به گزارش برنا؛ ماه مبارک رمضان، ضیافت خداست و بر عکس مهمانیهای دنیوی ماه روزه، گرسنگی و تشنگی است. این گرسنگی و تشنگی و اعمال دیگر ماه مبارک، یک سلوک در دنیا و زیستن سعادتمندانه دنیوی برای مشق و تربیت و عبودیت با هدف زندگی ابدی و سعادت فرادنیوی است.
تهیشدگی از دنیا در قلب روزهدار باعث میشود نور خدا فروزش شدید گیرد. بدینسان تشنگی و گرسنگی، تفسیر عرفانی و حتی سیاسی/ اجتماعی را پذیرفته است اما من بنا را به کنجکاوی بر آشکارترین وجه همگانی ماه رمضان مینهم و براساس آن میکوشم ویژگی پرعظمتش را بنا به ذخایر معارف قرآنی دریابیم. لازم نیست به تکرار سخن مکرر درباره آن بپردازیم. آنقدر در این دریای متبرک جواهر و انوار گوهرین و برکات برای حیات طیبه وجود دارد که تماشای این معارف خود عمرها میخواهد.
طرح استراتژیک توسعه زندگی اسلامی
شمایلی که ماه مبارک رمضان میسازد از منظر جهانزیست انسانی از چنان روشنی و تعالی و فرهنگمندی عظیمی برخوردار است که حیرتانگیز است. این ماه در دل خود ارکان یکتای فرهنگ سعادت و آدمیت در مقیاس تربیت فردی و اجتماعی را تا ظهور روزگار عدل موعود و زندگی انسانی و اسلامی کامل تحت امامت انسان کامل(عج) گرد آورده است. رمضانالمبارک، طرح استراتژیک توسعه زندگی اسلامی مسلمانان است تا از مهلکههای هولناک به سلامت عبور کنند. ارکان اعظم راهنمایی عملی در ماه رمضان گردآمده تا از خود این ماه عینا خود یک فرهنگ زنده و عامل و مؤثر و کارا و ربانی بسازد، نه زمانی برای گفتوگو درباره فرهنگ. رمضان متبرک نام دیگر زیستن در فرهنگ، با فرهنگ و برای همگن شدن با فرهنگی است که در دنیا نامش بندگانه زیستن است. این ماه خدا و ضیافت خدا برای انسان است تا زندگی الهی را بر متن فرهنگ خدایی طی کند و برای این فرهنگ زندگی پاک و امر عظیم در رمضان گردآورده شده: نزول قرآن عظیم، پیامبر اعظم، علی ولیا...، امامان معصوم و میراث معرفتی و راهدانی و راهنمایی رمضانیشان که در ادعیه ماثوره چون دعای افتتاح، دعای ابوحمزه، دعای سحر و... برای رمضانهای همه زمانها تا قیامت محفوظ است و نوربخشتر و زندگیبخشتر از همه، حضور خاص امام زنده، در اصل ذخیره خدا و مجری اسلام کامل، ارواحنا له الفداء، صاحبامر، امام زمان(عج)، در این ماه با امضای تقدیر هستی آتی و رمضانی که به فطر ختم میشود و فطر را گشایش همه مسیر و درخواست و تربیت و عصاره فرهنگ کرده است و در پایان رمضان محصول فرمانپذیری و در اصل فرهنگپذیری قرار داده است.
