه السلام» گفتند: «چند لحظه پیش، همین را پرسیدیم. پاسخ دادید در خانه من و حالا فرمودید در خانه علی!» پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله پاسخ دادند: «سرای من و علی یکجا است.» از این آیه و روایت مشخص می‌شود که درخت طوبی یکی از مهم‌ترین درخت‌ها در بهشت است.

در عین حال در بعضی آیه‌های قرآن بعضی از انواع درخت‌های بهشتی و میوه آن‌ها هم مشخص شده است. به عنوان مثال در آیه 68 سوره الرحمن به درخت انار و خرما، در آیه 28 سوره واقعه به درخت سدر و در آیه 29 سوره واقعه به درخت موز در بهشت اشاره شده است.

درخت‌های موجود در جهنم

درست است که درخت عامل نشاط و آرانش است، اما اراده خداوند بر این قرار گرفته تا در جهنم همه چیز، حتی درخت‌ها، هم وسیله‌ای برای عذاب گناهکاران باشند. درخت زقوم یکی از درخت‌های جهنم است که در آیات 62 تا 66 سوره صافات به آن اشاره شده است: «أَذَلِک خَیرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ؛ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِینَ؛ إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِی أَصْلِ الْجَحِیمِ؛ طَلْعُهَا کأَنَّهُ رُؤُوسُ الشَّیاطِینِ؛ فَإِنَّهُمْ لَآکلُونَ مِنْهَا فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ؛ آیا این پذیرایی و این رزق کریم بهتر است یا درخت زقوم؟ ما آن را مایه درد و رنج ستمگران قرار دادیم؛ آن درختی است که در قعر جهنم سر برمی‌آورد؛ میوه‌اش گویا سرهای شیاطین است؛ پس ایشان از آن خواهند خورد و شکم‌هایشان را انباشته خواهند کرد.»

نظر شما