مباحث بنیادین و فرهنگ مسلمانی
هر ایدئولوژی و فلسفه و تفکری برای توضیح زندگی و چگونه زیستن، متکی بر چارچوب نظری و مباحث بنیادین و فرهنگ و مجموعه ارزشی و راههای طیطریق خاص خود است اما اسلام بهجای مباحث انتزاعی و مجرد، راه عملی را برای معرفت به حیات انتخاب کرده است؛ راه مبارک رمضان را! خدا رمضان مبارک را موجودی آفرید که عصاره فرهنگ اسلام را با ورود در خزینه دریاییاش در وجود اهل شنا در رمضان جاری میسازد. این یک معجزه، یک دهش، یک آموزش و یک لطف و افاضه فیض و راه روشن مومن بودن و مومن زیستن و مدام شدن است. خدای مهربان و پروردگار رحمان و رحیم برای ادراک این ماه و توفیق دوستی و همنشینی با آن و زندگی رستگار اسلامی، با برکات ویژه، مسلمانان ولو افراد ناتوان از خواندن و نوشتن را فرهنگمند میکند. با این ماه انسان مسلمان باایمان، امکان مییابد با روش تربیتی ربالعالمین، غرق فرهنگ نوری و حامل ارزشهای اسلام شود. عناصر عظمت این ماه زیاد است و صرفا توجه به نقش و بسامد کانونی و تکرار کلماتی خاص در متن حیات رمضانالمبارک، در همان وهله اول، عظمتی را معرفی میکند که ما را تکان میدهد. پس معلوم است اگر کسی در رمضان، این ماه را چون یک فرهنگ زیستن مشق و مشی نکند، هیچ از روزه و اجرای واجبات بهره نبرده است. ماه رمضان تربیت نفس فرد اهل اسلام برای آن است تا جامعهای سالم تزکیه شده از رجس، گناه، عادل و آزاد از قید شیاطین و موحد بسازند. در حقیقت روح رمضان معنای باطنی مندرج در عمل ظاهری و کشف فرهنگ آن و پرورش نفس با این معرفت و تحول جامعه با این پرورش و سلوک قرآنی است و قدر عبد یافتن است.
فرهنگ حیات رمضانی در نظام جامعه
حال ببینیم در مقیاس فردی و اجتماعی، ما چقدر به ماه پربرکت رمضان همچون یک فرهنگ حیات حقیقی نگاه و آن را اجرایی کردیم. جدا از وظیفه همگانی همه مسلمانان، خود نظام عملا چقدر ماه رمضان متبرک را چنین فهم کرده است. چقدر اندیشیدهایم چرا برکت بخشی و امر مبارکی در هستی این ماه این همه نقش دارد؟ و کارگزاران نظام، روُسا و مدیران و کارمندان چقدر تربیت رمضانی حقیقی دارند. این تربیت با دستور و نمایش و ریاکاری و نفاق بهدست نمیآید و باید فضایی باشد که رمضانیان و تربیتشدگان رمضان، در امور مختلف متخصص و عهدهدار امور شوند و جامعه رمضانی شود. در آن صورت فقر، گناه، حرص، دنیاپرستی، دروغ، جاهطلبی و فساد در این جامعه راه نخواهد داشت. فاصله گرفتن اداره جامعه با فرهنگ و ارزشهای رمضانی، حکم زهر در گرگان جمهوری اسلامی دارد. آیا ما در همه امور اداره کشور بهرهمند از قرآن و روایات درباره تربیت ربوبی رمضان و عامل هستیم یا وقتی پای عمل میرسد، ۱۰۰۰ تخطی از فرامین ثقلین را مباح میدانیم و ۱۰۰۰فساد را توجیه میکنیم تا اداره اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی، ارتباط با شرق و غرب، امور مالی و بانکی، صنعت و کشاورزی و قوه مقننه، مجریه و قضاییه ما شفافیت زندگی رمضانی را از دست بدهد. این حقیقت است که با فرمان، میلیونها انسان رمضانی نمیشوند و حتی ساخته شدن یک انسان نیازمند بیداری و طلب و اراده قوی و ریاضت و پرهیز طولانی است. نباید فکر کرد یکشبه همه افراد حکومت شبیه امام خمینی، آقای خوانساری و آقای بهجت و رهبر انقلاب و آقامجتبی تهرانی و... میشوند. میدانیم برای یک جامعه رمضانی تلاش و صبری تا ظهور تغییردهنده و مصلح اصلی(عج) لازم است. اما مهم آن است که جهت جامعه به سوی این مسیر است یا حرفش را میزنیم و عمل معکوس میکنیم؟ و به اهل دورویی جایزه و مقام میدهیم؟ و فرهنگ رمضانی را اصل زندگی و چراغ عمل و اداره کشور قرار نمیدهیم؟بیایید یکبار هم شده پژوهش و کنترل کنیم، بروکراسی و ادارات و نظم و کار و رفتار و بن کارشان چقدر رمضانی و براساس فرهنگ ناب توحیدی است.
فرهنگ رمضانی در تقابل با مزاحمان راه انقلاب
میدانیم تزکیه و کسب افاضات رمضان مبارک و فرهنگمند الهی، امری مجرد نیست. برای زندگی است و رفتار بر مبنای این فرهنگ در همهجا باید اشاعه یابد: از عمل فردی تا عمل حکمرانی و رشد و گام به گام کمال و تصحیح کاستیها. دیگر چشم پوشیدن و توجیه و بیاهمیت نشان دادن حرامها و بیعدالتی و توسعه لکه نفتی فساد در دریای زندگی فردی و اجتماعی یک مزاحم راه انقلاب است.نظام نباید به فرهنگ بیتقوای بروکراسی غیراسلامی تسلیم شود و هر بار حل مسائل بزرگ و کوچک کنترل امور سالمسازی همهجانبه و رواج ساختارهای کنترل فراموش شود. عطش رفع فساد در مردمسالاری گرفته تا رفع معضلات معیشت مردم دهکهای پایین، بازنشستگانشان، کارگران و زحمتکشان شهری و مسائل بیکاری جوانان و ازدواجشان... باید دغدغه بزرگ ما باشد.چنین است که عظمت این ماه در قلمرو تربیت ربوبی ظهور مییابد و شکوه موجودیت و برکات تصورناپذیر رمضان برای انسان مومن متجلی میشود. این یک خلقت بیهمتا برای مستعدان عروج و لقاءا... است.بدین سان توجه به ماه رمضان از زاویه یک فرهنگ و تربیت و ملکهکردن فضایل و ارزشهای الهی خاص پیامبران در جان همگان، بسیار مهم است و بهره اولیای خدا از رمضانالمبارک، بر اثر همه قدرتهای عظیم ربوبی است که در خود رمضان نهاده شده است.
ماه ادب و مشق فرهنگ مومنانه زیستن
از اینجا امری عظیم مربوط به ماه مبارک منکشف میشود.رمضان ماه ادب ومشق فرهنگ مومنانه زیستن است و مهمترین وجهش باطنی ربوبی است نهفته در ظاهرش.حقیقتی است مستتر درشریعت و شریعهالشاعر درونی این ماه عبادات مشروعش.راز ماه رمضان همین ممزوج کردن فرهنگ عبودیت خالص و آهنگ فرهنگ الهی و ناب اسلام ناب با روح و جان و جسم امت اسلام به شیوه عملی است. این مراحل فشرده سلوک قرآنی تا مقام عبودیت و عبدصالح است در جان یک ماه با نوری که برای تمام سال میتوان آن را حفظ کرد. معجزه و لطف الهی در لحظات این ماه در قید بند کردن شیطان است و رها کردن نفس لوامه تا از نافرمانی دست بشوید و با اطمینان پرورده شود و راه نفس مطمئنه را طی کند و همه ثانیههای این وقت را از عطر بندگی مشحون سازد ولو ساعات خواب را! باید باتصورات توجیهگرانه مفاسد و به سود تداوم ساختار فاسد گذشته جنگید و باید فرهنگ جدی تزکیه رمضانی را عمل کرد. مثلا:
۱- با روحیه قجری و تصور استبداد شاهنشاهی، عدهای تصور میکنند تکلیف مردم فقط تعریف و تمجید از حکمرانی با هر خطایی است و حق اعتراض، نصیحت و مطالبه درستی و مبارزه با فساد ندارند و توجیهشان آن است که تمام کفر میکوشد دستاوردهای ارجمندی چون مردمسالاری ایران را وارو جلوه دهد و ما نباید به فساد اعتراض و تخریب کنیم. این حرف حق نیست. فساد باید تخریب شود و کم و زیاد ندارد، زیرا فساد حرام است و رمضان آموزش مقابله با حرام است. اثر وضعی حرام، پوک کردن پایههای اعتماد به جمهوری اسلامی است.
۲- فرهنگ رمضانی فرهنگ نفی با حوصله امور فاسد است. مهمتر آن است که با ساختار مریض شبه مدرن و بدون توان کنترل فساد موجود در سیستم سازش نکنند و آن را تغییر دهند .
۳- مردم ما خوب میفهمند. پس اگر خود انقلابیون پیشگام در اعتراض به فساد نباشند، ضد انقلاب از آن سوءاستفاده میکند و کل نظام را فاسد و طرفدار فساد جلوه میدهد و مردم بیاعتماد میشوند. کار مدام و مهندسی اذهان بهوسیله شبکههای معاند برای تفرقه و گسست و عدم حمایت ملت از دولت پایانی ندارد. پس نباید متکبرانه با مردم چون افرادی کور و کر و لال برخورد و در تصحیح فساد تعلل کرد.
۴- مهمتر از اصل اساسی مراقبت از حقالناس، تربیت ربوبی، قلبی و فکری و اخلاقی مردم و خود نظام در خطر بزرگ قرار میگیرد. جمهوری اسلامی در هر عمل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باید به تعمیق تربیت روحی ملت و مصلح بودن و باور و خلوص و عمل ایمانی و تربیت پرهیزکارانهشان پایبند باشد. زندگی در محیط حرام و نجس و ظلمانی و فاسد، مردم را آماده هر شقاوت و لاابالیگری میکند. مسئولان بیتقوا و مدیران بروکرات و قدرتخواه فهمی درباره پیامدهای شیوع فساد ندارند. متاسفانه مسئولانی که انقلاب عظیم اسلامی و جایگاه آن را جدی نمیگیرند و دغدغه ندارند و ارزش رهنمود امامخمینی(ره) و امام خامنهای دامتبرکاته را نمیدانند و در حد سطحیبودن بیتقوا و کار اداری بروکراتیک به وظایف مینگرند اصلا فهمی از سعی برای ساختن نظام سالم و تربیت فرهنگی ملت طبق اخلاقیات و عقل اسلام و رفع بیعدالتیها و تبعیضها ندارند. نظام نباید دربرابر این فرهنگ بیتقوای بروکراسی غیراسلامی تسلیم شود و هربار حل مسائل بزرگ و کوچک کنترل امور سالمسازی همهجانبه و رواج ساختارهای کنترل فراموش شود.
۵- چاره یک چیز است؛ خود مومنان و وفاداران به انقلاب اسلامی و جوانان غیور عاشق باید گرد ولایتفقیه بسیج و جمع شوند و کمپین مبارزه با فساد و خرید آرا و اعتراض به فساد و نظارت به کار وکلا و قضات و مدیران تشکیل دهند و آتشبهاختیار به دولت فشار بیاورند که از آرمانهای امام و رهبر معظم دست نشویند و آزاد باشند فساد را به شیوه قانونی افشا کنند.
۶- در این دوره دولتی که قرار است به تحول ساختاری بپردازد، باید سالمسازی و نظام کنترل عقلایی و سیستماتیک اصل باشد. با امید و صبر راه پاک انقلاب اسلامی را ادامه دهیم و نشان دهیم حق با ناامیدان نیست و اسیر روحیه بروکرات نشویم.کار و کار و کار و اصلاح و اصلاح و اصلاح کیمیای رشد اعتماد و سالمسازی و پیشرفت و فائقآمدن بر مشکلات و جذب دوستی و خشنودی مردم ایران و ناکامی مطلق دشمنان است. پس فساد و حرام را توجیه نکنیم و به بهانههای پوچ، نظام مقدس الهی را مسخ ملکوتی و ملکی نکنیم. این نامش اغوای ابلیس است نه مصلحتاندیشی عاقلانه که خلاف مشی و مشق رمضان است.